تناقض گوئی قرآن دربارهی نزدیکی از پشت با زنان
مردم مدینه با توجه به اینکه سه قبیلهی یهودی بنی قریظه، بنی نضیر و بنی قینقاع در این شهر ساکن بودند، تحت تأثیر آنان نزدیکی از پشت با زنان را گناه میدانستند،
این تحریم در میان ساکنین این شهر رواج داشت،
اما ساکنان مکه هم از پشت و هم از جلو با زنان خویش نزدیکی داشتند.
تا اینکه مردی از مهاجرین(اهل مکه) با زنی از انصار (اهل مدینه) ازدواج نمود، مرد مکی بر طبق عادات خودشان، درخواست سکس مقعدی را از زنش نمود که زن زیر بار نرفت؛
اختلاف این دو بالا گرفت و زن به ام سلمه(از زنان محمد) شکایت کرد،
ام سلمه هم موضوع را با محمد در میان گذاشت؛ پیامبر اسلام گفت:
صبر کیند باید موضوع را از الله بپرسم!
او پاسخ هر مسئلهای را زود نمیداد، پس از مدتی محمد اعلام کرد که الله این آیه را بر او فرو فرستاده است
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (بقره/223 )
زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد و آنها را براى خودتان مقدم داريد و از الله بترسید و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد و مؤمنان را مژده ده.
این آیه به وضوح جانب مردان گرفته است و به آنان حق میدهد هرگونه که مایلند با زنانشان نزدیکی داشته باشند و زنان حق هیچ اعتراضی را ندارند.
آیهی پیش از این در مورد پریود زنان است و در آن به مردان گفته شده که از نزدیکی با زنان در این هنگام خودداری نمائید تا اینکه پاک شوند:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (بقره/222)
و از تو، دربارهی حيض میپرسند، بگو چيز زيانبار و آلودهای است، پس در حال حیض، از زنان دوری كنيد! و با آنها نزديكي نکنید تا پاك شوند و هنگامیكه پاك شدند، از راهی كه الله به شما دستور داده است با آنها آميزش كنيد، الله توبه كنندگان را دوست میدارد و پاكان را دوست میدارد.
در این آیه قرآن به مردان دستور میدهد که در هنگام پریود زنان، با آنان نزدیکی نکنند؛
البته از این موضوع به هیچ عنوان نمیتوان تحریم سکس مقعدی را بطور کامل صادر کرد، قرآن در اینجا هر نوع سکس را در این هنگام منع کرده است(در یهودیان پیش از این منع بود) و در ادامه از راهی یاد میشود که الله به آنها دستور داده.
استدلال موافقان سکس مقعدی این است که این راه را الله در آیهی بعدی مشخص کرده است،
آیهای که به مردان مجوز نزدیکی به هر صورتی که بخواهند را صادر مینماید.
مخالفین این نوع نزدیکی استدلال مینمایند که منظور الله از بیان این آیه، آزاد بودن مردان در چگونگی نزدیکی با زنان است " نشسته، خوابیده و یا ایستاده"؛ این استدلال غیر منطقی مینماید،
زیرا به نظر نمیرسد که بین زنان و مردان در چگونگی نزدیکی اختلاف نظری بوده باشد و احتمالا موضوع مهمتری در میان بوده است که "محمد ابن عبدالله" حکم قرآن را بیان کرده است.
در تفسیر المیزان روایتهای گوناگونی از منابع اهل تشیع جمعآوری گردیده است و در پایان نتیجه گیری شده که نزدیکی از دُبُر(سکس مقعدی) جایز است.
یکی دیگر از موارد اختلافی میان دو گروه(موافقین و مخالفین سکس مقعدی) استدلال به داستان قوم لوط است،
از نظر قرآن و دو دین دیگر(مسیحیت و یهودیت) همهی مردان قوم لوط همجنسگرا بودند و تنها به سکس مقعدی علاقه داشتند،
آنان به سراغ لوط رفتند و از او خواستند که دو میهمانش(دو فرشته) را تحویل آنان بدهد، لوط نیز در پاسخ به آنان گفت: اگر دست از سر میهمانان من بکشید من دخترانم را تحویل شما میدهم که تا کنندهی کار(فاعل) باشید:
قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ (حجر/71)
(لوط گفت)گفت اگر مىخواهيد (کاری) انجام دهیداینها دختران من هستند.
استدلال موافقین سکس مقعدی این است که لوط با علم به این موضوع که مردان قومش چیزی جز سکس مقعدی را دوست ندارند
دخترانش را در اختیار آنان قرار داد و مخالفین سکس مقعدی میگویند که منظور ازدواج است؛
البته بعید به نظر میرسد که ازدواج مد نظر باشد، زیرا امکان ندارد که دختران لوط در این مدت کوتاه بتوانند با تمام مردان این قوم ازدواج نمایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر