جنایات عمربن خطاب؛ از خوراندن زهر به پیامبر تا سقیفه بنی ساعده
در منابع زیر روایتی از ابن عباس عموی پیامبرمسلمین نقل شده است.
در این روایت آمده که ابن عباس وقتی این روایت را نقل می کرد به شدت می گریست و می گفت: الیوم الخمیس ما یوم الخمیس! یعنی روز پنجشنبه! چه روزی بود روز پنجشنبه!
آخرین پنجشنبه ایست که آخرین پیامبر خدا زنده است.
از شدت درد در بستر افتاده و اصحاب دور ایشان جمع شده اند.
پیامبر با آن حال می گوید جوهر و پوست بیاورید تا وصیتی بنویسم که هرگز پس از من گمراه نشوید.
در اینجا عمر که می داند موضوع؛ جانشینی علی است رهبری جمعی از صحابه را بر عهده می گیرد، داد و فریاد راه می اندازد و صحابه را از حجره رسول الله ص بیرون می کند؛ بعد می گوید این مرد هذیان می گوید! این مرد بسیار فحش می دهد!
توضیح:
عمر بن خطاب و چند تن از صحابه که بعدها همگی صاحب پست و مقام شدند در زمان حیات محمد در مورد جانشینی ایشان به توافقهایی رسیده بودند!
و همچون عمری لازم بود تا آنهمه حدیث و آیه قرآن در فضل و جانشینی علی بن ابیطالب را انکار کند و با خوراندن سم به محمد و سپس دور کردن اصحاب از بستر وی زمینه اجرای این نقشه را فراهم نماید.
نکته جالب اینجاست که وقتی عمر بن خطاب در بستر پیامبر آنهمه توهین به پیامبر و زنان ایشان مرتکب شد به محض اینکه از رحلت پیامبر مطمئن شد آنجا را ترک کرد به سقیفه بنی ساعده رفت و ...
و حالا اسناد این جنایت تاریخی در صحیحترین کتب اهل سنت:
1- صحیح بخاری، کتاب الجهاد و السیر، باب دعاء النبی (ص) ، جلد4، صفحه31.
2- صحیح بخاری،باب مرض النبی (ص) و وفاته، جلد4، صفحات 66-65.
3- صحیح بخاری، باب مرض النبی صلی الله علیه و آله و سلم و وفاته، جلد5، صفحه137.
4- صحیح مسلم، کتاب الوصیه، باب ترک الوصیه لمن لیس له شی، جلد5، صفحه75.
قابل توجه مسلمانان سنی که سنگ عمربن خطاب را به سینه میزنند در حالیکه خلیفه موردنظر قصد جان پیامبر خدا را کرده بود!
دینی با یک پیامبر و چند فرقه مختلف !!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر