پیامبری که با مشاهده ی بدن لخت زن پسر خوانده اش عاشق شد و آیه نازل کرد!
محمد با این دو آیه هم به سنت خود اعراب خیانت کرد و هم به خواسته قلبیش که همبستر شدن با زینب، زن فرزند خوانده اش بود، دست یافت.
احزاب، آیه 36:
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستادهاش امري را لازم بدانند گزینهای غیر از این اختیار نماید، و هر كس نافرماني الله و فرستادهاش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است."
احزاب، آیه 37:
و آنگاه به كسى كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مى ترسیدی با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.
احزاب، آیه 36:
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستادهاش امري را لازم بدانند گزینهای غیر از این اختیار نماید، و هر كس نافرماني الله و فرستادهاش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است."
احزاب، آیه 37:
و آنگاه به كسى كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مى ترسیدی با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.
پیش از اسلام در میان اعراب رسم فرزند خواندگی کاملا نهادینه شده بود به گونهای که فرزند خوانده درست مانند فرزند بیولوژیکی انسان محسوب می شد، حتی پس از مرگ مانند سایرین ارث میبرد؛ اگر پسر خوانده ازدواج میکرد همسرش نیز عروس خانواده محسوب میگردید، این قضیه در مورد دختر خوانده هم صدق میکرد؛ تا اینکه محمد با مشاهدهی بدن نیمه لخت زینب بنت جحش، همسر زید ابن حارثه که در آن زمان به او زید ابن محمد میگفتند، عاشق اوگردید، موضوع فرزند خواندگی در اسلام لغو شد تا رسول الله بتواند با زن فرزند خواندهاش ازدواج نماید.
انسان به حیرت میافتد هنگامیکه مشاهده مینماید یکی از بیحیاترین انسانها خود را بعنوان پیامبر خدا معرفی نموده است، داستان ازدواج محمد با زینب بنت جحش بیگمان سندی است تاریخی و بسیار محکم که کسی از مغلطهبازان اسلامی را یارای انکار آن نیست؛ زیرا محتوای این داستان به صراحت در قرآن آمده است و در کتب معتبر هم شیعه و هم اهل سنت این روایت بیان شده است، روایتی که حاکی از آن است محمد با مشاهدهی بدن لخت زن پسرخواندهاش عاشق او شد، اما از آنجائیکه فرهنگ اعراب پیش از اسلام پسرخوانده را مانند پسر میدانستند، امکان ازدواج با او برای این جنایتکار تاریخ بشر وجود نداشت؛ بنابراین او با به خدمت گیری الله، رسم پسرخواندگی را ملغی نمود و سپس زید را با زبان بیزبانی مجبور نمود تا زنش را طلاق دهد، او بیان کرد که الله عقد من را با زینب در آسمانها بسته است و شاهد این ازدواج هم جبرئیل بوده است، اما اصل این داستان در تفسیرهای معتبر اسلامی که در شرح این آیه بیان شده است؛
زید ابن حارثه پسر خواندهی محمد ابن عبدالله بود؛ پیامبر اسلام نیز او را خیلی دوست میداشت تا جائیکه به وی، زید ابن محمد میگفتند.
در سال حدوداً پنجم هجری بود که پیامبر اسلام از دخترعمه اش، زینب بنت جحش، که از خانوادهی سرشناس و ثروتمند بود برای زید خواستگاری نمود؛خانوادهی زینب و خود او گمان کردند که محمد برای خودش خواستگاری میکند، این بود که بیدرنگ از این خواستگاری استقبال نمودند، اما هنگامیکه که متوجه شدند، برای زید( که در ابتدا بردهی پیامبر بود) خواستگاری مینماید، بسیار ناراحت شدند و این اقدام پیامبر اسلام را توهینی نسبت به خانوادهی خویش قلمداد نمودند، لذا به او جواب رد دادند، پیامبر اسلام که هرگز چنین انتظاری را از آنها نداشت (زیرا زید را پسر خود صدا میزد) بسیار ناراحت شد و پس از مدتی اعلام نمود که الله این آیه را بر او نازل نموده است:
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستادهاش امري را لازم بدانند گزینهای غیر از این اختیار نماید، و هر كس نافرماني الله و فرستادهاش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است." احزاب ، آیه 36
انسان به حیرت میافتد هنگامیکه مشاهده مینماید یکی از بیحیاترین انسانها خود را بعنوان پیامبر خدا معرفی نموده است، داستان ازدواج محمد با زینب بنت جحش بیگمان سندی است تاریخی و بسیار محکم که کسی از مغلطهبازان اسلامی را یارای انکار آن نیست؛ زیرا محتوای این داستان به صراحت در قرآن آمده است و در کتب معتبر هم شیعه و هم اهل سنت این روایت بیان شده است، روایتی که حاکی از آن است محمد با مشاهدهی بدن لخت زن پسرخواندهاش عاشق او شد، اما از آنجائیکه فرهنگ اعراب پیش از اسلام پسرخوانده را مانند پسر میدانستند، امکان ازدواج با او برای این جنایتکار تاریخ بشر وجود نداشت؛ بنابراین او با به خدمت گیری الله، رسم پسرخواندگی را ملغی نمود و سپس زید را با زبان بیزبانی مجبور نمود تا زنش را طلاق دهد، او بیان کرد که الله عقد من را با زینب در آسمانها بسته است و شاهد این ازدواج هم جبرئیل بوده است، اما اصل این داستان در تفسیرهای معتبر اسلامی که در شرح این آیه بیان شده است؛
زید ابن حارثه پسر خواندهی محمد ابن عبدالله بود؛ پیامبر اسلام نیز او را خیلی دوست میداشت تا جائیکه به وی، زید ابن محمد میگفتند.
در سال حدوداً پنجم هجری بود که پیامبر اسلام از دخترعمه اش، زینب بنت جحش، که از خانوادهی سرشناس و ثروتمند بود برای زید خواستگاری نمود؛خانوادهی زینب و خود او گمان کردند که محمد برای خودش خواستگاری میکند، این بود که بیدرنگ از این خواستگاری استقبال نمودند، اما هنگامیکه که متوجه شدند، برای زید( که در ابتدا بردهی پیامبر بود) خواستگاری مینماید، بسیار ناراحت شدند و این اقدام پیامبر اسلام را توهینی نسبت به خانوادهی خویش قلمداد نمودند، لذا به او جواب رد دادند، پیامبر اسلام که هرگز چنین انتظاری را از آنها نداشت (زیرا زید را پسر خود صدا میزد) بسیار ناراحت شد و پس از مدتی اعلام نمود که الله این آیه را بر او نازل نموده است:
هيچ مرد و زن با ايماني نباید هنگامي كه الله و فرستادهاش امري را لازم بدانند گزینهای غیر از این اختیار نماید، و هر كس نافرماني الله و فرستادهاش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است." احزاب ، آیه 36
لذا زینب و خانوادهاش با نزول این آیه، گزینه ای جز اطاعت امر الله و فرستادهاش، محمد، را نداشتند؛ بنابراین با ازدواج موافقت نمودند.
تا اینکه روزی بر حسب اتفاق پیامبر اسلام، زینب را بدون حجاب مشاهده نمود. از این لحظه به بعد قضیه به گونهای دیگر رقم خورد؛ پیامبر اسلام زینب را پسندید و عاشق او شد، اما او با دو مشکل مواجه بود:
از یک طرف زینب شوهر داشت و از طرف دیگر او زن پسر خواندهاش بود که بر طبق رسم عربها نمیتوانست با او ازدواج نماید؛ لذا مایل نبود که زید او را طلاق دهد و هر بار که زید این درخواست را با او مطرح مینمود، پیامبر مخالفت میکرد.
او همواره این موضوع را در دلش نگه میداشت و میخواست که برای رسیدن به زینب این رسم پسرخواندگی را از بین ببرد.
لذا باز الله را به خدمت گرفت و از قول او گفت که ای محمد چرا آنچه را که الله برای تو آشکار کرده است در دل نگه میدارید ، این بود که محمد زید را هم از ارادهی الله آگاه ساخت، ارادهای که حتمی و قطعی است، پس در واقع عقد آنها را خود الله بسته بود. زید هم زینب را طلاق داد.
تا اینکه روزی بر حسب اتفاق پیامبر اسلام، زینب را بدون حجاب مشاهده نمود. از این لحظه به بعد قضیه به گونهای دیگر رقم خورد؛ پیامبر اسلام زینب را پسندید و عاشق او شد، اما او با دو مشکل مواجه بود:
از یک طرف زینب شوهر داشت و از طرف دیگر او زن پسر خواندهاش بود که بر طبق رسم عربها نمیتوانست با او ازدواج نماید؛ لذا مایل نبود که زید او را طلاق دهد و هر بار که زید این درخواست را با او مطرح مینمود، پیامبر مخالفت میکرد.
او همواره این موضوع را در دلش نگه میداشت و میخواست که برای رسیدن به زینب این رسم پسرخواندگی را از بین ببرد.
لذا باز الله را به خدمت گرفت و از قول او گفت که ای محمد چرا آنچه را که الله برای تو آشکار کرده است در دل نگه میدارید ، این بود که محمد زید را هم از ارادهی الله آگاه ساخت، ارادهای که حتمی و قطعی است، پس در واقع عقد آنها را خود الله بسته بود. زید هم زینب را طلاق داد.
پس ازجدائی آن دو، پیامبر اسلام بدون عقد وارد اتاق زینب شد، اما زینب از او شرم نمود، محمد به او گفت که نگران نباش و شرم نکن که الان الله عقد من و تو را در آسمانها بسته آیه چنین میگوید:
و آنگاه به كسى (زید)كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود(منظور اسلام آورده بود) و تو به او نعمت داده بودى (او را پسر خواندهی خود نمودی) مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری(سکس) طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد. احزاب، آیه 37
و آنگاه به كسى (زید)كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود(منظور اسلام آورده بود) و تو به او نعمت داده بودى (او را پسر خواندهی خود نمودی) مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامیکه زید او را بعد از کام گیری(سکس) طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد. احزاب، آیه 37
اکنون در همین زمینه به چند روایت از منابع سنی و شیعه اشاره میشود.
رسول الله برای حاجتی به ملاقات زید رفته بود، پس زینب(همسر زید) درحالی که بدون لباس ایستاده بود را مشاهده نمود، او زنی سفید بسیار زیبا و از زیباترین زنان قریش بود. رسول الله از این زیبائی به شگفت آمد و عشق او در دلش قرار گرفت، پس گقت: سبحان الله مقلب القلوب وانصرف پاک منزه است الله کسی که دلها را منقلب میگرداند، پس هنگامیکه زید آمد زینب ماجرا را بیان نمود، زید متوجه منظور رسول الله گردید و نسبت به زینب بیرغبت شد، پس نزد رسول الله رفت و گفت که قصد دارد زنش زا طلاق دهد، رسول الله گفت: آیا از او چیز بدی دیدهای؟ زید گفت: نه والله یا رسول الله، من چیزی جز نیکی از او ندیدهام ولی او افتخاراتش را به رخ من میکشد و با زبانش مرا آزار میدهد؛ رسول الله گفت: زنت را نگهدار و از خدا بترس سپس زید او را طلاق داد.
تفسیر معالم التنزیل بغوی (صفحه 354)
قرطبی نیز در تفسیرش صفحهی 174 مشابه همین حدیث را بیان نموده است.
این در حالی بود که محمد در دل آرزو داشت که زید زنش را طلاق دهد ولی از واکنش مردم میترسید:
والنبی صلى الله عليه وسلم يحب أن يطلقها و يخشى مقالة الناس.
فتح الباری (جلد 8/صفحه524 )
ابن کثیر در تفسیرش بیان مینماید که الله به رسولش پیش از اینکه زید زینب را طلاق دهد خبر داده بود که زینب زن تو خواهد شد. (تفسیر ابن کثیر جلد 4 صفحهی 225 )
طبری در تفسیرش صفحهی 274 بیان مینماید که رسول الله قصد داشت وارد اتاق زینب شود که باد پردهای که از مو بافته شده بود را کنار زد و رسول الله زینب را دید، از زیبائی او به شگفت آمد و عشق او در قلبش قرار گرفت، زینب این داستان را به شوهرش گفت و.....(باقی ماجرا مانند آنچه که گفته شد)
اما در منابع شیعه:
رسول الله وارد اتاق زینب شد و او را لخت مشاهده نمود(هنوز حکم حجاب نیامده بود) و او خیلی زیبا بود پس گفت:سبحان الله خالق النور و تبارك الله أحسن الخالقين پاک و منزه است الله (کسی که) خالق نور است و ...مبارک باد بر الله که بهترین خالقان است؛ سپس رسول الله به منزلش رفت در حالی که عشق زینب در دلش قرار گرفت عشقی عجیب... تفسير قمی ج2 ص 173 ؛ علی ابن ابراهیم قمی از استادان و مریدان خاص کلینی است.
مأمون از اما رضا دربارهی آیهی (احزاب/36) پرسید و امام رضا پاسخ داد که همانا رسول الله قصد خانهی زید ابن حارثه را نمود و او زینب را در حالیکه مشغول آبتنی بود مشاهده کرد و گفت: سبحان الذي خلقك (پاک و منزه است آن الله که تو را خلق نمود ...
عيون أخبار الرضا ج1 ص 204 نوشتهی شیخ صدوق از معتبرترین علمای شیعه.
همچنین در تفسیر مجمع البیان در توجیه این امر آمده است که:
اگر گفته شود پيامبر گرامى با ديدن جمال و كمال "زينب" از او خوشش آمد و عشق او را به دل گرفت و آرزو كرد كه كاش همسرى مانند او را الله به وى ارزانى دارد و اين امید را در دل نگه میداشت کار ناروائي نیست.
نگاهی نو به اسلام، این کاریست که هر ایرانی خردورز، انسان گرا و وطن پرست باید برای نجات خود و ایران انجام دهد. پذیرفتن یک پیامبر دروغین، شهوت ران، فریبکار، راهزن، تجاوز گر و تمامیت خواه، بزرگترین خیانت به شعور هر ایرانی و مام وطن است. آیا هنوز باورمند هستید که این دین از آسمانها آمده است و قرآن کلام بنیان گذار هستی است؟
رسول الله برای حاجتی به ملاقات زید رفته بود، پس زینب(همسر زید) درحالی که بدون لباس ایستاده بود را مشاهده نمود، او زنی سفید بسیار زیبا و از زیباترین زنان قریش بود. رسول الله از این زیبائی به شگفت آمد و عشق او در دلش قرار گرفت، پس گقت: سبحان الله مقلب القلوب وانصرف پاک منزه است الله کسی که دلها را منقلب میگرداند، پس هنگامیکه زید آمد زینب ماجرا را بیان نمود، زید متوجه منظور رسول الله گردید و نسبت به زینب بیرغبت شد، پس نزد رسول الله رفت و گفت که قصد دارد زنش زا طلاق دهد، رسول الله گفت: آیا از او چیز بدی دیدهای؟ زید گفت: نه والله یا رسول الله، من چیزی جز نیکی از او ندیدهام ولی او افتخاراتش را به رخ من میکشد و با زبانش مرا آزار میدهد؛ رسول الله گفت: زنت را نگهدار و از خدا بترس سپس زید او را طلاق داد.
تفسیر معالم التنزیل بغوی (صفحه 354)
قرطبی نیز در تفسیرش صفحهی 174 مشابه همین حدیث را بیان نموده است.
این در حالی بود که محمد در دل آرزو داشت که زید زنش را طلاق دهد ولی از واکنش مردم میترسید:
والنبی صلى الله عليه وسلم يحب أن يطلقها و يخشى مقالة الناس.
فتح الباری (جلد 8/صفحه524 )
ابن کثیر در تفسیرش بیان مینماید که الله به رسولش پیش از اینکه زید زینب را طلاق دهد خبر داده بود که زینب زن تو خواهد شد. (تفسیر ابن کثیر جلد 4 صفحهی 225 )
طبری در تفسیرش صفحهی 274 بیان مینماید که رسول الله قصد داشت وارد اتاق زینب شود که باد پردهای که از مو بافته شده بود را کنار زد و رسول الله زینب را دید، از زیبائی او به شگفت آمد و عشق او در قلبش قرار گرفت، زینب این داستان را به شوهرش گفت و.....(باقی ماجرا مانند آنچه که گفته شد)
اما در منابع شیعه:
رسول الله وارد اتاق زینب شد و او را لخت مشاهده نمود(هنوز حکم حجاب نیامده بود) و او خیلی زیبا بود پس گفت:سبحان الله خالق النور و تبارك الله أحسن الخالقين پاک و منزه است الله (کسی که) خالق نور است و ...مبارک باد بر الله که بهترین خالقان است؛ سپس رسول الله به منزلش رفت در حالی که عشق زینب در دلش قرار گرفت عشقی عجیب... تفسير قمی ج2 ص 173 ؛ علی ابن ابراهیم قمی از استادان و مریدان خاص کلینی است.
مأمون از اما رضا دربارهی آیهی (احزاب/36) پرسید و امام رضا پاسخ داد که همانا رسول الله قصد خانهی زید ابن حارثه را نمود و او زینب را در حالیکه مشغول آبتنی بود مشاهده کرد و گفت: سبحان الذي خلقك (پاک و منزه است آن الله که تو را خلق نمود ...
عيون أخبار الرضا ج1 ص 204 نوشتهی شیخ صدوق از معتبرترین علمای شیعه.
همچنین در تفسیر مجمع البیان در توجیه این امر آمده است که:
اگر گفته شود پيامبر گرامى با ديدن جمال و كمال "زينب" از او خوشش آمد و عشق او را به دل گرفت و آرزو كرد كه كاش همسرى مانند او را الله به وى ارزانى دارد و اين امید را در دل نگه میداشت کار ناروائي نیست.
نگاهی نو به اسلام، این کاریست که هر ایرانی خردورز، انسان گرا و وطن پرست باید برای نجات خود و ایران انجام دهد. پذیرفتن یک پیامبر دروغین، شهوت ران، فریبکار، راهزن، تجاوز گر و تمامیت خواه، بزرگترین خیانت به شعور هر ایرانی و مام وطن است. آیا هنوز باورمند هستید که این دین از آسمانها آمده است و قرآن کلام بنیان گذار هستی است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر