احكام برده داري در اسلام
بيشتر مسلمانان كمترين اطلاعي در مورد اسلام ندارند و هرچيز خوب و متعالي را به اسلام نسبت ميدهند
در حاليكه اسلام ساخته ذهن انها با اسلام واقعي زمين تا اسمان فرق دارد و عده اي نيز هستند كه از ماهيت اسلام واقعي خبر دارند و براي نگه داشتن مردم در جهل و ناداني با بيان سخنان ياوه و نادرست سعي در وارونه جلوه دادن حقايق ميكنند
يكي از ان حقيقت هاي ضد انساني موضوع برده داري در اسلام است و ما براي اثبات ان نظر شما را به تعدادي از احكام شرعي در اين مورد جلب ميكنيم.
اگر پدر و مادر به يكي از طرق معتبر مملوك)برده( شده باشند، تمام فرزندان آنان كه در زمان مملوكيت متولد مي شوند، مملوك و برده خواهند بود.
بنابراين رقيت و بردگي از طريق والدين به فرزندانشان سرايت مي كند. اسلام آوردن والدين در زمان رقيت مانع از سرايت رقيت به فرزندان نيست.
فرزندان بردگان به مالك برده تعلق مي گيرند. )جواهرالكلام 24 / 136، منهاج الصالحين2 / 66 و 313(
غلام و كنيز ملك مولاي خود هستند و مالك شرعاً مجاز است هرگونه صلاح مي داند در ملك خود تصرف كند.
در هيچ يك از تصرفات مولي رضايت مملوك شرط نيست.
برده در حوزة مباحات)احكام حلال( موظف است رضايت مولي را تأمين كند.
برده موظف است آنچه مولي تعيين كرده بخورد و بياشامد، آنچه مولي مشخص كرده بپوشد،
در آنجا که مولي اسكانش داده ساكن شود،
آنگونه كه مولي مي طلبد خود را بيارايد يا بپيرايد و آنگونه كه او مي خواهد سخن بگويد و رفتار كند.
اطلاق آية شريفة ?عبداً مملوكاً لا يقدر علي شيء? )نحل 75( جز اين نيست.
برده بدون اذن مولي فاقد حق مالكيت است.
اگر به هر طريقي از طرق مالي به برده برسد، مثلاً در زمان آغاز بردگي مالي به همراه داشته،يا به ارث به او رسيده، يا به او هبه شود، همة اين اموال به مالك وي تعلق مي گيرد، مگر آنكه مولي چيزي را به اوتمليك كند. )جواهرالكلام 24 / 186 ? 170، منهاج الصالحين 2 / 69(
مردان و زنان متأهل به مجرد رقيت و مملوك شدن)برده شدن(، عقد ازدواجشان بدون نياز به طلاق فسخ مي شود ولو به بردگي مولاي واحدي درآمده باشند
مالكيت مرد نسبت به بردة مؤنث در حكم ازدواج با وي است.
بنابراين هرگونه استمتاع)بهره برداري( جنسي مرد از كنيزانش جايز است.
منهاج 2 / 275، العروه الوثقي 2 / 803)
( در اين روابط جنسي اولاً رضايت زن مطلقاً لازم نيست، ثانياً لازم نيست كنيز مسلمان يا از اهل كتاب باشد،
حتي اگر كنيز كافر و مشرك هم باشد، اين روابط مجاز است.
ثالثاً: دراستمتاع)بهره برداري( از كنيز برخلاف نكاح دائم در زمان واحد سقف عددي چهار لازم الرعايه نيست.
اما هرگونه ارتباط جنسي زن با غلامانش بدون ازدواج ممنوع است و بردگان مذكرنسبت به مالك مؤنث نامحرم محسوب مي شوند. )العروه الوثقي 2 / 804(
مولي علاوه بر اينكه حق دارد كنيزش را حتي بدون رضايت وي به زوجيت غلام خود يا غلام غير )
با اذن مالك وي( يا حري درآورد )العروه الوثقي2 / 841(، مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج و حتي بدون رضايت وي در اختيار مرد ديگري ولو يكي از غلامانش قرار دهد.
در اين عمل كه به آن تحليل گفته مي شود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است.
با تحليل كلية استمتاعات)بهره برداري( جنسي مجاز است مگر اينكه موردي از سوي مولي استثنا شده باشد. )جواهر 30 / 307، العروه الوثقي 2 / 848، منهاج الصالحين)10( 2 / 277(
مولي اعم از مرد و زن، مجتهد و عامي، عادل و فاسق حق دارد بدون مراجعه به قاضي در مورد بردة خلافكار خود مطلق حدود شرعي را اجرا كند و او را مجازات كند. )جواهر 21 / 387( واضح است كه مولي مي تواند مملوك خود را تعزير كند. )تكمله منهاج الصالحين 55(
كنيز چه در نماز و چه در غير نمازواجب نيست سر و مو و گردن خود را بپوشاند. )العروه الوثقي 1 / 551، تحريرالوسيله 1 / 142منهاج الصالحين 1 / 136( بنابراين حجاب زنان و دختران حره با كنيز متفاوت است
كافي 5 / 481 حديث 2، تهذيب 7 / 346 حديث 1417، تفسير العياشي 1 / 232 حديث 80، وسايل 21 / 149 باب 45 من ابواب نكاح العبيد و الاماء: كيفيهتفريق الرجل بين عبده و امته اذا اراد وطيها(
مالك به بردة متأهل امر مي كند كه از همسرش دوري گزيند و با او نزديكي نكند، سپس زن را حبس مي كند تا حيض ببيند، )
پس از پاك شدن( با اومواقعه مي كند و بعد از حيض بعدي زن را بدون ازدواج )مجدد( به شوهرش بازمي گرداند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر