جایز بودن جهاد نکاح و یا هبه شدن زنان بر مردان در اسلام؟؟؟
برای وارد شدن بر بحث جهاد نکاح و یا هبه نمودن زنان مسلمان بر مردان مسلمان ابتدا باید به تعریف هبه بپردازیم.
هبه در معنای لغوی یعنی بخشیدن و یا هدیه دادن چیزی به شخصی بدون عوض گرفتن.
هبه ارکانی بدین شرح دارد:
۱- موهوب: یعنی مالی که مورد هدیه و هبه است.
۲- متهب: یعنی گیرنده مال.
۳- واهب: یعنی دهنده مال.
در فقه اسلامی هبه و بخشش بر خانواده و خویشاوندان هر چند هم که نیازمند نباشند مستحب است.
دو نوع هبه داریم:
۱- هبه و هدیه معوضه: یعنی دهنده مال بر گیرنده مال شرط کند که در عوض چیزی دریافت نماید.
۲- هبه و هدیه غیر معوضه: یعنی هیچ شرط و شروطی در عوض مال بین دهنده و گیرنده رد و بدل نگردد.
در قرآن در سوره احزاب در آیه شماره(۵۰) به هبه و هدیه کردن زنان بر محمد اشاره شده است:
احزاب(۵۰) » و نیز زن مومنه ای که خود را به رسول بی شرط و مهر ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد که این حکم هبه و بخشیدن زن و حلال شدن او مخصوص تو است دون مومنان که ما حکم زنان عقدی و کنیزان ملکی مومنان را بیان کرده ایم. این زنان همه را که بر تو حلال کردیم.«
همانطور که می بنید هبه نمودن زنان بر محمد در قرآن آیه دارد. این آیه شده است سندی برای مومنان و تند روان اسلامی که خود را امروزه در این جایگاه قرار بدهند و زنان به اصطلاح مومنه را بر خود هبه و هدیه نمایند علیرغم اینکه این عمل فقط برای محمد توصیه شده است.
اما امروزه این همان موردی است که مردان گروه تروریستی داعش اسلامگرا از آن بهره مند میگردند.چگونه و چرایی اش را حتماٌ به استناد حدیث و روایتی موثق میدانند یا چون پیامبر اینکار را نموده است آنان هم با انجامش در صدد فیض و ثواب بردن الهی می باشند.مضافاٌ اگر از نظر فقه اهل تسنن این عمل منع شرعی داشت مسلماٌ مفتیان و رهبران سنی مذهب با ارائه فتوا و نظریه شرعی زنان و دختران مسلمان را از این عمل منع می نمودند. این عمل جهاد نکاح را شاید بشود به طریقی با لفظ عمل صیغه گری در شیعی برابر دانست زیرا سنیان صیغه گری را روسپی گری دانسته و از عمل آن امنتاع می ورزند و همزمان شیعیان جهاد نکاح را روسپی گری میدانند و صد البته هر دو گروه هم برای خود توجیهات و ادله های را عنوان میکنند.
برابر روایات اسلامی گویند: ام شریک همسر شماره بیستم محمد به همراه میمومنه - زینب - خوله جز چهار زنی بودند که خود را هبه محمد نمودند.
عایشه زن محبوب محمد در اعتراض بر نزول احزاب(۵۰) می گوید: » می بینم خدایت به انجام خواهشهای نفسانی تو می شتابد.«
محمد از این سخن عایشه برآشفته میگردد و احزاب(۵۱) را که یک تو دهنی بر وی و مابقی زنانش است صادر می نماید.
احزاب(۵۱) » تو ای رسول هر یک از زنانت را خواهی نوبتش را موخر دار و هر که را که خواهی به خود بپذیر.«
این احزاب(۵۱) خود شدیداٌ با نسا(۱۲۹) و عدالت بر زنان در تضاد است.
نسا(۱۲۹) » شما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید و هر چند راغب و حریص بر عدل و درستی باشید. پس به میل خود یکی را بهره مند و آن دیگری را محروم نکنید.«
ما از بخشیدن شبهای خوابیدن و نوبت سوده بر عایشه مطلع هستیم. محمد خود علیرغم صدور و نزول آیاتی که تاکید بر چهار زن عقدی مثل نسا(۳) و عدالت بین زنان در نسا(۱۲۹) دارد زمان مرگ تعداد ۹ زن عقدی در متزل داشته است. روند زندگی خصوصی محمد با زنانش از احزاب(۵۱) تا تحریم(۱ تا ۵) در قضیه حفصه و ماریا قبطیه و تهدید زنان بر طلاق همگی نماینگر این است که شخص رسول اکرم هم خود قادر به رعایت عدالت موجود در مفاد نسا(۱۲۹) نبوده است.
صرفنظر از قضایای زندگی محمد و نقش الله به عنوان کارگزار زندگی خصوصی و اطاق خواب او ، اگر به بحث هبه و هدیه کردن زنان مومن بر مردان مومن و یا جهاد نکاح امروزی و بند دیگری از احزاب(۵۰) بنگریم خواهیم که همین روابط اجتماعی صدر اسلامی محمد توام با صدها احادیث و روایت بی پایه اسلامی و فقهی است که پایه و اساس سنت و شریعت را ساخته و عامل این قبیل فجایع در بین تند روان مسلمان میگردد.این عوامل همان زمینه شرعی و اصلی جهاد نکاح امروز است. مسلمانانی که تا به دیروز در برابر انتقادات عقلانی بر این قبیل آیات معتقد بودند که این آیات دارای شان نزول خاصی بوده است و امروزه دیگر امری رایج و عمومی نیست با چشمان خود شاهد و ناظر هستند که نسل دوم مهاجران زنان مسلمانی که در غرب متولد و زندگی می کنند و لزوماٌ هم از آیات قرآنی و تاریخ اسلام هم مطلع نیستند، تن به جهاد نکاح داده و با مومنان مسلمان تندرویی که معتقد بر آیات سیاسی قرآن هستند همخوابه میگردند.
اگر پذیرفته بگردد که قرآن محصول ضمیر و نهان محمد در شرایط خاص زمان و مکان است این قبیل موارد خودبخود حل میگردد.
تا زمانی که مسلمانان معتقد بر الهی و آسمانی بودن آیات قرآن باشند مسلماٌ شاهد و ناظر نه فقط جهاد نکاح بلکه تمامی آیات قتال و جهاد و کشتار دگراندیشان و معتقدان به سایر ادیان خواهیم بود. این اعتقاد نه تنها صلح و مدنیت بشری را تهدید می نماید بلکه جلوه و ظاهری مشمئز کننده هم برای ملل مسلمان به ارمغان داشته و خواهد داشت.
برای وارد شدن بر بحث جهاد نکاح و یا هبه نمودن زنان مسلمان بر مردان مسلمان ابتدا باید به تعریف هبه بپردازیم.
هبه در معنای لغوی یعنی بخشیدن و یا هدیه دادن چیزی به شخصی بدون عوض گرفتن.
هبه ارکانی بدین شرح دارد:
۱- موهوب: یعنی مالی که مورد هدیه و هبه است.
۲- متهب: یعنی گیرنده مال.
۳- واهب: یعنی دهنده مال.
در فقه اسلامی هبه و بخشش بر خانواده و خویشاوندان هر چند هم که نیازمند نباشند مستحب است.
دو نوع هبه داریم:
۱- هبه و هدیه معوضه: یعنی دهنده مال بر گیرنده مال شرط کند که در عوض چیزی دریافت نماید.
۲- هبه و هدیه غیر معوضه: یعنی هیچ شرط و شروطی در عوض مال بین دهنده و گیرنده رد و بدل نگردد.
در قرآن در سوره احزاب در آیه شماره(۵۰) به هبه و هدیه کردن زنان بر محمد اشاره شده است:
احزاب(۵۰) » و نیز زن مومنه ای که خود را به رسول بی شرط و مهر ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد که این حکم هبه و بخشیدن زن و حلال شدن او مخصوص تو است دون مومنان که ما حکم زنان عقدی و کنیزان ملکی مومنان را بیان کرده ایم. این زنان همه را که بر تو حلال کردیم.«
همانطور که می بنید هبه نمودن زنان بر محمد در قرآن آیه دارد. این آیه شده است سندی برای مومنان و تند روان اسلامی که خود را امروزه در این جایگاه قرار بدهند و زنان به اصطلاح مومنه را بر خود هبه و هدیه نمایند علیرغم اینکه این عمل فقط برای محمد توصیه شده است.
اما امروزه این همان موردی است که مردان گروه تروریستی داعش اسلامگرا از آن بهره مند میگردند.چگونه و چرایی اش را حتماٌ به استناد حدیث و روایتی موثق میدانند یا چون پیامبر اینکار را نموده است آنان هم با انجامش در صدد فیض و ثواب بردن الهی می باشند.مضافاٌ اگر از نظر فقه اهل تسنن این عمل منع شرعی داشت مسلماٌ مفتیان و رهبران سنی مذهب با ارائه فتوا و نظریه شرعی زنان و دختران مسلمان را از این عمل منع می نمودند. این عمل جهاد نکاح را شاید بشود به طریقی با لفظ عمل صیغه گری در شیعی برابر دانست زیرا سنیان صیغه گری را روسپی گری دانسته و از عمل آن امنتاع می ورزند و همزمان شیعیان جهاد نکاح را روسپی گری میدانند و صد البته هر دو گروه هم برای خود توجیهات و ادله های را عنوان میکنند.
برابر روایات اسلامی گویند: ام شریک همسر شماره بیستم محمد به همراه میمومنه - زینب - خوله جز چهار زنی بودند که خود را هبه محمد نمودند.
عایشه زن محبوب محمد در اعتراض بر نزول احزاب(۵۰) می گوید: » می بینم خدایت به انجام خواهشهای نفسانی تو می شتابد.«
محمد از این سخن عایشه برآشفته میگردد و احزاب(۵۱) را که یک تو دهنی بر وی و مابقی زنانش است صادر می نماید.
احزاب(۵۱) » تو ای رسول هر یک از زنانت را خواهی نوبتش را موخر دار و هر که را که خواهی به خود بپذیر.«
این احزاب(۵۱) خود شدیداٌ با نسا(۱۲۹) و عدالت بر زنان در تضاد است.
نسا(۱۲۹) » شما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید و هر چند راغب و حریص بر عدل و درستی باشید. پس به میل خود یکی را بهره مند و آن دیگری را محروم نکنید.«
ما از بخشیدن شبهای خوابیدن و نوبت سوده بر عایشه مطلع هستیم. محمد خود علیرغم صدور و نزول آیاتی که تاکید بر چهار زن عقدی مثل نسا(۳) و عدالت بین زنان در نسا(۱۲۹) دارد زمان مرگ تعداد ۹ زن عقدی در متزل داشته است. روند زندگی خصوصی محمد با زنانش از احزاب(۵۱) تا تحریم(۱ تا ۵) در قضیه حفصه و ماریا قبطیه و تهدید زنان بر طلاق همگی نماینگر این است که شخص رسول اکرم هم خود قادر به رعایت عدالت موجود در مفاد نسا(۱۲۹) نبوده است.
صرفنظر از قضایای زندگی محمد و نقش الله به عنوان کارگزار زندگی خصوصی و اطاق خواب او ، اگر به بحث هبه و هدیه کردن زنان مومن بر مردان مومن و یا جهاد نکاح امروزی و بند دیگری از احزاب(۵۰) بنگریم خواهیم که همین روابط اجتماعی صدر اسلامی محمد توام با صدها احادیث و روایت بی پایه اسلامی و فقهی است که پایه و اساس سنت و شریعت را ساخته و عامل این قبیل فجایع در بین تند روان مسلمان میگردد.این عوامل همان زمینه شرعی و اصلی جهاد نکاح امروز است. مسلمانانی که تا به دیروز در برابر انتقادات عقلانی بر این قبیل آیات معتقد بودند که این آیات دارای شان نزول خاصی بوده است و امروزه دیگر امری رایج و عمومی نیست با چشمان خود شاهد و ناظر هستند که نسل دوم مهاجران زنان مسلمانی که در غرب متولد و زندگی می کنند و لزوماٌ هم از آیات قرآنی و تاریخ اسلام هم مطلع نیستند، تن به جهاد نکاح داده و با مومنان مسلمان تندرویی که معتقد بر آیات سیاسی قرآن هستند همخوابه میگردند.
اگر پذیرفته بگردد که قرآن محصول ضمیر و نهان محمد در شرایط خاص زمان و مکان است این قبیل موارد خودبخود حل میگردد.
تا زمانی که مسلمانان معتقد بر الهی و آسمانی بودن آیات قرآن باشند مسلماٌ شاهد و ناظر نه فقط جهاد نکاح بلکه تمامی آیات قتال و جهاد و کشتار دگراندیشان و معتقدان به سایر ادیان خواهیم بود. این اعتقاد نه تنها صلح و مدنیت بشری را تهدید می نماید بلکه جلوه و ظاهری مشمئز کننده هم برای ملل مسلمان به ارمغان داشته و خواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر