آيا علي در محراب ضربت خورد؟
اولين شهيد محراب چه كسي است؟
يكي از دروغ هايي كه به خورد شيعيان داده اند اين است كه علي در هنگام نماز و در محراب ضربت خورده است كه در حاليكه در جميع كتب تاريخي و اسلامي به صراحت اشاره شده است كه علي در هنگام ورود به مسجد مورد سؤقصد واقع شده است نه در محراب.
براي مثال:
»ابو حنيفه احمد بن داوود دينِوَرى« متوفای 283 هجری در کتاب »اخبار الطِوال« آورده است:
چون آن شب فرا رسید، ابن ملجم شمشیر زهر آلود خود را برداشت و قبل از سپیده دم، در گوشه مسجد نشست و منتظر ماند که چون علی)ع( برای نماز صبح به مسجد می آید و از کنار او بگذرد، کار خود را انجام دهد.
در همان حال علی)ع( آمد و فرمود: ای مردم نماز.
ابن ملجم برخاست و با شمشیر ضربه ای بر سر آن حضرت زد.
قسمتی از شمشیر به دیوار اصابت کرد و در آن رخنه ای ایجاد کرد، ابن ملجم از وحشت به روی افتاد و شمشیر از دست او جدا شد.
مردم جمع شدند و او را گرفتند.)ص260-261(
در کتاب »تاريخ يعقوبى« آورده است:
ابن ملجم بر در مسجد ایستاده بودکه علی(ع) از تاریکی مسجد بیرون آمد و سر خود را داخل مسجد کرد.
در این هنگام عبدالرحمن شمشیری بر سرش نواخت.ص138
و در تاريخ طبري ص 2683 و 2684 مروج الذهب ص 772 و 773 مقتال الطالبين ص 51 الارشاد ص 17 و 18 هم به اين موضوع اشاره شده است.
در اينجا اين سوأل پيش ميايد پس چه كسي كه در محراب ضربت خورده است؟
و چرا شيعيان سعي در جعل تاريخ داشته اند؟
وقتي كه متوجه ميشويم اولين شهيد محراب در اسلام عمر بن الخطاب بوده است به راحتي قابل فهم است كه شيعيان به واسطه نفرتي كه از عمر دارند و او را كافر ميدانند حاظر نيستند قبول كنند كه يك كافر در محراب ضربه بخورد ولي شير خدا،حيدر كرار،فاتح خيبر،جانشين بر حق پيامبر و امام اولشان در حال ورود به مسجد ضربه شمشير را نوش جان كند!!!!!!!!!!
از شيعيان خواهش ميكنم براي اگاهي بيشتر از اين موضوع به اسناد زير دقت كنند
در روز حادثه اقامه نماز خوانده شد و عمر نگاهی به صف نمازگزاران کرد آنها را به درست کردن صف خود فراخواند و همچنان که گفته شد :
عبدالله بن عباس و عبدالرحمن عوف درست پشت سر او ایستاده بودند،
و در آن وقت بود که ابولؤلؤ همراه با خنجر مسمومش وارد مسجد گردید!
حضرت عمر فاروق تکبیره الاحرام نماز را گفت :
و به دنبال آن نمازگزاران نیز تکبیره الاحرام را گفتند و نماز عملاً آغاز شد.
اما قبل از آنکه شروع به قرائت سورة فاتحه کند، ابولؤلؤ در میان صفوف نمازگزاران عبور کرد و خود را به حضرت عمر رسانید و سه ضربه عمیق و کاری بر شانه و لگن و شکم او وارد کرد اما ضربه ای که بر شکم او وارد کرده بود بسیار عمیق و کاری بود!
حضرت عمر گفت : این سگ مرا کشت یا این سگ مرا خورد!!
حضرت عمر بر روی زمین محراب افتاد و بر اثر ضربه ای که بر پیکر او وارد شدهبود، خون به شدت از بدن او خارج می گردید!
اما در آن حال این آیه از قرآن را میخواند که : (الاحزاب : 38)»
فرمان خداوند تقدیری انجام شدنی است.
« ابولؤلؤ پس از آنکه آن ضربه ها را به پیکر حضرت عمر فاروق زد، به صف نمازگزاران حمله ور شد و در چپ و راست خود سیزده نفر را به شدت زخمی کرد که هفت نفر آنها در دم به شهادت رسیدند!!
وقتی عبدالرحمن بن عوف این صحنه هولناک را دید، اقدامی هوشیارانه را انجام داد و پتویی را برداشت و آن را بر روی ابولؤلؤ انداخت تا امکان دستگیری او وجود داشته باشد.
ابولؤلؤ وقتی خود را در زیر پتو گرفتار دید دست به خودکشی زد و بلافاصله جان داد!
عمروبن میمون در تکمیل بازگویی حادثه می افزید :
عمر فاروق در حالی که از زخم هایش خون می ریخت، دست عبدالرحمن بن عوف راکه پشت سر او قرار داشت گرفت و او را برای تکمیل نماز به محراب فراخواند، و عبدالرحمن بن عوف به محرابرفت و امامت نماز را بر عهده گرفت.
1.تاریخالیعقوبى ج2 ص 159 قرن: سوم مولف شیعه است. 2.تاریخیعقوبى/ترجمه ج2 ص 49 قرن: سوم مولف شیعه است 3.التنبیهوالإشراف ص 250 قرن: چهارم مولف شیعه است
4.مروجالذهب ج2 ص 304 قرن: چهارم مولف شیعه است. 5.مروجالذهب،ج2،ص:321 قرن: چهارم مولف شیعه است.
6.الفتوح ج2 ص:323 قرن: چهارم مولف شیعه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر