ميكنند كه اعراب زمان جاهليت هم از عقل و خرد بيشتري نسبت به الله
برخوردار بوده اند.(بخش اول)
...
يكي از سوره هايي كه نشان ميدهد الله براي رفع مشكلات محمد
نسبت به زمان و مكان و نيازهاي او اياتي را نازل ميكرده تا محمد به
خواسته هايش برسد سوره نور است.
محمد بعداز جريان عايشه و صفوان كه به جريان افک مشهور است و براي رفع اتهام از عايشه باز الله خيالي را وارد جريان ميكند و از روي خشم و بدون اندكي فكر احكامي را صادر ميكند كه هيچ عقل سليمي نميتواند انها را تائيدكند
و در همان زمان با اعتراض اعراب روبرو ميشود و وقتي كه به استدلال هاي اعراب زمان جاهليت نگاه ميكنيم ميبينيم كه اعراب در برابر الله از فهم و درك بسيار بلاتري برخوردار بوده اند.
در اين قسمت ايات 1 تا 3 سوره نور را مورد نقد و برسي قرار ميدهيم و در قسمت بعد به ايات 4 الي 11 سوره نور ميپردازيم.
متن ايات به اين شرح است:
[اين] سورهاى است كه آن را نازل و آن را فرض گردانيديم و در آن آياتى
روشن فروفرستاديم باشد كه شما پند پذيريد(۱)
به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايدگروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند(۲)
مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد
زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين[امر] حرام گرديده است(3 سوره نور
در ايه دوم براي زن و مرد مجردي كه خارج از چھارچوب نكاح رابطه جنسي داشته باشند صد ضربه شلاق در ملأ عام پيشبيني شده است.
اولين بحثي كه مطرح ميشود اين است كه چرا وقتي دو نفر كه مجرد هم هستند و موضوع خيانت هم مطرح نيست و با رضايت طرفين اين رابطه جنسي برقرار شده است بايد اينچنين مجازات سنگيني را تحمل كنند؟
در بحث مجازات بايد شرايطي را در نظر بگيريم كه باعث اصلاح فرد خاطي بشود و بتواند به جامعه برگرد
اما در احكام و حدود اسلام هيچ كدام از اين شرايط را در نظر نيست و فقط با اجرا مجازات هاي غير انساني و وحشيانه ميخواهند با ايجاد رعب و وحشت از گسترش ان جرم جلوگيري كنند
ولي جامعه شناسان و حقوقدانان اثبات كرده اند كه اينگونه مجازات ها نه تنها باعث كم شدن جرم و جنايت نميشود بلكه باعث رواج خشونت بيشتر در جامعه ميشود و روشنفكران مسلمان هم بر غير قابل اجرا بودن اين احكام تاكيد كرده اند.
دكتر محسن كديور روحاني دگر انديش شيعه در سال 1381 در مصاحبه اي با روزنامه افتاب ميگويد:
احکام شرعی اسلام سنتی در پنج محور با حقوق بشر ناسازگار است.
اول: عدم تساوی حقوقی غيرمسلمانان با مسلمانان
دوم: عدم تساوی حقوقی زنان با مردان
سوم: عدم تساوی حقوقی بردگان با انسان های آزاد
چهارم: عدم تساوی عوام با فقيهان در حوزه ی امور عمومی
پنجم: آزادی عقيده و مذهب و مجازات ارتداد
امروز مجازات هايی از قبيل در آتش سوزانيدن مجرم، يا پرتاب مجرم از بالای کوه يا بلندی با دست و پای بسته،
يا با شمشير زدن سپس سنگسار کردن )رجم(، يا زندان بااعمال شاقه از قبيل کتک زدن در اوقات نماز و تنگ گرفتن از حيث آب و غذا، يا به صليب کشيدن، يا قطع دست راست و پای چپ، يا قطع چهار انگشت دست،
يا شلاق زدن از مصاديق مجازات های خشن و خلاف شئون بشری و برخلاف انسانيت است و در نتيجه همه ی حدود شرعی که سبب مجازات های معين فوق الذکر است غير قابل اجرا هستند.
الله در ايه 3 اين سوره ازدواج با فرد زناكار را حرام اعلام ميكند و فرد زناكار فقط حق ازدواج با زناكاران و يا كفار را دارد.
براي فهميدن استدلال مفسران در دفاع از اين ايه بد نيست باهم نگاهي به تفسير اين ايه بياندازيم:
آين ايه يك واقعيت عينى را بيان مىكندكه آلودگان هميشه دنبال آلودگان
مىروند،«هم جنس با هم جنس مىكندپرواز» اما افراد پاك و با ايمان هرگز
تن به چنين آلودگيها و انتخاب همسران آلوده نمىدهند.
و هم بيان يك حكم شرعى و الهى است و مخصوصا مىخواهد مسلمانان را از
ازدواج با افراد زنا كار باز دارد، چرا كه بيماريهاى اخلاقى همچون بيماريهاى جسمى غالبا واگير دار است.
برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص: 276
فكر نكنم بشود استدلالي احمقانه تر اين پيدا كرد كه چون كسي يكبار مرتكب خطايي شده است پس باز هم در اينده اين كار را تكرار ميكند!!!!!!!!!
در اين حكم به جاي اينكه سعي شود فرد خاطي را اصلاح كند و با تربيت درست به جامعه بازگرداند بلكه شرايط ارتكاب جرم بعدي را هم در او به وجودمياورد،
مثلا دختر يا پسري را بعد از شلاق زدن در جلو چشم مردم و با ابروي
رفته به عنوان يك شخص فاسد و با شخصيتي لگدمال شده و با ان شرايط روحي و حتي اگر توبه هم كرده باشد و قصد داشته باشد كه از رفتار گذشته خود درس عبرت بگيرد و زندگي سالمي را شروع كند اما مجبور باشد كه با شخص ديگري كه انهم مشهور به فساد اخلاقي است ازدواج كند چه اينده اي براي اين شخص قابل پيشبيني است؟
اين حكم باعث اعتراض اعراب ميشود و با دلايل بسيار عقلاني وروشن،ميزان فهم شعور خود را نسبت به الله را نمايان ميكنند و نشان ميدهند كه جاهل واقعي خود الله است نه اعراب.
سعید بن منصور در سنن خود از مجاهد نقل کند که هنگامى که زنا حرام گردید
وزنان فاحشه که در عین حال زیباروى هم بودند، زیاد بود.
مردم مى گفتند:
اینان را نباید رها کرد چون در گذشته اين كار حرام نبوده و چون راهي
براي امرار معاش خود ندارند باز به همان كار مجبور ميشوند بلکه باید با
آنان كه توبه كرده اند ازدواج نمود سپس این آیه نازل شد و ازدواج با زنا
كار را حرام اعلام كرد.
.»مجمع البيان«، ذيل آيه مورد بحث;»بحار الانوار«، ج 66، ص119;»قرطبى«،
ج 12، ص168 .
2.»مجمع البيان«، ذيل آيه مورد بحث;»كافى«، ج 5، ص355;»نور الثقلين«،ج 3، ص572.
به نظر شما كدام راه عاقلانه تر است؟حكم الله يا نظر اعراب؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر