۱۳۹۴ اردیبهشت ۵, شنبه

غزوه تبوک

غزوه تبوک، جنگی که هرگز رخ نداد و انجام نشد اما آیات بسیاری در قرآن دارد!
این نوشتار قدری طولانی و بلند تر از پست های دیگر این برگه به نظر می رسد اما نکات بسیار مهم، با ارزش و قابل تاملی را برای مطلع شدن در خود دارد. لذا به همه شما عزیزان پیشنهاد میشود که آنرا با دقت و حوصله بخوانید.
رمضان سال 9 هجری، واقعه ای انجام نشده با دلایلی مبهم و غیر واضح
رجب سال 9 هجری مطابق با نوامبر سال 630 میلادی.
توبه(38- 39- 41 تا 58- 60 تا 69- 73 تا 79- 81 تا 83- 86 تا 99- 101- 102- 118 تا 127) منافقون(1) نور(61) مجادله(21).بالغ بر 70 آیات.
این جنگی است که علیرغم داشتن آیات فراوان و بخصوص در سوره توبه عملاً هیچ وقت رخ نداده است. تنها شاهد آمادگی انجام این نبرد بوسیله محمد فقط همین آیات فوق است. علت و دلیل این جنگ انجام نشده هم زیاد روشن و واضح نمی باشد. ما میدانیم که محدثان اسلامی در سیل احادیث میلیونی خود به مواردی اقتباس میکنند و اصرار بر این دارند که حضرت در برنامه و دستور کارش بوده است که به مناطقی حمله نماید. اینها همان مناطقی هستند که بعدا از فوت محمد در زمان ابوبکر و یا عمر بدانها تعرض نظامی شده است. آنان نامه ها و دعوتنامه هایی هم برای این ادعای خود تهیه و در کتب خود گنجانده اند. این ادعاها همگی یکجانبه است در قرآن حتی به این نامه ها هم اشاره نشده است! تنها اشاره موجود در قرآن بر دو کشور روم و ایران که در لیست ادعای ارسال نامه هستند فقط سوره روم(2- 3) است. این دو آیه در سوره روم هم خیلی کلی سخن می گوید. هیچ اشاره ای به اخبار و رویداد مهمی را از جنگهای 24 ساله خسروپرویز با روم را خبر نمی دهند.
احادیث و روایات اسلامی دلالت بر ادعای ارسال تعداد پنج نامه و یا دعوت به اسلام از جانب محمد به این مناطق و کشورها ارسال شده است. این ادعا دارای سندیت تاریخی نمی باشد و فقط بوسیله تاریخنگاران شفاهی مسلمان ارائه شده است.
لیست کشورها و مناطق ادعای ارسال نامه و یا دعوتنامه به پذیرش اسلام بدین شرح است:
1- به خسروپرویز پادشاه ایران باستان.
2- به هرقل امپراطور بیزانس.
3- به مقوس بزرگ در مصر( قبطیان).
4- به نجاشی در حبشه.
5- به منذرین ساوی التمیمی در بحرین.
تمام این مناطق و کشورها بعد از فوت محمد مورد تاخت و تاز و غارت و چپاول تازیان واقع شده است. مورخین مسلمان با جعل نامه تلاش بر زمینه مشروعیت بخشیدن بر این تعرضات نظامی نموده اند. در ضمن با گشاده دستی برای این نامه و دعوت نامه ها هم آیاتی از گنجینه 6236 آیات ازلی الله ابداعی ضمیر و نهان محمد بهره جویی نموده اند. آیه آل عمران در پایین نمونه ای از این مورد است.
آل عمران(64) بگو از اهل کتاب بیاید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم.
جنگ رخ نداده شده تبوک هم در سرحدات مرزی یکی از همین کشورهای ادعای ارسال نامه است. در جنگ موته که حدود یکسال قبل از تبوک رخ داده بود مسلمانان تعداد 2000 کشته از لشگر 3000 نفری شان را متحمل شدند که اگر تدبیر جنگی خالد ابن ولید نبود آن باقیمانده هم از بین رفته بودند. این نشانگر عدم تجربه نومسلمانان در مقابله با ارتش و لشگر دولتی و امپراطوری آن دوران بود. آنان دارای تجاربی در جنگهای نامنظم قبیله ای بودند ولی هیچگاه در مصاف با ارتش منظمی قرار نگرفته بودند. یکی از دلایل عدم استقبال تازیان در مدینه در ملحق گشتن به لشگریان محمد همین ادله و بهانه بود. افرادی در مدینه مثل: کعب بن مالک- مرارة بن ربیع- هلال بن امیة- ابوخیثمة معتقد بودند که مصاف و نبرد با ارتش روم با غارت و چپاول اقوام یهود فرق دارد. آنان خود میدانستند که جنگ قبائل با نبرد با ارتشی منظم و متعلق به یک امپراطوری فرق دارد.
حال با توجه به شکست سال قبل مسلمانان در موته چرا نباید ارتش روم شرقی دوباره در مصاف با مسلمانان ظاهر بگردد و طبق روایات مسلمانان جبهه را خالی و عقب نشینی نماید؟
مسلمانان 20 روز منتظر مصاف با رومیان بودند ولی خبری از رومیان نبود!
این قبیل سوالات است که کل واقعه تبوک را زیر سوال می برد.
بعدها در تهاجم بر ایران باستان هم باز مدارک و اسناد تاریخی مستددل از شروع جنگ و حوادث تصرف ایران مجددا بوسیله تاریخ شفاهی مسلمانان در حدود دو قرن بعد و محصول احادیث محدثین دلسوز اسلام و جویای ثواب است، که سندیت آنرا باز همین احادیث و تاریخنگاران شفاهی تایید نموده اند.
علت آماده شدن محمد برای جنگ را بدین گونه گزارش داده اند که دولت روم شرقی در صدد و تدارک حمله به قلمرو حجاز در منطقه شمال و شام است. این خبر را بازرگانانی که از مدینه به شام در رفت و آمد بودند برای محمد آورده بودند. آنان همچنین خبر داده بودند که دولت روم شرقی اعراب ساکن شام و قبائل مرزی را تحریک و با خود در یک صف واحد قرار داده است. خبر بدین نحو بود که هرقل در صدد تهیه خوارو بار سالیانه خود است. سندیت این گزارش هم بوسیله تجاری بود که برای خرید و فروش آرد سپید و روغن خرید و فروش میکردند. این است کل منبع خبر و گزارشی که محمد آخرین پیامبر متصل به عالم ماورا و جبریل امین در احزاب(40) به استناد آن تعداد 30 هزار نفر لشگر را تا 100 فرسنگی شمال مدینه با خود برده است و نهایتاً هم دست خالی بر میگردند!
محمد اعلام فراخوان نظامی میدهد تا تمامی قبائل مسلمان شده برای این نبرد آماده بگردند. قبائل « لخم- جذام- غسان- عامله » را با خود متحد و از قبائل دیگری مثل« اسلم- غفار- لیث- جهینه- اشجع- کعب- سلیم» هم درخواست کمک می نماید. اما زمان این فراخوان مصادف با چیدن محصول خرما بود. هوا شدیداُ گرم بود. مسافت تا سرحدات مرزی شام طولانی و بالغ بر 100 فرسنگ بود. تازیان سال قبل در غزوه موته گوشمالی و شکست شدیدی از رومیان دیده بودند. خطر شکست و کشته شدن در کار بود هر چند که رقم نهایی لشگر محمد را تا 30 هزار نفر و بعضاُ 40 و 70 هزار نفر را هم تخمین و گزارش داده اند. این تعداد لشگر و کل واقعه و علت و دلیل این لشگرکشی همگی مبهم و قابل بحث است.
محمد مدینه را به علی می سپارد ولی همان روز اول مردم مدینه بر علی این ادعا را وارد می نمایند که محمد تو را قبول نداشته است و با خود همراه نبرده است. این واقعه سال نهم است یعنی یکسال قبل از واقعه غدیرخم و مسئله جانشینی علی که شیعیان مدعی آن هستند!
تازیانی که از قبول ولایت و امارت موقتی علی در غیبت محمد در جبهه تبوک در همان روزنخست سر باز زده بودند، چگونه امکان این وجود داشته است که سال بعد محمد علیرغم اطلاع کافی از روحیه ساکنان مدینه دست به اینکار و اعلام جانشینی علی بجای خود در واقعه غدیرخم زده باشد!؟
این نخستین غزوه ای بوده است که محمد علی را با خود نبرده است. به علی ماموریت داد تا از خانواده وی مراقبت نماید. زود بعد از رفتن محمد مردمان مدینه بر علی معترض شدند که علی هم از شدت گرما و بخاطر چیدن محصول خرمایش به تبوک نرفته است. علی بر آشفته میگردد و بدنبال محمد روانه میگردد. در منطقه«جرف» به محمد میرسد و موضوع اعتراض مردمان مدینه را به وی می گوید.جوابیه محمد به علی بدین نحو است:
"مقام و منزلت تو نسبت به من همانند مقام منزلت هارون نسبت به موسی است"!
همین روایت و سخن به محمد نسبت داده شده را شیعیان امروزه سندیتی برای جانشینی علی بر محمد میدانند. خواه اینکه رابطه هارون با موسی هیچگاه بعنوان نیابت و جانشینی وی بعد از موسی نبوده است. شیعیان همیشه بدنبال روایت و حدیث بوده اند تا بهرصورت که شده است از مقام جانشینی علی بعد از محمد دفاع نمایند.
محمد علیرغم تمام مشکلات ناشی از عدم علاقه تازیان بر این جهاد، مدینه را بسوی شمال ترک می نماید. مفاد بسیاری از آیات سوره توبه بر بحث و مناشقه با محمد بخاطر رفتن و یا نرفتن به جهاد است. فریضه جهاد بالاترین حد رسیدن به درجه تقوا در صدر اسلام بوده است. قرآن آیات عدیده ای در باب جهاد و غنائم بر نو مسلمانان ارائه نمود تا بتواند آنان را راضی بر جنگ و گسترش اسلام نماید. این بهانه ها و تخلف از دستورات و آیات محمد در عزیمت به جنگ تبوک در سال 9 هجرت یعنی بعد از 22 سال از حضور و ادعای نبوت اش بر مردم خویش قدری تامل برانگیز است. آن حالت قدسی و تبعیت بی چون و چرا ادعا شده بوسیله محدثان دلسوخته اسلامی از محمد بوسیله مسلمانان، هرگز و حداقل تا سال پایان رسالت به استناد این قبیل آیات و تخلف مردمان از او موجود نبوده است. تقدس گرایی از محمد محصول دهها و سدههای بعد از او می باشد. همچنین باز تخلف و اعتراضی دیگر بر محمد را در غزوه نهایی و آخرین وی بنام نبرد «اسامة بن زید در موته» خواهیم داشت که بر نوجوانی و عدم تجربه اسامة بعنوان فرمانده ارشد اعتراض نمودند.
توسعه اسلام در مدینه بخاطر تکیه محمد بر شمشیر و قتال و طمع دستیابی بر غتائم بوده است. حجم بالای 82 سریه و 34 غزوه ات دوران فقط 10 ساله هجرت و انبوه غنائم حاصله بیانگر همین نکته است.
احادیث فراوانی علاوه بر آیات قرآنی بر این امر تاکید دارند:
"یکبار کسی از محمد پرسید که عملی را به من بگو که صواب آن معادل جهاد باشد؟
محمد پاسخ داد: عملی نمی بینم که چینین صوابی داشته باشد"
منبع: صحیح المسلم. کتاب 10 حدیث 31 برگرفته از رابرت اسپنسر.صفحه 192.
صحیح البخاری. جلد 1.حدیث 25.
علیرغم تاکید و تایید آیات یکصد گانه جهاد و قتال و احادیث نامحدود ثواب دراین باره باز شاهد و ناظر این مورد و تخلف هستیم که تازیان و نو مسلمانان دل در گرو این بزرگترین فریضه و دستور الله دال بر جهاد در زمان حضور و حیات محمد را ندارند. در آیاتی از سوره توبه بدلایل مختلفی در صدد شانه خالی نمودند از جنگ هستند.
از گرمای هوا تا نیاز بر چیدن محصول خرما و زمان لازم برای امور شخصی تا زیبایی زنان بیزانس و شهوت رانی تازیان و عدم کنترل خود در مصاف با این زنان همگی دست در دست هم داده اند تا عصاره سیرت و ایمان و تقوی مجاهدان صدر اسلام را ترسیم نمایند:
یکی از مسلمانان ناراضی به جهاد با رومیان بدین گونه بر محمد عذر رفتن بر جهاد می آورد:
"آیا بمن اجازه می دهید که در همین جا بمانم و وسوسه نشوم؟ چرا که همه می دانند من قویاً به زنان خو کرده ام و می ترسم که اگر زنان بیزانسی را ببینم قادر به کنترل خویش نباشم"!
منبع: ابن اسحاق. صفحه 602. برگرفته از اسپنسر.صفحه 189.
محمد واقدی. مغاذی. صفحه 599.
آنچه از این لشگرکشی و جنگ رخ نداده در سالهای پایانی عمر حضرت در سال 9 هجرت حاصل میگردد این است که علیرغم 13 سال تبلیغ و ارشاد در مکه با حجم فراوان 41617 آیات در 86 سوره و نزول 1619 آیات در 28 سوره در مدینه حاصل کار حضرت در انتهای عمر خود سلحشوران و مجاهدینی با این توصیف فوق و سیل آیات بالا در ارائه انواع و اقسام عذر و بهانه و تخلف برای نرفتن به جهاد و جنگ است است.
این عدم تبعیت از محمد در زمان و حضور خود او بوده است.
با بررسی همین وقایع است که 2 سال بعد از واقعه تبوک یعنی در زمان خلافت ابوبکر جنگهای گستره و تمرد" رده " بعد از فوت محمد شکل می گیرد. همین بادیه نشینان متخلف از نرفتن به جنگ تبوک زمان محمد بودند که رقم اصلی آشوبگران جنگهای رده را تشکیل دادند و بعدها بنام سلحشوران مسلمان بر ایران باستان تهاجم و فرهنگ ایران باستان را به انحطاط کشانیدند.
محمد بخوبی از روحیات تازیان و بادیه نشینان صدر اسلام مطلع بود. حضور گستره آیات 250 گانه وعده های دهان شیرین کن بهشت و جنت بر مخاطبین اولیه قرآن در دشت حجاز نماینگر همین عذرها و بهانه ها در سال 9 هجری و جنگ انجام نشده تبوک است. محمد در اندیشه و بینش خود خدابینی و ابداع الله در ضمیر و نهان خود با اطلاع از روحیه و تمایل مخاطبین خود تاکیدی گستره بر غذاهای بهشتی - شراب - زنان زیبارور و باکره نموده است. مسلماً وقتی عامل تشویق و تحریک اسلام بر لذتهای دنیوی موجود باشد سلحشورانی که حول این آیین حلقه میزنند خواستگاه و غایت نهایی شان همین موارد فوق خواهد شد.
بخشی از وعده های قرآن بر مخاطبین اولیه و نو مسلمانان که عامل گسترش اسلام در دشت حجاز و نهایتاً تهاجم بر همسایگان خود در شمال شدند بدین شرح است:
1- آیات وعده داشتن نهر آب و خوردن آب زلال و خنک و گوارا: 42 آیه در 32 سوره.
2- وعده سایه درخت: 9 آیه در 6 سوره.
3- وعده خوردن گوشت - میوه و طعام دنیوی: 33 آیه در 20 سوره.
4- وعده شراب و شرابخوری: 33 آیه در 12 سوره.
5- وعده در پاداش زن و استفاده ابزاری از نام و جایگاه زنان بعنوان حورالعین: 25 آیه در 12 سوره.
6- وعده پسران لولو مکنون: 4 آیه در 3 سوره.
صد البته در طرح و دستور ارائه قرآن بر این مخاطبین تازی در دشت حجاز حضور سنگین آیات هزارگانه دوزخ و قیامت و سوزندان مغز استخوان و پوست سوزی دائم از متخلفین دیگر راه و چاره ای برای این سعادتمندان تازی در انتخاب این دین الرحمان و الرحیم باقی نمی گذارد. یا باید در لیست یاایها الذین آمنو در بقره(25) باشید و از سور و ساط آیات 250 گانه بهشت مستخقیض بشوید و یا اگر در بند یاایها الذین کفرو در بقره(39) قرار بگیرید سرو کارتان با آیات هزارگانه و ترور وحشت الله در دوزخ خواهد بود.
بحث و جدل محمد با مجاهدین صدر اسلام در گردآوری لشگریان برای جنگ تبوک نشات گرفته از خواستگاه فکری و عقیدتی مخاطبین اولیه قرآن بوده است. قرآن بر مردم منطقه ای وارد گشت که سالی 8 ماه در سال از خون و مال یکدیگر ارتزاق می نمودند.
دلدادگان این آیین بیابانی در قالب نو اندیشان - اصطلاح طلبان و حلقه های تصوفی که فرمول های شبهه علمی و نظم های ریاضی و یا احیاناٌ منشور و اطلاعیه حقوق بشر را دوست دارند در مفاد این آیات ببینند باید به مخاطبین اولیه قرآن بیشتر توجه نمایند. اگر پذیرفته بگردد که محمد با ارائه الله ابداعی خود در صدد ایجاد صلح از جنگهای دائم قبائل با یکدیگر بوده است و مخلوق بودن قرآن و تاریخ اسلام را محصول مناسبات زمینی و سیاسی در یک زمان و مکان خاص بداینم، آنگاه تمامی تناقضات و تضادهای موجود در قرآن و نارسایی های حقوق بشری و اعمال کشتار و جنایات تاریخ صدر اسلام قابل توجیه و درک خواهند بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر