۱۳۹۴ مرداد ۵, دوشنبه

اسلام آیین شمشیر

اسلام آیین شمشیر.
اولین تاریخ یا سیرت النبی نزدیک به عصر رسو ل الله از آن ابن اسحاق (85 ـ 153) و سیره دوم یا تاریخ دوم از ابن هشام متوفی 213 ـ 218 هجری است و این دو تاریخ مرجع و مأخذ کلیه تاریخ های بعدی اسلامی میباشند.
در همین تاریخ فوق میخوانیم که رسو ل الله و لشکر اسلام پس از قدرت گرفتن در مدینه پیش روی مشرکین دو راه را گذاشت، تسلیم به او و الله وی و یا شمشیر تیز و بران اسلام و چپاول یا به اصطلاح اسلامی غنیمت دارائی و مایملک و به بردگی رفتن زنان و دختران تحت نام کنیز!
باز ...در همان تاریخ نامبرده در بالا میخوانیم که از سه قبیلۀ یهودی اهل کتاب ساکن در مدینه، محمد ابن عبدالله دو قبیله از آنها را بطرز ناعادلانه و فجیعی از مدینه اخراج و سومین قبیله " بنی قریظه " را که تسلیم هم شده و امان خاسته بود بیرحمانه قتل عام کرد (تاریخ ها بین 750 ـ 900 گردن زدن مردان و یک زن را قید کرده اند)، تمام اموال این قبیله را در بین مسلمانان تقسیم و زنان و دختران این قبیله نیز بعنوان غنیمت اسلامی اسیر تسلیم شهوت رانان مسلمین گردید و یکی از زنان بسیار زیبای آن بنام جویریه زن مسافع بن صفوان به حضرتش رسید.
تهاجم دیگر حضرتش بر یهودیان خیبر بود که برخی را کشت و برخی را به دادن جزیۀ اسلامی واداشت و صفیه دختر حی بن اخطب و زن کنانه بن ربیع از روسای خیبر را پس از کشتن شوهرش به رسول الله رسید و حضرت در راه برگشت به مدینه با او همبستر شد.
از کشتن اسرا و ترور های سیاسی حضرتش بخاطر تطویل کلام فعلاً صرف نظر میکنیم. این حقایق تاریخی ساخته و پرداختۀ ما نیست. اینها را پیروان مخلص آن حضرت در سیره های شان آورده اند.
حال دینداران گرامی هر اندازه که مایل هستید حدیث و روایت من در آوردی ارایه کنید و وصله های چهل پینه را در پیکر اسلام بدوزید ولی نمی توانید چهرۀ حقیقی اسلام را تلطیف کنید، زیرا اسلام حقیقی همانست که بنیان گذارش از خود سرمشق و میراث گذاشته است.
خلاصه کلام اینکه اسلام یک آیدیولوژی سیاسی - دینی است آنهم ایدئولوژی با چاشنی دیدگاه خشن قبایل بربر عربی پیش از محمد که هدفش احراز قدرت است نه تعالیم عالیۀ معنوی.
چنانچه میدانیم هنوز جسد بنیان گذار این ایدئولوژی سرد نشده بود که صحابه های گرامش، یعنی همرازهای نزدیک وی بخاطر احراز قدرت بجان هم افتادند و تا هم اکنون که 14 قرن میشود این جنگ و جدل مقدس اسلامی ادامه دارد و البته مایۀ الهام و رهنمودهای آنان جالب است که بدانیم در کلیه عرصه ها قرآن و حدیث بوده است.
به گفته معروف :" دوصد گفته چون نیم کردار نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر