۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

نگاهی پژوهش گرایانه در بهم ریختگی آیات قرآن.6

نگاهی پژوهش گرایانه در بهم ریختگی آیات قرآن
( و طبقه بندی آیات قرآن بر اساس موضوعات)

نوشتار ششم:

4- آیات شان و ارزش پایین زنان درآیین اسلام:...

بقره(223) نور(33) مومنون(6) المعارج(30) یوسف(38)= 5 سوره و 5 آیه.

- بقره(223) زنان شما کشتزار شما هستند. پس، از هر جا [و هر گونه‌] که خواهيد به کشتزار خود [در]آييد، و آنها را براى خودتان مقدم داريد...
- نور(33) کنیزان خود که مایلند به عفت زنهار برای طمع مال دنیا اجبار به زنا مکنید.که هرکس آنها را اکرا به زنا کند خدا در حق آنها عقاب خواهد کرد.
- مومنون(6) عدم ملامت در مباشرت جنسی با زنان و کنیزان ملکی تصرفی.
- المعارج(30) مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خوبش که از اعمال شهوت با آنها هیچ ملامت ندارند.
- یوسف(38) مکر و حیله زنان بسیار بزرگ و حیرت انگیز است.

"مسعودی در جلد اول مروج الذهب در ذکر سخنانی از محمد این دو جمله قصار را هم از پیامبر نقل می کند: بهشت زیر سایه ی شمشیرهاست و زنان را بی لباس بگذارید تا در خانه بمانند"(1).

این آیات بیانگر تفکربیابانی اعراب در صدر اسلام نسبت به زن است.(بقره) زن را ماشین کام گیری های جنسی آنهم از هر سو و طریق و تولید مثل میداند. (نور)- (مومنون)- (المعارج) توصیه بر عدم اجبار کنیزان به عمل زنا و عدم حد و حدودی و ملامت در مباشرت جنسی با آنان می نماید. هر 4 آیه از نبود شخصیت اجتماعی زن و به مثابه ابزاری برای رفع شهوت جنسی برای مردان صحبت می کند.

- نساء(94) به آن کس که اظهار سلام کند و به شما سر تسلیم فرود آورد نسبت کفر مدهید تا به بهانه ای مال و جانش را بر خود حلال کنید و از متاع دنیا چیزی به غنیمت برید.
معنای این آیه(نسا94) کاملا واضح و روشن است. اعراب و مجاهدین صدر اسلام به بهانه مال و متاع دنیوی به هر کس که دلشان می خواسته تهمت کفر و کافر بودن میزدند تا بدین بهانه او را کشته و ما و زن و بچه اش را به غنیمت ببرند. این آیه یکی از روشنترین آیات طمع عربی اعراب در قرآن است.

حال ای پیامبر عرب که خود از روحیات و طمع قوم عرب به حد و فور مطلع و آگاهی و خوب میدانی که عرب بادیه نشین با روحیه چپاولگری فقط با گفتن یک تشهد به مسلمان امروزی تبدیل شده که برای بدست آوردن مال و زن آن دیگری به وی تهمت کفر و کافر بودن میزند تا ازنعمت بردن غنیمت بهرمند بگردد. این طمع و روحیه غارتگری عربی بحدی بالا بود که حتی آفریدگار عالم کهکشانهای موازی هم از دل اعماق آسمانها ناچار به ارسال آیه ای در این باب شد.(نساء 94).

پس با چه مجوزی آیاتی مثل مومنون(6)- المعارج(30) را مشروعیت آسمانی میدهی تا مجاز باشند از کنیزان ملکی خود بدون هیچ ملامتی و حق و حقوق نداشته ای حداکثر بهره وری جنسی را ببرند؟ تو که در نساء(24) که در بند بعدی راجع به آن بحث خواهیم نمود- آن عرب بادیه نشین دیروز و مجاهد مصلحتی امروز را با مجوز شرعی بداخل کشورهای همجوار خود میفرستی که زن و دختران ملل دیگر را اسیر و تبدیل به کنیز و برده نمایند و بدون هیچ ملامت و حقوق و نفقه ای حتی الامکان بهره وری جنسی بنمایند؟

"سبی که جمعش سبایا است معنایش بردگی و برده شدن است. معنای لغوی این کلمه یعنی انسان قابل خرید و فروش است. سبایا نه اسیران جنگی بلکه زن و بچه هائی بودند که از خانه بیرون کشیده می شدند. رسم دیرینه قبائل عربستان که در اسلام تثبیت شد چنان بود که وقتی یک قبیله به قبیله دیگر دستبرد می زدند. اگر بر آن پیروز می شدند زنان و بچه ها را سبی و اموال را غنیمت می کردند و همه را بر بار شترانشان کرده و برای خودشان می بردند. سبایا مانند اموال غنیمت شده بودند و رسم عرب چنان بود که سبایائی که می گرفت بی درنگ ملک او شمرده می شد. همه حقوق انسانی از سبایا سلب می گردید. اسیران را می شد کشت ولی کشتن سبایا ممنوع بود زیرا مانند شتر و گوسفند غنیمتی کالای قابل فروش بودند. اینکه در فقه اسلامی کشتن زن و بچه در جنگها ممنوع است علتش همین بوده که اینها کالا بوده اند و کشتنشان زیان اقتصادی در بر داشته است. در آمیزش جنسی با زنان و دختران سبی شده در همان روز یا ساعتی که سبی می شدند از رسوم معمولی دیرینه عرب بود که در اسلام نیر تثبیت شد. در غزوه بنی مصطلق در سال ششم هجری پیامبر به یارانش اجازه داد که با زنان سبی شده شوهر دار نیز همانجا آمیزش کنند و تاکید کرد که این رسم از قدیم وجود داشته و تا دنیا باقی است باید بر جایی خود باشد"(2)

براستی که با مشروعیت بخشیدن به یکی دیگر ازقوانین اعراب جاهلیت که بر خواسته از روحیه غضب و خشونت و جنگهای قبیله ای آنان بود در نساء (24) تجاوز جنسی به زنان شوهر دار تصرفی مجاز شمرده میگردد.

اگر نور(33) و عدم اجبار زنا بر کنیزان و یا نساء(94) را با قصد به افسار کشیدن طمع تازیان، صادر می نماید، پس مومنون(6) - المعارج(30) و دست آنان را باز گذاشتن در بهره وری جنسی کنیزان بدون هیچ ملامتی چه معنایی دارد؟

مگر خود در "بحث بررسی آیات خود خدابینی و افکار انسانی در شکل دهی به خالق خویشتن در بند 6- آیات تایید و نبود ابتدایی ترین اصول و اخلاق بشری در اعراب به تعداد 20 سوره و 46 آیه" به بد گویی از قوم عرب نپرداختی؟ پس چرا اختیار جان و ناموس مردم را بدست این پابرهنگان گرسنه چشم میدهی؟

تمام این تناقضات عقلانی ناشی از این است که برای ایجاد اتحاد سیاسی اعراب در یکپارچگی آنان محمد می بایست کلیه قوانین دوران جاهلیت را که مطابق با عرف و روحیه اعراب بود در قرآن الهی خود وارد نماید. این تنها راه جذب اعراب بود. این تنها را ایجاد اتحاد اعراب بود. شیوه دینی و تایید تمام اعمال و خشونتهای اعراب در برخورد با یکدیگر و سندیت شرعی بخشیدن و تقدس بخشیده به آنها در غالب آیات الهی.

جالب این که تمام این تناقضات- آیات الهی قرآن همگی جز علم ازلی الله می باشند و در " بحث مجموعه آیات توصیف و تشریح قرآن بند 2 - آیات علم ازلی خداوند و کامل و جامع بودن کتاب قرآن به تعداد 17 سوره و 18 آیه" ما شاهد الهی و آسمانی بودن تمام آیات قرآن می باشیم.

آیا انتساب این قبیل ادعا های بر گرفته از خواستگاه عشایری اعراب و مشروعیت بخشیدن و بسط آن به عصر و زمانه امروزی میتواند ایجاد کننده تعادل و عدالت در جامعه انسانی بگردد؟

ادامه دارد...


فهرست منابع:
1- نادر افشاری در خشونت- زنان و اسلام چاپ اول 1381 نشر نیما صفحه 104.
2- امیر حسین خنجی در فرو پاشی شاهنشاهی ساسانی نشر الکترونیک:وبگاه ایران تاریخ صفحه 28.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر