قرآن چگونه جمع آوری شد؟
ﻧﺴﺨﻪ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ، ﻧﺴﺨﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1923 ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻻﺯﻫﺮ ﺩﺭ ﻗﺎﻫﺮﻩ ﭼﺎﭖ ﺷﺪ و اهل سنت و شیعیان (هر چند به ظاهر) این قرآن را به عنوان قرآن رسمی قبول کردند .
(برای تحقیق بیشتر می توانید به کتاب تاریخ قرآن نوشته دکتر محمود رامیار مراجعه کنید)
خط کوفی
(قسمت پنجم)
همانطوری که قبلا هم گفته شد قرآن به خط کوفی به نگارش در آمد و بعد ها اين خط به زبان عربی تغيير يافت .حتما اين را شنيده ايد که در مورد حروف قرآن و اعجاز آن بسيار مقالات و کتا بها نوشته شده است و حتی چند سال پيش شخصی به نام دکتر رشاد خليفه با استفاده از کامپيوتر مطالبی در بعد اعجاز رياضی حروف قرآن و نقش عدد 19 در آن نوشت که نشان می دهد چنين هماهنگی به هيچ عنوان نمی تواند کار يک انسان باشد. اگر مقالات رشاد خليفه که برای جهان اسلا م بسيار تکان دهنده بود بخوانيد چنانچه اگر از تاريخ قرآن اطلاعی نداشته باشيد به شدت تحت تاثير قرار خواهيد گرفت والبته خود رشاد هم انقدر از اين اعجازی که کشف کرده بود متاثر شده بود که بعدا خودش ادعای پيامبری نمود و در نهایت کشته شد.
اما ببينيم حروف وکلمات در قرآن چه سرگذشتی داشته است . قبلا مختصرا در اين مورد صحبت کردم .برای بررسی دقيق تر اين موضوع در ابتدا بايد ببينيم ويژگی خط کوفی که قرآن در ابتدا به آن خط نگاشته شد چه خصوصياتی داشته است.
1)خط کوفی يکی از ابتدايي ترين نحوه های نگارش است که کلمات بر مبنای مقياس تلفظ نگاشته می شود
در اين الفبا کلمه به نوعی نوشته می شود که به چندين صورت قابل خواندن است .مثلا -ع و غ - را می توان مانند -ف و ق- خواند
در اين الفبای ابتدايي -و-د -ذ -ر -ز -ا در ابتدا و وسط کلمه نوشته نمی شد که خود يکی از دلايل اختلافات در قرآنها (حتی امروزی )شده است.
دقت کنيد کتابی که مسلمانان معتقدند از هر خطايي به دور است با چه الفبای متزلزلی نوشته شده است .
2)نقطه در الفبای کوفی وجود نداشته است
يکی از عوامل اصلی اختلاف در بين قرآنها بوده است بنابر اين ميان«س»و«ش»در نوشتن هيچ فرقى نبود.هم چنين ميان «ب»، «ت» و «ث»، «ج»، «ح» و «خ»، «ص» و «ض»، «ط» و «ظ»، «ع» و «غ»، «ف» و «ق»، «ن» و «ى» تفاوتى وجود نداشت. خواننده بايد با دقت در معناى جمله و تركيب كلامى تشخيص مى داد كه حرف موجود،جيم است يا حا و يا خا.هم چنين حرف مورد نظر با است يا تا و ثا،نون است.
3.خالى بودن از علايم و حركات
در قرانهای اوليه كلمات عارى از هر گونه اعراب و حركات ثبت مى شد. وزن و حركت اعرابى و بنائى كلمه مشخص نبود، لذا براى خواننده غير عرب مشكل بودتا تشخيص دهد وزن و حركت كلمه چگونه است.حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنا بودند دشوار بود تا بدانند تلفظ و شکل كلمه چگونه است. مثلا مشخص نبود«اعلم»فعل امر است يا فعل متكلم مضارع و احيانا افعل التفضيل يا فعل ماضى ازباب افعال.
4.نبودن الف در كلمات
عامل ديگر اختلاف ،نبودن الف در خط کوفی بود. خط عربى كوفى از خط سريانى نشات گرفته است.در خط سريانى مرسوم نبود كه الف وسط كلمه را بنويسند و آن را نمی نوشتند .چون قرآن درابتدا با خط كوفى نگاشته مىشد، الفهاى وسط كلمه مانند«سماوات»رانمى نوشتند(به اين صورت:سموت).بعدها كه علايم مشخصه ايجاد شد،الف راصرفا با علامت الف كوچك در بالاى كلمه مشخص مىساختند، مانند«سموت».
اين امر(اسقاط الف وسط كلمه)بعدها در بسيارى از موارد منشا اختلاف قرآنها گرديد.
مانند :مالک یوم الدین یا ملک یوم الدین در سوره حمد
فقها خواندن یکی از قرائتهای سبعه(هفتگانه) را در نماز جایز میدانند، و حتی احتیاط را در این دانستهاند که نمازگزار تنها به قرائتهای هفتگانه اکتفا نماید.[1] به همین جهت، فقها خواندن هر دو وجه؛ یعنی «مالک یوم الدین» یا «ملک یوم الدین» را در نماز جایز و صحیح دانستهاند.[2] البته برخی از فقها احتیاط کرده و گفتهاند «مالک یوم الدین» خوانده شود.[3]
http://islamquest.net/fa/ archive/question/fa26537
قرآن ابتدا توسط اين حروف الفبا بدوی به نگارش در آمد آنهم توسط کسانی که خود هم سواد درست و حسابی نداشتند و خودشان هم مرتکب اشتباهات املايي می شدند و خستگی آنها را هم که به دليل طاقت فرسا بودن اين کار به آنها تحميل می شدکه خود باعث اشتباهات بيشتر آنها می شد آ و اختلافاتی که در مورد خود قرآن را هم بود را هم اضافه کنيدو خود قضاوت کنيد که قرآنی که به نام کتاب بدون تغير خداوند در دستان مسلمانان است چه سرگذشتی داشته است و
واقعا که کتاب معجزه محمد بر چه ستون های استواری بنا شد .و جای تعجب دارد که همين کتاب مدعی است که خدايي که آن را فرستاد خودش هم آن را حفظ می کند .خواننده گرامی خود شاهد است که با وجود اين همه تزلزل در خط کوفی در و نحوه جمع آوری در زمان خليفه اول و سپس در زمان خليفه دوم با حروف و نگارش به خط کوفی و بار ديگر در تبديل به حروف الفبای عربی چه تغييرات وسيعی در قرآن بوجود آمد که همه آنها در تاريخ هم نقل شده است .مخصوصا حروف قرآن که به شدت در طول تاريخ تغيير کرده است .جالب اینجاست که با این همه تغییرات و ایرادت وارده به قرآن که همگی اهل قرآن هم از آن آگاه اند هر روز معجزه ای جدید از این کتاب کشف می کنند !!
ﻧﺴﺨﻪ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ، ﻧﺴﺨﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1923 ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻻﺯﻫﺮ ﺩﺭ ﻗﺎﻫﺮﻩ ﭼﺎﭖ ﺷﺪ و اهل سنت و شیعیان (هر چند به ظاهر) این قرآن را به عنوان قرآن رسمی قبول کردند .
(برای تحقیق بیشتر می توانید به کتاب تاریخ قرآن نوشته دکتر محمود رامیار مراجعه کنید)
خط کوفی
(قسمت پنجم)
همانطوری که قبلا هم گفته شد قرآن به خط کوفی به نگارش در آمد و بعد ها اين خط به زبان عربی تغيير يافت .حتما اين را شنيده ايد که در مورد حروف قرآن و اعجاز آن بسيار مقالات و کتا بها نوشته شده است و حتی چند سال پيش شخصی به نام دکتر رشاد خليفه با استفاده از کامپيوتر مطالبی در بعد اعجاز رياضی حروف قرآن و نقش عدد 19 در آن نوشت که نشان می دهد چنين هماهنگی به هيچ عنوان نمی تواند کار يک انسان باشد. اگر مقالات رشاد خليفه که برای جهان اسلا م بسيار تکان دهنده بود بخوانيد چنانچه اگر از تاريخ قرآن اطلاعی نداشته باشيد به شدت تحت تاثير قرار خواهيد گرفت والبته خود رشاد هم انقدر از اين اعجازی که کشف کرده بود متاثر شده بود که بعدا خودش ادعای پيامبری نمود و در نهایت کشته شد.
اما ببينيم حروف وکلمات در قرآن چه سرگذشتی داشته است . قبلا مختصرا در اين مورد صحبت کردم .برای بررسی دقيق تر اين موضوع در ابتدا بايد ببينيم ويژگی خط کوفی که قرآن در ابتدا به آن خط نگاشته شد چه خصوصياتی داشته است.
1)خط کوفی يکی از ابتدايي ترين نحوه های نگارش است که کلمات بر مبنای مقياس تلفظ نگاشته می شود
در اين الفبا کلمه به نوعی نوشته می شود که به چندين صورت قابل خواندن است .مثلا -ع و غ - را می توان مانند -ف و ق- خواند
در اين الفبای ابتدايي -و-د -ذ -ر -ز -ا در ابتدا و وسط کلمه نوشته نمی شد که خود يکی از دلايل اختلافات در قرآنها (حتی امروزی )شده است.
دقت کنيد کتابی که مسلمانان معتقدند از هر خطايي به دور است با چه الفبای متزلزلی نوشته شده است .
2)نقطه در الفبای کوفی وجود نداشته است
يکی از عوامل اصلی اختلاف در بين قرآنها بوده است بنابر اين ميان«س»و«ش»در نوشتن هيچ فرقى نبود.هم چنين ميان «ب»، «ت» و «ث»، «ج»، «ح» و «خ»، «ص» و «ض»، «ط» و «ظ»، «ع» و «غ»، «ف» و «ق»، «ن» و «ى» تفاوتى وجود نداشت. خواننده بايد با دقت در معناى جمله و تركيب كلامى تشخيص مى داد كه حرف موجود،جيم است يا حا و يا خا.هم چنين حرف مورد نظر با است يا تا و ثا،نون است.
3.خالى بودن از علايم و حركات
در قرانهای اوليه كلمات عارى از هر گونه اعراب و حركات ثبت مى شد. وزن و حركت اعرابى و بنائى كلمه مشخص نبود، لذا براى خواننده غير عرب مشكل بودتا تشخيص دهد وزن و حركت كلمه چگونه است.حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنا بودند دشوار بود تا بدانند تلفظ و شکل كلمه چگونه است. مثلا مشخص نبود«اعلم»فعل امر است يا فعل متكلم مضارع و احيانا افعل التفضيل يا فعل ماضى ازباب افعال.
4.نبودن الف در كلمات
عامل ديگر اختلاف ،نبودن الف در خط کوفی بود. خط عربى كوفى از خط سريانى نشات گرفته است.در خط سريانى مرسوم نبود كه الف وسط كلمه را بنويسند و آن را نمی نوشتند .چون قرآن درابتدا با خط كوفى نگاشته مىشد، الفهاى وسط كلمه مانند«سماوات»رانمى نوشتند(به اين صورت:سموت).بعدها كه علايم مشخصه ايجاد شد،الف راصرفا با علامت الف كوچك در بالاى كلمه مشخص مىساختند، مانند«سموت».
اين امر(اسقاط الف وسط كلمه)بعدها در بسيارى از موارد منشا اختلاف قرآنها گرديد.
مانند :مالک یوم الدین یا ملک یوم الدین در سوره حمد
فقها خواندن یکی از قرائتهای سبعه(هفتگانه) را در نماز جایز میدانند، و حتی احتیاط را در این دانستهاند که نمازگزار تنها به قرائتهای هفتگانه اکتفا نماید.[1] به همین جهت، فقها خواندن هر دو وجه؛ یعنی «مالک یوم الدین» یا «ملک یوم الدین» را در نماز جایز و صحیح دانستهاند.[2] البته برخی از فقها احتیاط کرده و گفتهاند «مالک یوم الدین» خوانده شود.[3]
http://islamquest.net/fa/
قرآن ابتدا توسط اين حروف الفبا بدوی به نگارش در آمد آنهم توسط کسانی که خود هم سواد درست و حسابی نداشتند و خودشان هم مرتکب اشتباهات املايي می شدند و خستگی آنها را هم که به دليل طاقت فرسا بودن اين کار به آنها تحميل می شدکه خود باعث اشتباهات بيشتر آنها می شد آ و اختلافاتی که در مورد خود قرآن را هم بود را هم اضافه کنيدو خود قضاوت کنيد که قرآنی که به نام کتاب بدون تغير خداوند در دستان مسلمانان است چه سرگذشتی داشته است و
واقعا که کتاب معجزه محمد بر چه ستون های استواری بنا شد .و جای تعجب دارد که همين کتاب مدعی است که خدايي که آن را فرستاد خودش هم آن را حفظ می کند .خواننده گرامی خود شاهد است که با وجود اين همه تزلزل در خط کوفی در و نحوه جمع آوری در زمان خليفه اول و سپس در زمان خليفه دوم با حروف و نگارش به خط کوفی و بار ديگر در تبديل به حروف الفبای عربی چه تغييرات وسيعی در قرآن بوجود آمد که همه آنها در تاريخ هم نقل شده است .مخصوصا حروف قرآن که به شدت در طول تاريخ تغيير کرده است .جالب اینجاست که با این همه تغییرات و ایرادت وارده به قرآن که همگی اهل قرآن هم از آن آگاه اند هر روز معجزه ای جدید از این کتاب کشف می کنند !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر