۱۳۹۴ آبان ۱۳, چهارشنبه

آیات هرج و مرج و آشفتگی اوضاع در بارگاه و عرش الهی:

مجموعه نوشتار خلقت و آفرینش در قرآن.
آیات هرج و مرج و آشفتگی اوضاع در بارگاه و عرش الهی:
در ادامه بررسی صفات و عنواین و نامهای نیکو الله به کلماتی مثل.القادر به معنای توانمند بر می خوریم.
بقره(20) ان الله علی کل شی قدیر. خداوند بر همه چیز قادر است. القادر به معنای توانا است.
مومنون(116) هو رب العرش الکریم.هیچ خدای به جز همان پروردگار عرش مبارک نخواهد بود.
القمر(42) المقتدر به معنای توانا.
با این توصیفات زیبا و پر معنا که الله در قرآن از خود می نماید. این تصور را در اذعان همگان ایجاد میگردد که همه چیز بر اوضاع مراد است و آب از آب تکان نمی خورد. ولی وقتی به درون مایه و مفاد آیات خلقت می نگریم متوجه میشویم که اوضاع قمر در غرب است و اساسا مدیریت اجرایی الله در عرش الهی بین کارکنان بارگاه و فرشتگان و موجودات خلق شده به زیر سوال رفته است
حال جزیئاتی ازآیات آشفتگی عرش و بارگاه الهی:
برای ورود به این بحث. نخست باید دید که مواد و مصالح تشکیل دهنده خلقت در موجودات مختلف چقدر بهم نزدیک و یا دور از هم هستند و آیا اصلا این مواد سازنده شباهتهای با هم دارند یا خیر؟
نخست مواد تشکیل دهنده خلقت بشر:
الحجر( 26 -28) گل و لای سالخورده.الرحمن(14) صلصال گلی.سجده(8) آب بی قدر.
اینک طابفه دیوان:
الحجر(27) از آتش گدازنده.
حال مواد تشکیل دهند جنیان:
الرحمن(15) از رخشنده شعله آتش.
مواد تشکیل دهنده شیطان:
ص(76) آتش نورانی سرکش. اعراف(12) آتش.
مواد تشکیل دهنده فرشتگان:
اشاره ای نشده است. شاید از همین مواد تشکیل دهنده شیطان باشند. چون پیشینه شغلی شیطان از فرشتگان بوده است.
حال با این تفاوت مواد و مصالح سازنده و تشکیل دهنده شاید بهتر متوجه تمرد و عدم سجده شیطان بر آدم می گردیم.
الحجر(33) شیطان پاسخ داد من هرگز به بشری که از گل و لای کهنه خلقت شده سجده نخواهم کرد.
یعنی اینکه ادله و برهان شیطان این بود که او از آتش است و برتر.
بهرصورت این موجودات خلق شده الله هر کدام به نحوی و طریقی از قوانین الله تمرد نمودند و دل الله را به اصطلاح امروز خون نمودند. تا آنجا که الله از صفت الجبار به معنای زورگو و ستمگر و با جبروت برای حقظ آرامش در بارگاه خود استفاده نمود. هرج و مرج بارگاه و عرش الهی را میتوان از شش زوایه و مورد تخلف ببینیم:
حشر(23) الجبار المتکبر.بر همه خلقان با جبروت و عظمت.
1- نخست فضولی فرشتگان با طرح سوالی بی ربط در دستگاه خلفت و آفرینش:
بقره(30) فرشتگان گفتند. پروردگارا کسانی را که در زمین فساد کنند و خونها بریزند؟
این اولین نشانه از نبود عظمت و شوکت الهی است که فرشتگان در امور آفرینش دخالت نمودند. همین سوال بی ربط فرشتگان نوعی دخالت در امر و دستگاه آفرینشی است که اگر الله اراده کند موجود شو. موجود خواهد شد.
2- شیطان از سجده برآدم طفره رفت:
کهف(50)همه سجده کنید و آنها تمام بر به سجده فرود آوردند جز شیطان که از جنس جن و دیو بود.
آیا این اولین تخلف شیطان و یا سایر کارکنان دستگاه خلقت بوده است؟ چه کسی میداند که قبل از آفرینش انسان از این تخلفها بر سر موضوعات دیگر پیش نیامده باشد؟
3- عدم تبعیت آدم و زوجک در نخوردن میوه ممنوعه:
بقره(36) پس شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند تا از آن درخت خوردند.
4- اعتراف شیطان از ذلیل بودن انسان از روز اول با توجه به دمیدن روح در کالبد بشر بوسیله الله.
حجر(29) در آن از روح خویش بدمم.
با توجه به این آیه ؛خدا از روح خود در کالبد بشر دمیده است و بهمین خاطر فرموده که تمام کارکنان و کارمندان عرش الهی بر بشر سجده نمایند.
ق(27) شیطان گوید بارالها من او را به طغیان نکشیدم بلکه او خود در ضلالت دور افتاد.
با توجه به حجر(29) و دمیدن روح از الله در کالبد بشر. این اتهام شیطان بر بشر در دفاعیه خود که بشر از روز اول خود در ضلالت دور افتاد. رونوشت مستقیمی بر شخص الله و آن روح دمیده شده در کالبد بشر است. یعنی آنکه بر اثر آن دمیدن روح الله بر کالبد بشر پس ضلالت انسان همان ظلالت الله می باشد.
5- تهدید شیطان بر الله در حضور همه موجودات در بارگاه و عرش الهی پس از اخذ حکم اخراجش از بارگاه الله:
الاسراء(62) همه اولاد آدم را مهار کرده و بدار هلاک می کشانم.
بعد از مورد شماره 5 که تهدید شیطان بر الله است موضوع بیخ پیدا میکند و موضوع مربوط جاسوسی و استراق سمع جنبیان هم مطرح میگردد. یعنی نه فقط فرشتگاه سوال بی ربط و دخالت در ابهت و عظمت الله نمودند. نه فقط انسان تازه التاسیس تخلف می کند. نه فقط ملک مقرب عرش الهی از فرامین الله سرباز میزند. اینک جنیان هم بدین صورت دل الله را خون می نمایند.
6- استراق سمع جنیان از وحی الله بوسیله شنود مستقیم:
جن(8) و جنیان گفتند ما از این پیش به آسمان بر می شدیم تا اسرار وحی را استراق نمایم یعنی اینکه در بارگاه الله با آن توصیفات ۹۹ گانه نفوذی و جاسوس حضور داشته است.
حال با این 99 صفات اسماء الحسنی الله در بزرگی و جبروت الله و بارگاه وی و این شش مورد آیات دال بر عدم تبعیت مخلوقات از الله که بنگریم. شاهد اندیشه زمینی بر گرفته از ذهن آدمی در ساخت و پرداخت این قضایا خواهیم بود.آیا میشود با این قصه ها در دنیای مدرن امروزی به راه و مکان ترقی و سازندگی و مدنیت در خور توجه رسید؟
پدیده موهوم و دست ساز االله در دین اسلام و بینش خود خدابینی محمد از یک شخص زمینی و دنیوی بمراتب در برابر مسائل و معظلات بوجود آمده ضعیفتر عمل می نماید. علت آن است که این خالق و الله ذهنی بر گرفته از مناسبات عشیره ای در جامعه کوچک عربستان می باشد.براستی نگرش قرآن و اسلام بر عالم و گیتی خود نوعی توهین به پروردگار فرضی هستی و شعور انسان متمدن است.الله- قرآن- اسلام محصول ذهن و ضمیر محمد و تاریخ اسلام محصول مناسبات زمینی و سیاسی و اقتصادی در زمان و مکان خاص می باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر