۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

فضیلت اسلامی یا رذیلت انسانی؟


اگر ماسک فریبکاری از چهره اسلام ناب محمّدی برداشته شود، کدام را نظاره گر خواهید بود،
فضیلت اسلامی یا رذیلت انسانی؟

اخلاق در آیین سیاسی اسلام یا همان فضیلت اسلامی برگرفته از روحیات ابتدایی وارد کنندگانش به ایران بوده است. فضیلت اسلامی محصول مناسبات داخل عربستان قبل از سده ششم میلادی بوده است. در ابتدا باید دید این مردمان دارای چه مشخصه های رفتاری و اخلاقی بوده اند و آیا اخلاق و وجدان پایگاهی در بین این قوم داشته است؟

زندگی متحرک بادیه نشینان و جنگهای دائم بر سر مراتع و آب وضعیت دشواری را برای سایر ساکنین این شبه جزیره بوجود آورده بود. مردمان ساکن در دو شهر مکه و مدینه که دارای زندگی ثابتی بودند. مکیان از راه تجارت و بازرگانی و آمدن زوار برای زیارت به مکه امرار معاش می نمودند.
ناامن بودن راهها بعلت جنگهای دائم قبایل بر روند زندگی شهرنشینی و تجارت و اقتصاد آنان هم تاثیر مستقیم داشته است. این روند نزاع همیشگی را با ارائه صلح چهار ماه در سال تقلیل داده بودند ولی روحیات جنگ طلبی و زد و خورد جزیی از شخصیت درونی و نهادینه درساختار جامعه آنان شده بود.

نخست باید دید که خود اعراب در اشعار خود ملت و ساکنین خود را چگونه و با چه خصوصیاتی توصیف نموده اند.

الکتامی شاعر معروف قیبله تقلیب در عصر جاهلیت تصویرگویایی از روحیات تازیان و جهادگران بعد از اسلام ارائه میدهد که خواندن و درک مفاد این شعر ما را بیشتر با خلق و خوی تازیان آشنا می نماید:

"هرگاه رهگذری با مقداری بوته و خاشاک از نزدیک چادری عبور میکرد، افرادساکن در چادر مذکور به او حمله و دارایی اش را غارت و چند عدد خرمایی را که ممکن بود با خود داشته باشد را به زور از او می گرفتند.
او در شعری بدین مضمون می گوید:
بله ممکن است زمانی نیز فرا رسد که ما برادران خود را مورد تاخت و تاز قرار بدهیم.
و آن زمانی است که هیچ دشمنی برای رفع نیاز در دسترسمان نباشد"
منبع:مبانی قرآن.دکتر مسعود انصاری صفحه 121.

ابوحامد محمد غزالی یکی از بهترین فیلسوفان اسلامگرای عرب به واقع از همان نژاد و تیره است که در تشریح تازیان به همان سبک شاعر قبیله تقلیب و الکتامی پرده از روحیات تازیان صدر اسلام بر میدارد.

"ابوحامد غزالی که سخت عرب گرا است به مناسبتی در سخن ازعربهای مسلمان شده در زمان پیامبر، بسیاری از آنها را به عنوان موجوداتی یاد می کند که از شدت عقب ماندگی در وضعی بودند که اگر مرحله ها سپری می کردند، نمی توانستند که به براهین عقلی دست یابند، و تنها وجه تمایزشان از چهارپایان آن بود که سخن می گفتند.(لوقطعو آرابا لم یدرکو شیئا من البراهین العقلیه، بل لایبین تمییزهم عن البهائم الابالنطق).
المسظهری امام غزالی صفحه 93. برگرفته از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی. امیرحسین خنجی. صفحه 255.

آنچه غزالی از روحیه جهادگران صدر اسلام پرده بر میدارد این است که تنها اختلاف این سلحشوران اسلامی با چهارپایان فقط قوه نطق و کلام آنان بوده است. این همان تایید ضمنی و توحش شاعرعرب فوق یعنی الکتامی در باب روحیات تازیان است.

اما قرآن خود بهترین شاهد و گواه از توصیف تازیان و جهادگران صدر اسلام است. براستی سوالی که در این 1400 ساله بی جواب مانده است این است که چگونه ملت و قومی بی فرهنگ و درنده خو فقط با گفتن یک تشهد ساده کلامی تبدیل به نیک ترین افراد جامعه شده اند؟ چرا و چگونه باید سلاح عقیدتی جهاد و آیات عدیده قتال و غنیمت را در اختیار این اقوام وحشی که به گفته امام غزالی تنها فرق شان با حیوانات همان قوه نطق و کلام بوده است گذاشته شود؟

آیاتی از قرآن در نکوهش از تازیان صدر اسلام:

توبه(97) اعراب در کفرو نفاق از دیگران سخت تر به جهل و نادانی احکام خدا سزاوارترند.
توبه(98) برخی از اعراب مردمی منافقند.

حیث المجموع از اشعار الکتامی، نظریه امام غزالی و آیات سوره توبه اینچنین بر می آید که گفتن یک تشهد ساده" لااله الا الله" نمی تواند روحیات هزارساله توحش و خونخواری قوم و نژادی را بر طرف و یا تقلیل دهد.
در تعریف فضیلت اسلامی در صدر اسلام ما از هر سو که نگاه براعمال تازیان و مجاهدان صدر اسلام سده اولیه هجوم آنان بنگریم. به فضیلتی انسانی و برگفته از اخلاق انسانی بر نمی خوریم.

فضیلت اسلامی آنان این موارد بوده است که:
نماز زیاد می خواندند.
روزه می گرفتند.
برای اسلام شمشیر می زدند.
براحتی گردن دگراندیشان را قطع می نمودند.
با پای پیاده به سفر حج می رفتند.
در سفر حج ذبخ می نمودند و جانداری را بیجان می کردند و خون می ریختند.
اسیر و برده و کنیز می گرفتند.
به کنیزان و برده ها تجاوز جنسی می نمودند.
برده ها و کنیزان را در بازار برده فروشی می فروختند.
صد البته از اموال دزدی خمس و ذکات هم می دادند.

این اعمال فوق همان اخلاق اسلامی بر آمده از فضیلت اسلامی و آیات غنائم و قتال در جهاد است. این فضیلت برگرفته از اسلام تجربه ای بسیار دردناک برای نسل اول ایرانیانی بود که سعادت دیدن آن اسلام ناب محمدی را داشتند.

براستی آنچه که ما امروزه ستم نام میدهیم و آنچیزی که حقوق بشر و جنایت بر علیه بشر و نسل کشی خوانده میشود، رفتار بسیار معمولی جهادگران صدر اسلام با نیاکان ما نبوده است!؟
آیا این رذیلت اسلامی برگرفته از تعلقات فرهنگی تازیان در قرن ششم میلادی در قرن و اعصار فعلی می تواند جانشنین فضیلت اخلاقی بر آمده از انسان عقل گرا و مدرن امروزی بگردد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر