۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

خرافه های خنده دار و عجیب اسلام



خرافه های خنده دار و عجیب اسلام به نقل از منابع معتبر اسلامی و شیعه

درختان و کوهها بر محمد سلام می‌کردند و شهادتین می‌گفتند.

علی ابن ابی طالب (رض) فرمود: با پبامبر در مکه بودم، هنگام رسیدن پیامبر نزد هر کوه و یا درختی آنان می‌گفتند "السلام علیک یا رسول الله":
علی بن أبی طالب (رضی الله عنه) قال:
"كنت مع النبی صلى الله عليه و سلم بمكه فی بعض نواحيها، فما استقبله جبل و لا شجر إلا قال: السلام عليک يا رسول الله.
(المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، جلد 3 صفحه 524.- سنن ترمذی /کتاب المناقب / باب فی آيات إثبات نبوه النبی صلى الله عليه و سلم و ما قد خصه الله عز وجل به. - البدایه و النهایه/ ابن کثیر/ سنه احدی عشره من الهجره)

بادیه نشینی نزد پیامبر آمد (ص) و گفت:

چگونه تشخیص دهم که تو فرستاده‌ی الله هستی؟
پس رسول الله گفت، اگر دیدی که این خوشه‌ی خرما از این نخل صدا زدم و اجابت کرد، آیا گواهی می‌دهی که من فرستاده‌ی الله هستم؟
گفت: بله.
پس رسول الله خوشه‌ی خرما را صدا زد و آن خوشه از درخت افتاد و پرید تا نزد رسول الله آمد، سپس گفت: برگرد؛ پس سر جایش رفت:
جاء أعرابی إلى النبی صلى الله عليه و آله و سلم، فقال :
بم اعرف انک رسول الله؟ فقال " أرأيت ان دعوت هذا العذق من هذه النخله، اتشهد انی رسول الله؟ قال: نعم.

فدعا العذق فجعل العذق ينزل من النخله حتى سقط فی الأرض، فجعل ينقز حتى اتى النبی صل الله عليه و آله و سلم ؛ ثم قال له: ارجع؛ فرجع حتى عاد الى مكانه.
(مستدرک حاکم نیشابوری/ و من كتاب آيات رسول الله التی فی دلائل النبوه/ نزل العذق من النخله) تمام راویان این حدیث راویان صحیح مسلم هستند.

و همین حدیث با اندکی تغییر در منابع شیعه:

روی أنه صلى الله عليه و آله كان فی سفر، فأقبل إليه أعرابی فقال صلى الله عليه و آله: هل أدلک إلى خير؟
فقال: ما هو؟
قال: تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله؛ فقال الاعرابي:
هل من شاهد؟
قال: هذه الشجره، فدعاها النبی، فأقبلت تخد الأرض، فقامت بين يديه فاستشهدها فشهدت كما قال و أمرها فرجعت إلى منبتها و رجع الاعرابی إلى قومه و قد أسلم. ( بحار الانوار/ جلد 17/ صفحه 376)


مردی از قبیله‌ی بنی عامر نزد پیامبر آمد و گفت:

ای فرستاده‌ی الله، آن مهر نبوتی که میان دو شانه‌ات است را نشانم بده که من بهترین مردم هستم؛ پس فرستاده‌ی الله به او گفت: آیا می‌خواهی که نشانه‌ی دیگری را نشانت دهم؟

گفت: آری.

(محمد) گفت:به آن درخت خرما نگاه کن، سپس گفت آن را صدا بزن، پس صدایش زد و بر زمین سجده کرد سرش را بالا گرفت تا جلوش آمد، پس رسول الله (ص) گفت:
برگرد؛ او سر جایش برگشت؛ مرد گفت" گواهی می‌دهم که تو فرستاده‌ی الله هستی و ایمان آورد".
اتى النبی (ص) رجل من بنی عامر فقال:

يا رسول الله، أرنی الخاتم الذی بين كتفيک، فإنی من أطيب الناس؛ فقال له رسول الله (ص) " ألا أريك آية؟
قال: بلى.
قال: فانظر إلى نخله؛ فقال: ادع ذلک العذق(1)؛ قال: فدعاه، فأقبل يخد الأرض و يسجد و يرفع رأسه حتى وقف بين يديه؛ فقال رسول الل (ص):

ارجع، فرجع إلى مكانه. فقال: اشهد انک رسول الله و آمن. (البدایه و النهایه ابن کثیر/ سنه احدی عشره من الهجره/ باب انقياد الشجر لرسول الله صلى الله عليه وسلم)

و در منابع شیعه

كان النبی يبنی مسجدا فی المدينه؛ فدعا شجره من مکه، فخدت الأرض حتى وقفت بين يديه و نطقت بالشهاده على نبوته (ص) (مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب/جلد/ 1 صفحه 83)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر