۱۳۹۴ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

بدل شدن شيعه به مذهب رسمى


بدل شدن شيعه به مذهب رسمى ( نقل از كتاب سر كوپ دگرانيشان مذهبى در ايران ) 
اغلب حاكمان ايران در آن روز گار سنى مذهب بوند وامپراطورى سنى مذهب عثمانى در مرز هاى شمال غربى ايران با ادعاى خلافت اسلامى سوداى توسعه امپراطورى را به آذربايجان در سر داشت .
شاه 
اسماعيل حتى پيش از فتع تبريز در انديشه آن بود كه با اعلام مذهب شيعه دوزاده امامى به عنوان دين رسمى وكشتار سنيان ايرانى ، پايه هاى سلطنت خود را عليه امپراطورى عثمانى و رقباى ايرانى مذهب خود محكم كند ، 
بر اين اساس اسناد تاريخى اسماعيل پس از فتع تبريز با توى چند از نزديكان خود را در باره اعلام مذهب شيعه دوازده امامى به عنوان دين رسمى ومجبور كردن سنيان به تغيير مذهب خود
مشورت كرد . مشاوران با اشاره به آن كه دو سوم ساكنان تبريز سنى مذهب اند به شاه اسماعيل هشدار داده وپيش بينى مى كنند كه ساكنان سنى مذهب تبريز تسلط شيعيان وتغيير مذهب خود را تحمل نكرده وشهر نا آرام خواهد شد . شاه اسماعيل كه از پيروزى وفتع تبريز سر مست بود توصيه مشاوران خود را به هيچ مى گيرد . 
كتاب تاريخ ( عالم آراى صفوى ) پاسخ او را به رايزنان خود چنين نقل كرده است . 
مرا با اين كار باز داشته اند وخداى عالم وحشرات ائمه معصومين همراه هستند ومن از هيچ كس پاك ندارم . به توفيق الله تعالى اگر رعيت حرفى بگويند شمشير مى كشم ويك كس را زنده نمى گذارم . 
شاه اسماعيل به وعده خود عمل ودر سال ٩٠٧هجرى ق، ( ١٥٠١م) 
مردم تبريز را به مسجد جامع تبريز دعوت كرد . مردم گرد مى آيند . قزلباشان فدائى شاه اسماعيل با شمشير هاى آخته در ميان مردم پراگنده مى شوند ، شاه اسماعيل به سنت خطباى نماز جمعه شمشير برمى كشد وبه نام امامان شيعه خطبه خوانده وسه خليفه راشيدين : أبوبكر ، عمر ، وعثمان را لعن مى كند ، نماز گزاران بايد كه با همراهى خود را با سر دادن شعار هائى چون ( بيش باد وكم مباد) اعلام كنند و هر كس كه از تائيد خطبه وهمراهى در لعن سه خليفه اول خود دارى مى كرد در جا به دست قزلباشان كشته مى شد 
كتاب جهانگشاى خاقان اين رخداد تاريخى را چنين گزارش مى دهد ؛ روز جمعه شاه رفت به مسجد جامع تبريز شمشير جهانگيرى برهنه كرد چون خطبه خواند غلغله از مردم برخاست اما ٢ دانگ مردم شهر شكر ها كردند وگفتند قربان لب ودهان تو گرديم اى حضرت مولانا اما١٤ دانگ ديگر رفتند كه از جا حركت كنند كه از دو طرف فرو كشيدند جوانان قزلباش . حضرت شاه شمشير بلند مرده گفت تبراكنيد آن دو دانگ به آواز بلند بيش باد وكم مباد گفتند وآن چهار دانگ ديدند كه جوانان قزلباش خنجر ها وشمشير ها در دست ، گفتند هر كدام نمى گويند كشته ميشوند تمام از ترس خود گفتند " 
به دستور شاه اسماعيل دو جمله اشهدان ان عليا ولى الله وحى على خيرالعمل به أذان اضافه شد تا أذان شيعيان از سنيان متمايز شود . بعدتر در برخى از مقررات وآئيين هاى نماز وديگر عبادات نيز تغييراتى اعمال شد . از آن پس اگر كسى به روش سنيان وضو مى گرفت ويا به شيوه آنان نماز مى خواند به قتل مى رسيد 
در آن روز ، در سايه شمشير آخته قزلباش وفضاى رعب ووحشتى كه فدائيان مسلح سپاه فاتع توليد كردنى بودند ، براى اولين بار در تاريخ ايران مذهب شيعه مذهب رسمى كشور اعلام ولعن سه خليفه اول مسلمانان در ايران باب شد ، بعد از اين واقعه شاه اسماعيل دستور داد تا گروهى از متعصبين شيعه كه نام ( تبرائيان ) را برخود نهاده بودند در كوچه وبازار ها راه افتاده وبا صداى بلند ٣ خليفه اول مسلمانان را لعنت كنند . 
بازر گانان و نيزى جووان ماريا انجولو در ( سفرنامه هاى ونيزيان در ايران ، شش سفر نامه ) تعداد كشته شدگان واقعه تبريز را به ٢٠٠٠٠ نفر ذكر كرده است كه درسنجش با جمعيت آن روزگار تبريز حدود ٣٠٠٠٠٠ ، نفر دامنه بسيار گسترده كشتار را نشان مى دهد ، خبر كشتار بى رحمانه سينان در تبريز ، كه نشانه اى بى رحمى، سنگ دلى وتعصب مذهبى شاه اسماعيل بود ، بذر وحشت وترس را در كشور پراكند ، در مناطق تحت سيطره شاه اسماعيل قوانين ومقررات فقه شيعه با شدت وحدت وسمت گيرى تمام اجرا مى شد بسيارى از دانشمندان ايرانى براى نجات جان خود از آتش تعصب مذهبى به عثمانى وهرات گريختند ، هرات در آن روز گار به بركت فرهنگ دوستى ومدارى اميرعلى شيرنوائى ( ٩٠٧- ٨٤٤ هجرى ق، ) به وزير دانشمند سلطان حسين بايقراى تيمورى ( ٩١١- ٨٧٥هجرى ق، ) به مركز تجمع دانشوران بدل شده بود ، ( ادامه دارد ) زيرا خيلى مفصل مى باشد ،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر