۱۳۹۴ مرداد ۵, دوشنبه

پارادوکس قرآنی!

پارادوکس قرآنی!
وجود تناقضات در قرآن یکی از مشکلات عمده این کتاب است.
خود الله و یا بهتر است بگوییم نویسنده و یا نویسندگان این کتاب نیز قطعاً نمیدانستند دلیل و یا دلایل این همه تناقضگویی در این کتاب برای چیست و چه دلیلی برای آنها وجود دارد!...
و یا میدانستند و عمداً دست به این کار زده اند!

اما آنچه که مسلم است و هیچ کس در آن شک ندارد این است که اگر کتابی قرار است برای هدایت و راهنمایی همه انسانها فرستاده شود و برای همه دورانها و تا ابد نیز قابل استفاده و بهره برداری باشد نباید دارای هیچ نقص و ایرادی از هر نظر باشد. اما این امر شامل قرآن نمیشود و این کتاب پر است از انواع و اقسام اشتباهات، بر هم ریختگی و تناقضات!
حال چرا الله ، خدایی که گفته های این کتاب را به او نسبت میدهند نتوانسته کتابی بودن اشتباه و تناقضگویی به دست بندگانش بدهد و برساند خود جای تامل و پرسش دارد!؟
بطور مثال چرا خدا نتوانسته و یا نخواسته است کتابی کاملاً آسان و روان برای درک همه ارسال کند تا کسی دچار مشکل فهم آن نگردد تا به ماله کشان دین نیاز پیدا کند این خود یک معماست!؟
اینجا به یک نمونه از این تناقضگویی که البته نوعی دغلبازی هم هست با هم می نگریم.
آنها (یعنی الله و شرکاء !) اول می گویند قرآن را برای فهم همه آسان کردیم و فرستادیم! پس ما اینجا با چندین خدا طرف هستیم نه یک خدا!
" ما قرآن را برای اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ "
( قرآن، سوره قمر، آیات 17 و 22 و 32 و 40)
بعد در جایی دیگر فقط خود الله ظاهر میشود و می گوید قسمت هایی از آن را متشابه یا شبهه انگیز فرستاده ام!
" الله كسي است كه اين كتاب را بر تو نازل كرد، كه قسمتي از آن، آيات «محكم» (صريح و روشن) است، كه اساس اين كتاب ميباشد؛ و قسمتي از آن، «متشابه» ( شبهه انگیز ) است. اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه انگيزي كنند، و تفسير براي آن ميطلبند ، در حالي كه تفسير آنها را، جز الله و خردمندان ، نميدانند. "!
( قرآن ،سوره آل عمران، آیه 7 )
و در انتهای همین آیه این الله دغلباز می گوید:
"... و تفسير آنها را، جز الله و خردمندان ، نميدانند."!!!
یعنی این خدای عرب مکار کتابی برای بندگانش فرستاده که اولاً فقط خودش معنی آنرا می فهمد و این درست مثل این است که کسی دست خطی داشته باشد که فقط خود او قادر به خواندن آن برای دیگران باشد!
و از سوی دیگر می گوید خردمندان!
حال این خردمندان چه کسانی هستند معلوم نیست!
اگر پای صحبت مسلمانان بنشینید این کتاب را فقط آنها، پیشوایان و دکانداران دینشان می فهمند و فقط آنها هم هستند که باید این کتاب را برای دیگران از جمله بیخدایان و بی دینان تفسیر و تشریح نمایند!
اگر پای صحبت نقادان غیر مسلمان بنشینید آنها هم می گویند توان درک و فهم این کتاب را دارند و ابداً نیازی به هیچ مفسر و ماله کش دینی ندارند!
تمام این گرفتاری ها از آنجا شروع شده است که الله مدینه و یا سازندگان این الله مدینه نمی دانستند با نوشتن این کتاب چه غلطی دارند می کنند!
یا میدانستند و عمداً دست به اینکار زده اند!
آخر این چه حرف بی ربط و پوچیست که نویسنده یک کتاب بگوید این کتابی را که من نوشته ام فقط خود من هم آنرا می فهمم و نه همه خوانندگان این کتاب!؟
اینگونه تناقضگویی و سخنان گمراه کننده در یک کتاب هیچ دلیلی بجز شیاد بازی و فریب عوام و ناس نمی تواند داشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر