۱۳۹۴ اردیبهشت ۵, شنبه

فضیلت دروغ و تزویر در اسلام.


ملاقات دروغین آلبرت انیشتن با آیت الله بروجردی؟؟
برای پرداختن به این موضوع و سوژه باید نخست ببینیم دروغ و نیرنگ در اسلام دارای چه جایگاهی است؟

فضیلت دروغ و تزویر در اسلام:
دروغ و نیرنگ و ریا و تزویر و خدعه از خصائص بسیار زشت و منفی انسانهای بسیار ضعیف و ناتوان است. امروز در اخلاق مدرن و مدنی برگرفته از روح روان جامعه این واژه ها بشدت مورد نکوهش قرار میگرید. ارج و منزلت گذاشتن بر این عبارات فقط جایگاه دینی و اعتقادی می تواند داشته باشد. در آیین مبین اسلام برای تمامی این رذائلتهای شیطانی ما آیاتی برآمده از قرآن و به اصطلاح کلام الله داریم. مسلمانان در رفرنس به این آیات طی قرنها و سالها این واژه های زشت را در فرهنگ اجتماعی و خلق و خوی خود متاسفانه نهادینه نموده اند.اینک به شرحی از این آیات الهی در باب خصائص و زذائل ( دروغ - مکر - خدعه) می نگریم.

آل عمران(28) اهل ایمان نباید مومنان را گذاشته و از کافران دوست بگیرند. مگر برای در حذر بودن از شر آنها( تقیه کند).
آل عمران(54) خدا از همه کس بهتر تواند مکر نماید.« و مکروا و مکرالله و الله خیر المکرین».
نسا (142)منافقان با خدا مکر و حیله می کنند و خدا با آنها مکر میکند.« یخدعون الله و هو خدعهم».

مسلمان به استناد این 3 آیات فوق و هزاران حدیث و روایات اهل دروغ و حیله و مکر و خدعه میگردد. زیرا الله خود به صراحت اعلام میدارد: و مکروا و مکرالله و الله خیر المکرین.
در صورتیکه انسان ناقص العقلی که از روز اول آفرینش در حضور و زیر نظر شخص الله خطاکاری نموده و از عرش و بارگاه وجنت الهی اش هم اخراج شده است، اگرامروز در زندگی اش مجدداٌ خطا و مکر نماید الله باید با وی همان مکر و عمل زشت انسانی را تکرار می نمایدکه بنده خطاکارش انجام داده است؟ زیرا الله به اصطلاح خودش مکارترین است؟ این شد ادله و برهان؟ پس فرق میان انسان خطاکار و خدا در چیست؟ براستی این نوع نگرش و تعریف خداشناسی توهینی بر شعور و انسان نمی باشد؟

اگر بشر مکر و ریا می نماید زیرا انسان موجودی جایز الخطای بیش نیست. تو که ادعای پرودگاری با 99 صفت عالی دارید و در یک چشم به هم نهادن در بقره(117) بگوید انجام شو، انجام میشود( یقول له کن فیکون) چرا پا به پای بشر همان عمل زشت را انجام و تازه ادعا هم دارید که من از تو استادترم در مکر و حیله و بهتر می توانم مکر حیله را انجام دهم؟ انسان فهیم و آگاه با خواندن تازینامه و این قبیل مطالب سخیف به وضوح ردپای اندیشه بشری در این کتاب سرتاسر متناقض را می بینید.

متاسفانه علیرغم فرهنگ غنی ایران باستان در پرهیز از دروغ در این 1400 سال اسلامی این ارزشهای راستین انسانی جای خود را به فضیلتهای با شرح فوق داده است.
شرحی از منع و نفی دروغگویی در فرهنگ ایران باستان بدین شرح است:

زرتشت: در سرزمین من دروغ حرام است.
کوروش: مرد پارسی دروغ نگوید حتی به هنگام مرگ در میدان جنگ.
داریوش: ای اهورامزدا دروغ را از سرزمین من دور نگهدار.
شاهپور ساسانی: انسان ضعیف دروغ می گوید.
اما:
آخوند مسلمان و شیعی: در 3 حالت دروغ جایز است: میدان جنگ. وعده بر زنان. اصلاح بین مردم.

واقعاٌ از این ازرش معنوی در ایران باستان تا به این رذائلت و ضد ارزش در اسلام امروز رسیدن خود جای تاسف و اندوه دارد.
بهرصورت بعد از بررسی این آفت کلام و روح در اندیشه و ضمیر مسلمان میشود ملاقات صورت نگرفته آلبرت انشتین و بروجردی را هم از همین راستا و دیدگاه مورد توجه قرار بدهیم. دیر زمانی است که غرب کافر جلوه و ظاهر و باطن زندگی همه انسانهای روی زمین را با سیل ابداعات و اختراعات و ابتکارات صنعتی و علمی خود تغییر داده است. اما مسلمانان به استناد 3 آیه معروف زیر خود را محقق و برتر از همه عالم میدانند.

آل عمران(110) مسلمانان نیکوترین امت هستند.
نحل(44) قرآن جامعترین و کاملترین کتب ادیان الهی است.
انعام(59) هیچ برگی از درخت نیفتد مگر او آگاه است و هیچ تر و خشکی در جهان نیست جز آنکه در کتاب مبین قرآن مسطور است.

مسلمانان با رفرنس نمودن این قبیل آیات خود را در این جایگاه نازل اجتماعی نمی بینند. آنان علیرغم سهم منفی و صفر مطلق مشارکت اجتماعی در این تغییر و جلوه و مظاهر اجتماعی و صنعتی بر این باورند که تمام این اختراعات و ابتکارات برگرفته از مفاد و علوم مخفیه داخل قرآن بوده است و غربیان به سبک و شیوه دزدان این علم و علوم و مطالب را اخذ و بنام خود ثبت و ضبط می نمایند. ادعای علمی بودن آیات قرآن برگرفته از همین عقب ماندگی و حقارت موجود آنان است. در همین رابطه بشدت در صدد نشر اکاذیب و دروغهای شاخدار از مسلمان شدن چهره های معروف و بین المللی می باشند. آنان برای خود مطالبی را نشر و پست می نمایند که در هیچ کجای دنیا بجز ممالک خودشان ارزشی برای خواندن و مرور ندارد. تمامی این گونه مطالب هم فاقد ارزش و اعتبار علمی و اجتماعی بوده است و فقط مصرف داخلی برای خود مسلمانان دارد.

قضیه مسلمان شدن آلبرت انشتین هم بدین صورت است. انشتین در طول زندگانی خود هیچگاه به ایران مسافرت نداشته و روح و روانش هم از شخصی بنام بروجروی احتمالاٌ مطلع نبوده است. همانطور که در اصل عکس و تصویر می بینم بوسیله فتوشاپ این موضوع را جعل و تا به امروزه بر این باورند که وی با بروجردی ملاقات هم داشته است و گویا مسلمان از نوع شیعی هم شده است. نه انشتین به ایران سفر داشته است و نه بروجردی به کشور امریکا مسافرت کرده است و باطبع هم هیچگاه ملاقاتی بین ایندو که همدیگر را هم نمی شناخته اند، رخ نداده است. این تصویر بطور کامل توجیه کننده جعل و تزویر و یا همان تقیه اسلامی در آل عمران(28) می باشد. تمام این تزویرها و دروغگویها صرفاٌ ناشی از فرهنگ ناب اسلامی وهمچنین در تاکید نوشتار برآیات فوق قرآن در مکار بودن الله است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر