اسلام دین گدا پرور
همه ی ما این ضرب المثل را شنیده ایم «اگر می خواهی کسی را فقط یک روز سیر کنی به او ماهی بده، اما اگر می خواهی او را یک عمر سیر کنی به او ماهیگیری یاد بده»
یعنی وقتی شما نیازمندی را یافتی ، بجای آنکه به او کمکی موقت نمایی ، کاری کن که او برای همیشه بی نیاز شود
حال آنکه ما در اسلام رسمی به نام «انفاق» داریم ، که فضائل زیادی برای آن ذکر شده است
انفاق در قرآن
در سوره بقره آیه ۲۶۲ و ۲۶۳ آمدهاست:
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزاری روا نمیدارند
پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند.(۲۶۲)
گفتاری پسندیده [در برابر نیازمندان] و گذشت [از اصرار و تندیِ آنان] بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بینیاز بردبار است. (۲۶۳)
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر این آیات ، دلایل اصلی تاکید بر انفاق را تعدیل ثروتها، کم کردن فاصله طبقاتی و ایجاد برادری بین مسلمین میداند.
طباطبایی براساس آیات فوق شرایط زیر را برای انفاق صحیح میشمارد: انفاق باید در راه خدا، از مال پاک و بدون منت و آزار واذیت به فقیرانی که در راه خدا فقیر شدهاند باشد.
حال سوال اینگونه مطرح میشود که تعدیل ثروت خوب است ، اما چگونه؟
مثلا اگر یک شخص ثروتمند بخواهد انفاق کند ، آیا بهتر نیست که بجای دادن وجه نقد به فقیران ، مثلا کارخانه ای تاسیس کند که هم مستندان به نان و نوایی برسند هم خودش از قبل این پروژه سودآوری حاصل کند؟
به این دو نمونه توجه کنید:
1- علی(ع) پس از رسول خدا(ص) با سخاوت ترین مردم هستی بشمار می رود؛
تا آنجا که یكبار آن حضرت تمام مایملك خویش را در راه خدا انفاق نمود و آن هنگامی بود كه حضرت از تمام دنیا و مافیها فقط چهار درهم داشتند، كه یكی را شب هنگام و دیگری را روز و درهم سوم را پنهانی و چهارمی را آشكارا انفاق فرمود. آیه نازل شد
2- در حالات امام حسن(ع) وارد شده است كه مردی خدمت امام حسن(ع) رسید واظهار فقر و پریشانی كرد. حضرت خزانه دار خود را خواست و فرمود، چه مقدار مال نزد توست؟ عرض كرد دوازده هزار درهم، فرمود آن را به این مرد فقیر بده من از او خجالت می كشم
در مورد اول راجع به امام علی موضوع بسیار عجیب است ،
چرا که حاکم جامعه اسلامی با آن خزانه ی سنگینی که از خمس ها و زکات ها و غنیمت ها انباشته شده ،
و با اختیاراتی که دارد ، می توانست این مبلغ را به شخص بدهد نه اینکه تمام اموال خودش را به او ببخشد
(که نتیجه میگیریم این روایت کذب محض است) ؛
و عاقلانه تر آن بود امامی که سرزمین های اسلامی در ید قدرتشان بود ، بجای اینکه پول نقدی به کسی بدهند ، باغ یا نخلستان کوچکی به او میدادند ، یعنی اشتغال زایی میکردند تا او برای یک عمر کسب و کار داشته باشد و همیشه چشمش به دست دیگران نباشد .
در مورد نمونه دوم ، موضوع احمقانه تر میشود ،
چرا که امام حسن بر خلاف امام علی کارش نابخردانه تر است ؛ اینکه تمام خزانه را به یک شخص بخشیدن چه دردی را دوا میکند ، سوالیست که خود امام حسن باید از گور بیرون بیاید و به آن پاسخ دهد!
مگر نه اینکه هر انسان عاقلی میداند که بیت المال متعلق به تمام افراد جامعه است و باید صرف آبادانی همگان گردد؟
پس آن عدالت که همیشه اسلام فریادش را سر میدهد کجاست؟ اینکه تمام بیت المال را به یک نفر بدهی و منتظر لطف خدا بمانی؟
ضمن اینکه بارها شنیده ایم که امام علی شب ها به در خانه مستمندان میرفت و به آنها کمک میکرد،
سوالی که مطرح میشود این است که:
خانه هایی که امام علی برای آنها کمک می برد چه کسانی بودند؟
غیر از زنان بیوه ای که شوهرانشان را در جنگ از دست داده بودند و به همسری حضرت درآمده بودند؟
آیا بهتر نبود که حضرت علی بجای انفاق در مقابل بهره کشی از آنها شغلی برایشان ایجاد میکرد؟
شاید بپرسید یک زن در زمان حضرت علی چگونه میتوانست کار کند؟
جواب این است که مثلا در آن زمان یکی از کارهایی که زنان میکردند بافتن حصیر و زنبیل با برگ های خرما بود ، آیا نمیشد که زنان بیوه با حصیربافی و یا حتی آرد کردن گندم یا امور دیگر امرار معاش کنند؟
آیا حتما لازم بود که حاکم جامعه ی اسلامی هرشب به خانه شان سر بزند؟
از طرف دیگر بارها روایت شده که امام علی در هنگام نماز و رکوع انگشتر خود را به شخصی بخشیده است که شامل توضیحات فوق میشود و نیازی به تکرار نیست
دو نمونه دیگر از بخشش امام حسن را می توانید در ذیل بخوانید:
در حدیثی آمده که امام(ع) هیچگاه سائلی را رد نکرد و در برابر خواست او «نه» نگفت؛ و چون به آن حضرت عرض شد چگونه است که هیچگاه سائلی را رد نمی کنید؟ پاسخ داد:
من سائل درگاه خدا و راغب درگاه اویم؛ و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم، و خداوند برمن عادتی داده که نعمتهای خود را بر من فرو بریزد و من هم در برابرآن عادت نموده ام که نعمتش را به مردم بدهم و ترس آن دارم که اگر عادتم را ترک کنم اصل آن نعمت را از من دریغ دارد..
«حضرت مجتبى (ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارايى خود را در راه خدا خرج كرد و سه بار ثروت خود را به دو نيم تقسيم كرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف ديگر را در راه خدا بخشيد.
1- نقل از كنز المدفون سيوطى، (چاپ بولاق)، ص 234 و نور الابصار شبلنجى،ص 111.
2- چهل داستان و چهل حديث از امام حسن مجتبى عليه السلام، مولف عبدالله صالحی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر