( و طبقه بندی آیات قرآن بر اساس موضوعات)
نوشتار چهارم:
2- آیات وعده وجود درخت و تاکید بر داشتن سایه در بهشت:
ط (119) یس(56) الواقعه(28- 29- 30) الانسان(13- 14) المرسلات (41) الحمن(63) =6 سوره و 9 آیه.
- ط (119) و نه هرگز در آنجابه تشنگی و به گرمای آفتاب آزار بینی!!!
- الواقعه(28) در سایه درختان سدر پر میوه بی خار.
- الواقعه(29) درختان پر برگ سایه دار.
- الواقعه(30) همه در سایه بلند درختان.
- الانسان(13) در بهشت نه آفتابی سوزان ببینند و نه سرمای شدید.
- الرحمن(63) درختان در بهشت در منتهای سبزی و خرمی است.
وقتی در 32 سوره و 42 آیه از آیات الهی الله در قرآن بر نوشیدن آب زلال و گوارا تاکید شود. باید در کنار آب بر درخت و سایه آنهم اشاراتی بگردد. تمام این آیات برگرفته از عوامل زیست محیطی آن صحرای خشک و سوزان عربستان می باشد. نبود آب و رودخانه های جاری در کویر و بالطبع نبود زمینهای حاصلخیز برای کشاورزی و زراعت موجبات زندگی متحرک و عدم شهرنشینی و ساکن شدن در یک نقطه ای را ایجاد نموده بود. همین عوامل محیطی و خشک مفرط موجبات آیات بهشت را در پاداش و وعده و وعید الله بر اعراب برای وجود آبهای روان و سایه درختان را باعث گردید. همین خشکی و نبود آب بود که بعدها چشم داشت اعراب را به جلگه های حاصلخیز بین دجله و فرات و خاک ایران معطوف نمود.
رهبر اسلام خود بر خواسته از همان محیط خشک صحرای سوزان عربستان بود. وی قدر و منزلت آب و سایه درخت را در کویر بخوبی میدانست. او خوب میدانست که عرب بادیه نشین برای دسترسی خود و قبیله اش بر آب و سایه درخت به هر اقدام و جنایاتی دست خواهد زد، پس لازم بود برای داشتن این مزایای بهشتی که در آن محیط خشک ،نعمت الهی محسوب می شد بطریقی از این پتانسیل خصوصیات خشونت ورزی اعراب برای دسترسی به این مزایای بهشت خیالی بهره مند گردند. این تعهد دینی در انجام اعمال خشونت زا و گرفتن پاداش آب خنک و سایه درختان فقط به صرف ایجاد اتحاد قبائل اعراب صورت می گرفت.
- نساء(89) اگر مخالفت کردند آنها را هر کجا یافتید به قتل برسانید و از آنها یاور و دوستی اختیار نکنید!!!
پس شرط داشتن این آب و سایه درختان از نقطه نظر یک بادیه نشین زیاد هم سخت نبود. نساء(89) برای سایه درختان و محمد(4) برای باغها که نهرها زیرش جاری است.
عرب ذاتا بر اساس شرایط زیست محیطی موجودی شرور و جنگجو بود. کافی بود یک مشروعیت و تعهد و وظیفه دینی برای این روحیه خون ریختن در قالب آیات قتال برای پیشبرد مقصود رهبر اسلام که اتحاد اعراب برای داشتن دولت مرکزی بود پیش بیاید. آنگاه اتحادی از این بادیه نشیننان جویای آب و مراتع از کفار تبدیل به یک ماشین جنگی هولناک میگردد که فقط دولتی با یک سپاه مجهز مثل خشایارشاه قادر به سرکوب آنان خواهد بود که متاسفانه بازی سیاسی تاریخ این قرعه را به خسروپرویز خسته از جنگهای بی نتیچه با رومیان انداخت.
آیا مسلمانان باید در این آیات فوق بحث سایه درختان هم در انتظار و بدنبال معنای پنهان در قرآن باشند؟ آیا با توجیه اینکه خدا خودش بهتر میداند و یا عقل ما به این چیزها نمی رسد، ما باید هنوز این قبیل آیات را که فقط جنبه ایجاد اتحاد بین اقوام و قبائل عرب را داشته است را بعنوان کلام الهی و آسمانی بدانیم و سرنوشت و آینده سیاسی اجتماعی خود و مردمان را بدست معتقدین به مقدس بودن این وعده های سایه درختان و آب خنک بدهیم و زمینه این استبداد سیاسی را در کشورمان شاهد باشیم؟
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر