آیا آیات قرآنی صریح و واضحی در باره موسیقی و غناء در قرآن داریم؟
قرآن در 9 سوره و 10 آیات بدین موضوع اشاره نموده است:
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36) عنکبوت(64) اعراف(51) لقمان(6) حج(30) فرقان(73) مومنون(3)
همانطور که میدانیم (موسیقی و غنا) امروزه بشدت مورد تعرض و منع مسئولین نظام اهریمنی در ایران می باشد. آنان مردم را از این امر منع می نمایند. ساز و آلات موسیقی و حتی نواختن و مشاهده اش را در ملا عام ممنوع می شمارند. این در حالی است که خود آیات قرآن تا به این حد سختگیری ننموده است. مثلا در بحث رباخواری و یا شرب و خم و زنده بگور دختران و یا بت پرستی ما شاهد آیات عدیده ای هستیم که به وضوح این اعمال منع و ممنوع و تا حتی شخص متخلف از این آیات به اشد مجازات تهدید میگردند. اما در باره (لهو لعب) دقیقاٌ همانند آیات حجاب برای زنان، ما به هیچ وجه شاهد و ناظر این قبیل آیات نمی باشیم. پس نخست به منبع و رفرنس اصلی مسلمانان یعنی قرآن رجوع می نمایم تا ببینیم الله در این باره و خصوص چه دستوری بر آخرین پیامبر خود در احزاب(40) نازل نموده است؟
قرآن در باره لهو لعب دارای 10 آیات به شرح زیر است که هیچکدام از این آیات 10 گانه ممنوعیت شرعی و یا اعلام حرام بودن موسیقی را بیان نمی نمایند.این آیات 10 گانه را در 2 بخش ( آیات اصلی و آیات کمکی ) بررسی می نمایم:
بخش نخست: شش آیات اصلی قرآن در بحث لهو و لعب:
بخش دوم: چهار آیات کمکی قران در بحث لهو و لعب:
- بخش نخست و شش آیات اصلی:
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36) عنکبوت(64) اعراف(51).
این شش آیات خود بر 2 دسته تقسیم میشوند:
1- در چهار مورد از آیات، کلمه« لعب » مقدم بر « لهو» است: علت این تقدم ( لعب بر لهو ) را بدین صورت بیان نموده اند که:
زیرا این چهار آیات بر موجودات زمینی مثل مسلمانان نازل شده است.
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36).
انعام(32) دنیا بجز بازیچه کودکان و هوسرانی بی خردان هیچ نیست.
انعام(70) ای رسول آنان را که دین خود را به بازیچه و هوسرانی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریب داد به جال خود واگذار و همین قدر به آنان تذکر ده که هر کس به عمل خود عاقبت گرفتار می شود.
محمد(36) و بدانید که زندگانی دنیا به جز بازیچه و هوسرانی نیست.
الحدید(20) الا ای هوشیاران بدانید که زندگی دنیا به حقیقت بازیچه ایست طفلانه و لهو و عیاشی و آرایش و تفاخر و خودستایی در حقیقت کاری دنیاست.
همانطور که از مفاد چهار آیات فوق بر می آید هیچکدام تاکید شدید مانند بحث رباخواری- شرب و خم و بت پرستی در باب( لهو لعب) نمی نمایند.
2- اما قرآن دو آیات دیگر هم در باره (لهو ولعب) دارد که برخلاف چهار آیات فوق این بار( لهو مقدم بر لعب) است که علت بدین شرح است: مفاد این آیات بخاطر نعمات الله بر ما انسانها است (مثل ریزش باران) و بر خلاف چهار آیه فوق بر موجودات زمینی نازل نگردیده است.
این دو آیه بدین شرح اند:
عنکبوت(64) اعراف(51).
اعراف(51) آنها که دین خدا را به بازیچه گرفتند و متاع دنیا آنها را مغرور و غافل کرد.
عنکبوت(64) این زندگانی چند روزه دنیا افسوس و بازیچه ای پیش نیست.
همانطور که از مفاد این شش آیات بر می آید همگی بر (لعب و لهو) تمرکز نموده اند و اشاره ای به (غنا و موسیقی) به هیچ وجه ننموده اند. معنای لغوی (لهو و لهب) بسیار به یکدیگر شبیه می باشند. در معنای فقهی این دو کلمه تفاوت جزیی با یکدیگر دارند بدین شرح:
«لعب» کاری است بدون هیچ هدف عقلانی ولی دارای مقصدی است خیالی ولی« لهو » نه هدفی است عقلانی و نه خیالی.
«لعب» عملی است که کودکان در سنین خردسالی بدان مشغولند و بازی کودکانه را لعب می نمامند. یعنی کاری بیهوده که فایده ای بجز وفت گذرانی ندارد ولی « لهو» امری است برای جوانان و بزرگسالان.
بنابراین تقدم و تاخر این دو کلمه یعنی (لعب و لهو) بر یکدیگر زیادی تفاوت معنایی در آیات فوق ایجاد نمی نمایند.
با مرور این شش آیات فوق دیدیم که الله هیچ تاکید مستقیمی بر غنا و موسیقی ننموده است ولی در عوض بردو کلمه (لهو ولعب) ایراد و اشکال می گیرد. این ایراد هم به هیچ وجه باز به موسیقی اشاره ندارد بلکه بر پنداشتن زندگی به بازیچه و هوسرلنی است. کمااینکه الله می توانست مانند بحث های دیگر قرآن خیلی واضح و هویدا با این امر اشاره و ممنوعیت شرعی را اعلام نماید.
اینبار دینمداران بخاطر ضعف ادله قرآنی دست به دامان آیات دیگری از قرآن می شوند تا با کمک و مساعدت از این آیات اهرم فشار شرعی و فقهی را بر موسیقی و غنا افزایش بدهند:
- بخش دوم و چهار آیات کمکی بدین شرح اند:
لقمان(6) حج(30) فرقان(73) مومنون(3).
لقمان(6) سخنان لغو و باطل مانند قصه های نضر بن حارث.
حج(30) از سخنان لهو و غنا دوری گزیند.
فرقان(72) هرگاه به عمل لغوی از مردم غافل بگذرند.
مومنون(3) از سخن لغو و باطل اعراض می کنند.
همانطور که می بینید این چهار آیات کمکی هم همانند شش آیات فوق قبلی هیچ اشاره ای واضح مانند بحث رباخواری- زنده بگور نمودن دختران- بت پرستی – شرب و خم بر موسیقی و غناء ندارند و هیچ مجازات و تنبیه ای هم برای متخلف در نظر گرفته نشده است.
حیث المجوع آنچه از مجموع این 10 آیات الهی الله متوجه می شویم این است که منع شدید و حرام بودن و ممنوعیت شرعی در هیچکدام از آیات موجود نمی باشد.
پس چرا قرآن در برخی احکام همانند ربا خوری دستورات خیلی واضح و صریحی دارد؟ آیاتی نظیر:
بقره(275) رسماٌ ربا خواری را منع و حرام نموده است.
بقره(276) علناٌ سود رباخواری را ممنوع می نماید.
بقره(278) بطور شفاف باز رباخواری را مذمت می نماید.
بقره(279) بطور واضح اشد مجازات محارب با خدا را برای رباخور قائل میگردد.
مجدداٌ در سوره بعدی باز ربا را منع می نماید:
آل عمران(130) ربا مخورید.
این عمل صراحت کلام فقط در باب موضوع ربا خواری نیست بلکه در بحث های مختلف دیگر هم ما باز شاهد تاکید مستقیم و بدون پرده در این باره هستیم.
مثلا در باب زنا: الاسرا(32).
در باب زنده بگور دختران: التکویر(8) الاسرا(31).
در باب شراب و قمار و بت پرستی: مائده(90- 91).
حال آن که ما در بحث و موضوع موسیقی و یا حتی (لهو ولعب) اینچین حکم واضح و صریح و اعلام اشد مجازات به هیچ وجه نمی بینیم. لاجرم ازمقایسه بحث های مختلف در قرآن به این نتیجه خواهیم رسید که بعضاٌ آنجا که الله تشخیص بر منع و ممنوعیت عملی می نماید با صدور آیاتی خیلی مشخص حتی شخص متخلف را تا اشد مجازات و محارب با خدا مجازات می نماید و در بحثی دیگر مثل (لهو لعب) که هیچ اشاره ای هم بر (موسیقی و غنا) ندارد این بار این بندگان خدا در بنگاه دین فروشی یعنی آخوند و شیخ و مفتی می باشند که با تفاسیر و ایجاد پرانتز ممنوعیت شرعی ابداع می نمایند و بدین صورت و شرح « فتوا فقهی» اعلام می نمایند:
«فتوای دینمداران بر موسیقی:
1- ««كلمه" لهو" به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى، و داستانهايى كه آدمى را به فساد وفجور مىكشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند. (ترجمه الميزان، ج16، ص313)»»
2- مومنون(3) « وَ الَّذِينَهُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون»؛
فرقان(72) « وَ الَّذِينَلَا يَشْهَدُونَالزُّور»؛
حج(30) « وَاجْتَنِبُواْ قَوْلَ الزُّور»؛
«قول زور» تفسیر به «خوانندگى حرام» (غنا) و «شهادت به باطل» شده است.منبع: تفسیر نمونه جلد 14. صفحه 85.
البته توجه کنید که منابع فقه شیعه عبارتند از: قرآن كریم، سنت و روایات، عقل و اجماع؛ به گونه ای كه هر یك از اینها به تنهایی میتواند برای مستند بودن حكم فقهی،دارای ارزش و اعتبار باشد.
از این رو لازم نیست همه احكام، به طور صریح،درقرآنكریم آمده باشد، بلكه چه بسا ارزشهای كلی در قرآن مطرح شده، ولی بیان جزئیات وتفصیل و تطبیق آنها توسط معصومین(ع) صورت گرفته باشد.
روایات فراوانی نیزدرتحریم موسیقی حرام (مطرب و شهوت انگیز) هست که می توان به &کتاب گناهان کبیره شهید آیت الله عبدالحسین دستغیب، جلد اول مراجعه کرد»
جمع بندی
پس همانطور که از بررسی مفاد آیات 10 گانه فوق دیدیم، قرآن در باب موضوع (موسیقی و غناء) و حتی ( لهو لعب) حکم شدید، منع و ممنوعیت و یا حرام بودن و یا اشد مجازاتی مانند محارب با خدا به هیج وجه ندارد ولی دین فروشان بنگاه فقه و شریعت با تکیه بر سنت و روایات «حکم شرعی و فتوا» در این باره صادر نموده اند. درحال حاضر رباخواری و سود دولتی بانکهای ایران که از استاندارد جهانی ملل کافر بسیار بالاتر است عامل فشار شدید مالی بر ملت ایران شده است. این سود بانکی تاثیر متسقیم اقتصادی در زندگی روزمره ایرانیان دارد ولی این سود بانکی و رباخواری برای مافیای سیستم دولتی منفعت و سود ببار می آورد. پس آیات روشن و واضح و عدیده ی حرام بودن رباخواری را مسکوت و خاموش می گذارند ولی آنجا که حکمی در باره موسیقی و غناء صادر نشده است و بودن و یا نبودن موسیقی تاثیری مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی اقتصادی ایرانیان ندارد، حکم فقهی و فشار قانونی بر مردم و هنرمندان وارد می نمایند!
قرآن در 9 سوره و 10 آیات بدین موضوع اشاره نموده است:
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36) عنکبوت(64) اعراف(51) لقمان(6) حج(30) فرقان(73) مومنون(3)
همانطور که میدانیم (موسیقی و غنا) امروزه بشدت مورد تعرض و منع مسئولین نظام اهریمنی در ایران می باشد. آنان مردم را از این امر منع می نمایند. ساز و آلات موسیقی و حتی نواختن و مشاهده اش را در ملا عام ممنوع می شمارند. این در حالی است که خود آیات قرآن تا به این حد سختگیری ننموده است. مثلا در بحث رباخواری و یا شرب و خم و زنده بگور دختران و یا بت پرستی ما شاهد آیات عدیده ای هستیم که به وضوح این اعمال منع و ممنوع و تا حتی شخص متخلف از این آیات به اشد مجازات تهدید میگردند. اما در باره (لهو لعب) دقیقاٌ همانند آیات حجاب برای زنان، ما به هیچ وجه شاهد و ناظر این قبیل آیات نمی باشیم. پس نخست به منبع و رفرنس اصلی مسلمانان یعنی قرآن رجوع می نمایم تا ببینیم الله در این باره و خصوص چه دستوری بر آخرین پیامبر خود در احزاب(40) نازل نموده است؟
قرآن در باره لهو لعب دارای 10 آیات به شرح زیر است که هیچکدام از این آیات 10 گانه ممنوعیت شرعی و یا اعلام حرام بودن موسیقی را بیان نمی نمایند.این آیات 10 گانه را در 2 بخش ( آیات اصلی و آیات کمکی ) بررسی می نمایم:
بخش نخست: شش آیات اصلی قرآن در بحث لهو و لعب:
بخش دوم: چهار آیات کمکی قران در بحث لهو و لعب:
- بخش نخست و شش آیات اصلی:
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36) عنکبوت(64) اعراف(51).
این شش آیات خود بر 2 دسته تقسیم میشوند:
1- در چهار مورد از آیات، کلمه« لعب » مقدم بر « لهو» است: علت این تقدم ( لعب بر لهو ) را بدین صورت بیان نموده اند که:
زیرا این چهار آیات بر موجودات زمینی مثل مسلمانان نازل شده است.
انعام(32- 70) الحدید(20) محمد(36).
انعام(32) دنیا بجز بازیچه کودکان و هوسرانی بی خردان هیچ نیست.
انعام(70) ای رسول آنان را که دین خود را به بازیچه و هوسرانی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریب داد به جال خود واگذار و همین قدر به آنان تذکر ده که هر کس به عمل خود عاقبت گرفتار می شود.
محمد(36) و بدانید که زندگانی دنیا به جز بازیچه و هوسرانی نیست.
الحدید(20) الا ای هوشیاران بدانید که زندگی دنیا به حقیقت بازیچه ایست طفلانه و لهو و عیاشی و آرایش و تفاخر و خودستایی در حقیقت کاری دنیاست.
همانطور که از مفاد چهار آیات فوق بر می آید هیچکدام تاکید شدید مانند بحث رباخواری- شرب و خم و بت پرستی در باب( لهو لعب) نمی نمایند.
2- اما قرآن دو آیات دیگر هم در باره (لهو ولعب) دارد که برخلاف چهار آیات فوق این بار( لهو مقدم بر لعب) است که علت بدین شرح است: مفاد این آیات بخاطر نعمات الله بر ما انسانها است (مثل ریزش باران) و بر خلاف چهار آیه فوق بر موجودات زمینی نازل نگردیده است.
این دو آیه بدین شرح اند:
عنکبوت(64) اعراف(51).
اعراف(51) آنها که دین خدا را به بازیچه گرفتند و متاع دنیا آنها را مغرور و غافل کرد.
عنکبوت(64) این زندگانی چند روزه دنیا افسوس و بازیچه ای پیش نیست.
همانطور که از مفاد این شش آیات بر می آید همگی بر (لعب و لهو) تمرکز نموده اند و اشاره ای به (غنا و موسیقی) به هیچ وجه ننموده اند. معنای لغوی (لهو و لهب) بسیار به یکدیگر شبیه می باشند. در معنای فقهی این دو کلمه تفاوت جزیی با یکدیگر دارند بدین شرح:
«لعب» کاری است بدون هیچ هدف عقلانی ولی دارای مقصدی است خیالی ولی« لهو » نه هدفی است عقلانی و نه خیالی.
«لعب» عملی است که کودکان در سنین خردسالی بدان مشغولند و بازی کودکانه را لعب می نمامند. یعنی کاری بیهوده که فایده ای بجز وفت گذرانی ندارد ولی « لهو» امری است برای جوانان و بزرگسالان.
بنابراین تقدم و تاخر این دو کلمه یعنی (لعب و لهو) بر یکدیگر زیادی تفاوت معنایی در آیات فوق ایجاد نمی نمایند.
با مرور این شش آیات فوق دیدیم که الله هیچ تاکید مستقیمی بر غنا و موسیقی ننموده است ولی در عوض بردو کلمه (لهو ولعب) ایراد و اشکال می گیرد. این ایراد هم به هیچ وجه باز به موسیقی اشاره ندارد بلکه بر پنداشتن زندگی به بازیچه و هوسرلنی است. کمااینکه الله می توانست مانند بحث های دیگر قرآن خیلی واضح و هویدا با این امر اشاره و ممنوعیت شرعی را اعلام نماید.
اینبار دینمداران بخاطر ضعف ادله قرآنی دست به دامان آیات دیگری از قرآن می شوند تا با کمک و مساعدت از این آیات اهرم فشار شرعی و فقهی را بر موسیقی و غنا افزایش بدهند:
- بخش دوم و چهار آیات کمکی بدین شرح اند:
لقمان(6) حج(30) فرقان(73) مومنون(3).
لقمان(6) سخنان لغو و باطل مانند قصه های نضر بن حارث.
حج(30) از سخنان لهو و غنا دوری گزیند.
فرقان(72) هرگاه به عمل لغوی از مردم غافل بگذرند.
مومنون(3) از سخن لغو و باطل اعراض می کنند.
همانطور که می بینید این چهار آیات کمکی هم همانند شش آیات فوق قبلی هیچ اشاره ای واضح مانند بحث رباخواری- زنده بگور نمودن دختران- بت پرستی – شرب و خم بر موسیقی و غناء ندارند و هیچ مجازات و تنبیه ای هم برای متخلف در نظر گرفته نشده است.
حیث المجوع آنچه از مجموع این 10 آیات الهی الله متوجه می شویم این است که منع شدید و حرام بودن و ممنوعیت شرعی در هیچکدام از آیات موجود نمی باشد.
پس چرا قرآن در برخی احکام همانند ربا خوری دستورات خیلی واضح و صریحی دارد؟ آیاتی نظیر:
بقره(275) رسماٌ ربا خواری را منع و حرام نموده است.
بقره(276) علناٌ سود رباخواری را ممنوع می نماید.
بقره(278) بطور شفاف باز رباخواری را مذمت می نماید.
بقره(279) بطور واضح اشد مجازات محارب با خدا را برای رباخور قائل میگردد.
مجدداٌ در سوره بعدی باز ربا را منع می نماید:
آل عمران(130) ربا مخورید.
این عمل صراحت کلام فقط در باب موضوع ربا خواری نیست بلکه در بحث های مختلف دیگر هم ما باز شاهد تاکید مستقیم و بدون پرده در این باره هستیم.
مثلا در باب زنا: الاسرا(32).
در باب زنده بگور دختران: التکویر(8) الاسرا(31).
در باب شراب و قمار و بت پرستی: مائده(90- 91).
حال آن که ما در بحث و موضوع موسیقی و یا حتی (لهو ولعب) اینچین حکم واضح و صریح و اعلام اشد مجازات به هیچ وجه نمی بینیم. لاجرم ازمقایسه بحث های مختلف در قرآن به این نتیجه خواهیم رسید که بعضاٌ آنجا که الله تشخیص بر منع و ممنوعیت عملی می نماید با صدور آیاتی خیلی مشخص حتی شخص متخلف را تا اشد مجازات و محارب با خدا مجازات می نماید و در بحثی دیگر مثل (لهو لعب) که هیچ اشاره ای هم بر (موسیقی و غنا) ندارد این بار این بندگان خدا در بنگاه دین فروشی یعنی آخوند و شیخ و مفتی می باشند که با تفاسیر و ایجاد پرانتز ممنوعیت شرعی ابداع می نمایند و بدین صورت و شرح « فتوا فقهی» اعلام می نمایند:
«فتوای دینمداران بر موسیقی:
1- ««كلمه" لهو" به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى، و داستانهايى كه آدمى را به فساد وفجور مىكشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند. (ترجمه الميزان، ج16، ص313)»»
2- مومنون(3) « وَ الَّذِينَهُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون»؛
فرقان(72) « وَ الَّذِينَلَا يَشْهَدُونَالزُّور»؛
حج(30) « وَاجْتَنِبُواْ قَوْلَ الزُّور»؛
«قول زور» تفسیر به «خوانندگى حرام» (غنا) و «شهادت به باطل» شده است.منبع: تفسیر نمونه جلد 14. صفحه 85.
البته توجه کنید که منابع فقه شیعه عبارتند از: قرآن كریم، سنت و روایات، عقل و اجماع؛ به گونه ای كه هر یك از اینها به تنهایی میتواند برای مستند بودن حكم فقهی،دارای ارزش و اعتبار باشد.
از این رو لازم نیست همه احكام، به طور صریح،درقرآنكریم آمده باشد، بلكه چه بسا ارزشهای كلی در قرآن مطرح شده، ولی بیان جزئیات وتفصیل و تطبیق آنها توسط معصومین(ع) صورت گرفته باشد.
روایات فراوانی نیزدرتحریم موسیقی حرام (مطرب و شهوت انگیز) هست که می توان به &کتاب گناهان کبیره شهید آیت الله عبدالحسین دستغیب، جلد اول مراجعه کرد»
جمع بندی
پس همانطور که از بررسی مفاد آیات 10 گانه فوق دیدیم، قرآن در باب موضوع (موسیقی و غناء) و حتی ( لهو لعب) حکم شدید، منع و ممنوعیت و یا حرام بودن و یا اشد مجازاتی مانند محارب با خدا به هیج وجه ندارد ولی دین فروشان بنگاه فقه و شریعت با تکیه بر سنت و روایات «حکم شرعی و فتوا» در این باره صادر نموده اند. درحال حاضر رباخواری و سود دولتی بانکهای ایران که از استاندارد جهانی ملل کافر بسیار بالاتر است عامل فشار شدید مالی بر ملت ایران شده است. این سود بانکی تاثیر متسقیم اقتصادی در زندگی روزمره ایرانیان دارد ولی این سود بانکی و رباخواری برای مافیای سیستم دولتی منفعت و سود ببار می آورد. پس آیات روشن و واضح و عدیده ی حرام بودن رباخواری را مسکوت و خاموش می گذارند ولی آنجا که حکمی در باره موسیقی و غناء صادر نشده است و بودن و یا نبودن موسیقی تاثیری مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی اقتصادی ایرانیان ندارد، حکم فقهی و فشار قانونی بر مردم و هنرمندان وارد می نمایند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر