علمای شيعه معتقدند كه قرآن تحريف شده
عده ی زیادی از علمای شیعه این امر را در کتب خود ذکر کرده اند وکتابهای زیادی را برای اثبات تحریف قرآن تالیف کرده اند.
از جمله این علما می توان افراد زیر را نام برد :
از جمله این علما می توان افراد زیر را نام برد :
نعمت الله جزایری در کتاب (الانوار النعمانیه)
علی بن ابراهیم قمی در کتاب (تفسیر قمی)
محمد باقر مجلسی در کتاب (مرآه العقول من شرح أخبار آل الرسول)
حاج میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتاب (منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه)
ابو منصور احمد بن منصور طبرسی در کتاب (الاحتجاج)
نوری طبرسی در کتاب (فصل الخطاب)
محمد بن مرتضی کاشانی ملقب به فیض کاشانی در کتاب(تفسیر صافی)
میثم بحرانی در کتاب (شرح نهج البلاغه)
یوسف بحرانی در کتاب (الدرر النجفیه)
سید عدنان بحرانی در کتاب (مشارق الشموس الدریه)
سلطان محمد بن حیدر خراسانی در کتاب (تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده)
ابوالحسن عاملی در کتاب (مرآه الانوار و مشکاه الاسرار)
محمد بن نعمان (شیخ مفید) در کتاب (مسائل السروریه)
محمد بن حسن الصفار در کتاب (بصائر الدرجات)
سیدعبدالله شبر در کتاب (منیه المحصلین فی حقیقه طریقه المجتهدین )
محمد بن ابراهیم نعمانی
سعد بن عبدالله قمی در کتاب (ناسخ القرآن و منسوخه)
سید علی بن احمد کوفی در کتاب (بدع المحدثه)
محمد بن مسعود عیاشی در کتاب (تفسیر عیاشی)
شیخ فرات بن ابراهیم کوفی
محمد بن عباس ماهیار
ابو سهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت
شیخ متکلم و فیلسوف ابو محمد حسن بن موسی
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت
اسحاق الکاتب
حاجب بن اللیث بن سراج
شیخ فضل بن شاذان، در کتاب (الایضاح)
شیخ محمد بن الحسن شیبانی در کتاب (تفسیرنهج البیان عن کشف معانی القرآن)
علی بن ابراهیم قمی در کتاب (تفسیر قمی)
محمد باقر مجلسی در کتاب (مرآه العقول من شرح أخبار آل الرسول)
حاج میرزا حبیب الله هاشمی خوئی در کتاب (منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه)
ابو منصور احمد بن منصور طبرسی در کتاب (الاحتجاج)
نوری طبرسی در کتاب (فصل الخطاب)
محمد بن مرتضی کاشانی ملقب به فیض کاشانی در کتاب(تفسیر صافی)
میثم بحرانی در کتاب (شرح نهج البلاغه)
یوسف بحرانی در کتاب (الدرر النجفیه)
سید عدنان بحرانی در کتاب (مشارق الشموس الدریه)
سلطان محمد بن حیدر خراسانی در کتاب (تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده)
ابوالحسن عاملی در کتاب (مرآه الانوار و مشکاه الاسرار)
محمد بن نعمان (شیخ مفید) در کتاب (مسائل السروریه)
محمد بن حسن الصفار در کتاب (بصائر الدرجات)
سیدعبدالله شبر در کتاب (منیه المحصلین فی حقیقه طریقه المجتهدین )
محمد بن ابراهیم نعمانی
سعد بن عبدالله قمی در کتاب (ناسخ القرآن و منسوخه)
سید علی بن احمد کوفی در کتاب (بدع المحدثه)
محمد بن مسعود عیاشی در کتاب (تفسیر عیاشی)
شیخ فرات بن ابراهیم کوفی
محمد بن عباس ماهیار
ابو سهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت
شیخ متکلم و فیلسوف ابو محمد حسن بن موسی
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت
اسحاق الکاتب
حاجب بن اللیث بن سراج
شیخ فضل بن شاذان، در کتاب (الایضاح)
شیخ محمد بن الحسن شیبانی در کتاب (تفسیرنهج البیان عن کشف معانی القرآن)
علمای نام برده شده از بزرگترین علمای تشیع هستند.
اعظم علماي قديم شيعه که قائل به تحريف قران بوده اند را ميبينيد و منجمله اين علماي شيعه كتب فراواني در اين باب نوشته اند كه به بعضى از انها اشاره ميكنيم .
كتابهايي مثل :
کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب الارباب نوشته ی نوری طبرسی
کتاب تحریف نوشته احمدبن خالد برقی
کتاب تنزیل و تعبیر نوشته محمد بن خالد
کتاب التنزیل من القرآن و التحریف نوشته حسن بن فضال
کتاب التحریف والتبدیل نوشته محمد بن حسن صیرنی
کتاب ما نزل من القرآن فی اهل البیت علیهم السلامنوشته محمد بن العباس
کتاب 500 آیه نازل شده در مورد امیرالمومنین نوشته حافظ رجب البرسی
و………
عالم شیعه ملا باقر مجلسی در کتابش: «مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول» در شرح حدیث هشام بن سالم از أبی عبدالله (علیه السلام) روایتی نقل کرده که جعفر صادق فرمود:
«همانا قرآنی که جبرئیل (علیه السلام) برای حضرت محمد (صلى الله علیه وسلم) آورد هفده هزار آیه بود.(مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جلد دوازدهم ص 525)
ملا باقر مجلسی در شرح این حدیث میگوید:
مخفی نیست این روایت و روایات صحیح دیگر، صریح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغییر آن و نزد من روایات در این زمینه از لحاظ معنا متواتر میباشند، و کنار گذاشتن همه این روایات موجب سلب اعتماد از تمام روایات میگردد بلکه در گمان من روایات در این زمینه کمتر از روایات درباره امامت نیست، پس چگونه (امامت) را با روایت ثابت میکنند؟»
یعنی چگونه با خبر و روایت امامت را ثابت میکنند در حالیکه روایات تحریف قرآن از روایات امامت کمتر نیست پس اگر روایات تحریف قرآن را انکار کنند نمیتوانند امامت را ثابت کنند.
و عالم شیعه یوسف بحرانی در کتابش درر النجفیةمیگوید:
اگر راه طعنه زدن به روایات تحریف قرآن باز شود با وجود کثرت و تواتر و مشهور بودن روایات، هرآینه طعنهزدن به تمام روایات شریعت (مذهب شیعه) ممکن خواهد بود.
توضیح: عالم بزرگ شیعه میگوید نمیتوان در روایاتی که در کتب شیعه درباره اثبات تحریف قرآن آمده طعنهای وارد ساخت زیرا طعنه زدن به آنها طعنه زدن به شریعت شیعه میباشد.
نعمت الله جزائری یکی از علمای شیعه میگوید: اخبار دال بر تحریف قرآن بیشتر از دو هزار روایت است و گروهی مانند مفید و محقق داماد و علامه مجلسی ادعای وجود اجماع امامیه درباره آن را کردند. یعنی تشیع بر تحریف قرآن اجماع دارند.
شیخ مفید میگوید: اخبار از ائمه هدای آل محمد به طور مستفیض وارد شده که در قرآن اختلاف است و ظالمان آیههائی از آن را حذف و آن را ناقص کرده اند(فصل الخطاب ص 248)
هاشم بحرانی (یکی از مفسران بزرگ شیعه) میگوید: بدان حقیقتی که در آن هیچ شکی نیست، این است که بر اساس اخبار متواتر آتی و غیره قرآنی که در میان ماست بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) در آن تغییراتی رخ داده و آنهایی که آن را جمع کرده اند کلمات و آیات زیادی را در آن تغییر داده اند.(مقدمه تفسیر برهان در تفسیر قرآن ص 36 )
کتاب فصل الخطاب نوری طبرسی حقیقت مذهب شیعه را به نمایش می گذارد و ادعای دروغین شیعیان که میگویند تحریف قرآن را قبول ندارند را باطل میکند.
نوری طبرسی از علمای بزرگ متاخر شیعه است که در سال 1320 هـ ق از دنیا رفته است نوری طبرسی در کتابش که آن را (فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب) نامیده است با ارائه دلائل زیاد ثابت میکند اهل تشیع بر تحریف قرآن اجماع دارند کتاب فصل الخطاب دارای دو باب است:
اول: ادله تحریف قرآن (طبق مذهب شیعه)
دوم: رد کسانی که تحریف قرآن را قبول ندارند
طبرسی در این کتاب هزاران روایت آورده است تا ثابت کند قرآن اصلی قرآنی نیست که در دست مسلمانان است بلکه این قرآن مورد تحریف قرار گرفته و قرآن اصلی را مهدی با خود می آورد، وی با تایید و توثیق روایات تحریف قرآن میگوید: بدان این روایات از کتب معتبری نقل شده است که در اثبات احکام شرعی و آثار نبوی مورد اعتماد اصحاب ما است(- فصل الخطاب 249. )
نوری طبرسی در خلال بحثی طولانی و بررسی دقیق اقوال علمای خود با نقل های موثق می نویسد قول به تحریف و تغییر قرآن و اعتقاد به ناقص بودن، عقیده علمای بزرگ و محققان شیعه است که مورد اعتماد و الگوی آنها در دین هستند او پس از نامبردن بسیاری از علمای شیعه که قائل به تحریف بودند، پنج صفحه از کتاب را با اسامی آن علمای شيعه پر کرده است(همان منبع 25-30).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر