آنچه ما ایرانیان باید از ابر خردورز ایران زمین " رازی " بیاموزیم.
حکیم رازی، دانشمند، شیمی دان، پزشک و فیلسوف بزرگ ایرانی را که یکی از برجسته ترین و نامدارترین چهره های تاریخ ایران و جهان محسوب میشود، باید به جرئت یکی از بزرگان و پیشگامان واقعی خردگرائی در تاریخ ایران و جهان نیز به حساب آورد. او درباره ادعای تو خالی محمد در قرآن که می گوید «هرکس آنرا انکار میکند، یکی همانند آن بیاورد.» ( بقره 23 ، 24) چنین پاسخ میدهد:
" شما ادعا میکنید که معجزه معتبر و در دسترس وجود دارد، برای نمونه، قرآن میگویید: «هرکس آنرا انکار میکند، یکی همانند آن بیاورد.» هر آینه، ما بایست یک هزار مشابه تولید کنیم، از آثار سخنوران شیوا و شاعران دلیر، که بسیار بیشتر و بگونه مناسب جمله بندی شده اند و دارای ساختار بسیار فشرده و رسا هستند. آنها معنی را بهتر میرسانند و دارای وزن و قافیه و نثر و نظم بهتر هستند. … بخدا آنچه شما میگویید ما را گیج و متحیر میکند! شما درباره چیزی صحبت میکنید که بازگوکننده اساطیر باستانی است، و در عین حال پر از تناقضات است و دارای هیچ اطلاعات سودمند یا توضیحی نیست. سپس میگویید : «چیزی شبیه به آن بیاورید؟!» " (1)
" اگر واجب باشد که کتابی از جانب خداوند بر مردم حجت باشد، آن کتب اصول هندسه و مجسطی است. که آدمی را به معرفت و حرکات فلک و کواکب می رساند. مانند کتب منطق و کتب طب که در آن مصلحت بدنهای مردم است. اولی است که حجت باشند و از چیزی که نه نفعی دارد و نه زیانی، و نه امر پوشیده ای را کشف می کند. " (2)
" چه کسی عاجز است از تالیف خرافات بدون بیان و برهان، مگر ادعاهایی که این حجت است و این بابی است که هر گاه خصم چنین ادعاها کند، ما تسلیم می شویم و او را ترک می گوییم، چرا که وی را غفلت گرفته است و مستی هوی. با اینکه ما افضل از قرآن را می توانیم بیاوریم، از انواع اشعار خوب، و خطبه های بلیغ و رساله های بدیع، از آن انواع که فصیح تر و طلیق تر، و مسجع تر از آن باشد. اما تفاضل کلام بر کلام و یا کتابی دیگر از جهات بسیاری است که در آن منافع فراوان باشد و در قرآن از این باب چیزی نیست، و این گفتیم از باب کلام است. و قران از تمام آنچه که گفتیم خالی است و چیزی ندارد." (3)
رازی، این دانا و خردورز ایران زمین در جایی دیگر به فرقه شیعه گری می تازد و دانسته های امامان ساختگی این فرقه اسلامی را نیز زیر سوال و پرسش میبرد.
"بما خبر دهید، کی و کجا؟ امامان شما دلالت و راهنمایی کرده اند که چگونه بین غذاها و سموم تفاوت بگذاریم؟ کجا از کار کرد، داروها بما خبر داده اند؟ از ائمه خودتان: بما یک ورق نشان دهید، همانطوری که از بقراط و جالینوس هزارها ورق، نه یکی دو تا نقل شده است که برای مردم نافع است، بما چیزی نشان دهید از علومی که از حرکات فلک و علل این حرکات از یکی امامان شما نقل شده باشد، یا مطلبی از طبایع لطیفه و ظریف مانند هندسه و یا غیر اینها از امور مربوط به لغات که قبلا معلوم نباشد و پیشوایان شما ان را اختراع کرده باشند." (4)
اگر ما ایرانیان از رازی، خیام،... و فردوسی ها الگو برداری کرده بودیم هرگز در پی شیادان دین و مذهب همانند امامان پوشالی و خمینی ها روان نمی شدیم.
ما ملتی هستیم که به بزرگان حقیقی ایران زمین و جهان از روی ناآگاهی پشت کرده ایم و پیرو و مقلد راهزنان و نوکران دزدان
برای خواندن و مطالعه این مقاله ارزشمند به لینک زیر مراجعه کنید
http://khabar1.com/رازی-و-دین-ستیزی-او/
منابع:
1- Jennifer Michael Hecht, «Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson», pg. 227-230. (به نقل از مناظره محمد زکریای رازی با ابوحاتم رازی. ص:426.)
2- مناظره محمد زکریای رازی با ابوحاتم رازی. ص:427.
3- همان. ص:428.
4- همان. ص:532.
حکیم رازی، دانشمند، شیمی دان، پزشک و فیلسوف بزرگ ایرانی را که یکی از برجسته ترین و نامدارترین چهره های تاریخ ایران و جهان محسوب میشود، باید به جرئت یکی از بزرگان و پیشگامان واقعی خردگرائی در تاریخ ایران و جهان نیز به حساب آورد. او درباره ادعای تو خالی محمد در قرآن که می گوید «هرکس آنرا انکار میکند، یکی همانند آن بیاورد.» ( بقره 23 ، 24) چنین پاسخ میدهد:
" شما ادعا میکنید که معجزه معتبر و در دسترس وجود دارد، برای نمونه، قرآن میگویید: «هرکس آنرا انکار میکند، یکی همانند آن بیاورد.» هر آینه، ما بایست یک هزار مشابه تولید کنیم، از آثار سخنوران شیوا و شاعران دلیر، که بسیار بیشتر و بگونه مناسب جمله بندی شده اند و دارای ساختار بسیار فشرده و رسا هستند. آنها معنی را بهتر میرسانند و دارای وزن و قافیه و نثر و نظم بهتر هستند. … بخدا آنچه شما میگویید ما را گیج و متحیر میکند! شما درباره چیزی صحبت میکنید که بازگوکننده اساطیر باستانی است، و در عین حال پر از تناقضات است و دارای هیچ اطلاعات سودمند یا توضیحی نیست. سپس میگویید : «چیزی شبیه به آن بیاورید؟!» " (1)
" اگر واجب باشد که کتابی از جانب خداوند بر مردم حجت باشد، آن کتب اصول هندسه و مجسطی است. که آدمی را به معرفت و حرکات فلک و کواکب می رساند. مانند کتب منطق و کتب طب که در آن مصلحت بدنهای مردم است. اولی است که حجت باشند و از چیزی که نه نفعی دارد و نه زیانی، و نه امر پوشیده ای را کشف می کند. " (2)
" چه کسی عاجز است از تالیف خرافات بدون بیان و برهان، مگر ادعاهایی که این حجت است و این بابی است که هر گاه خصم چنین ادعاها کند، ما تسلیم می شویم و او را ترک می گوییم، چرا که وی را غفلت گرفته است و مستی هوی. با اینکه ما افضل از قرآن را می توانیم بیاوریم، از انواع اشعار خوب، و خطبه های بلیغ و رساله های بدیع، از آن انواع که فصیح تر و طلیق تر، و مسجع تر از آن باشد. اما تفاضل کلام بر کلام و یا کتابی دیگر از جهات بسیاری است که در آن منافع فراوان باشد و در قرآن از این باب چیزی نیست، و این گفتیم از باب کلام است. و قران از تمام آنچه که گفتیم خالی است و چیزی ندارد." (3)
رازی، این دانا و خردورز ایران زمین در جایی دیگر به فرقه شیعه گری می تازد و دانسته های امامان ساختگی این فرقه اسلامی را نیز زیر سوال و پرسش میبرد.
"بما خبر دهید، کی و کجا؟ امامان شما دلالت و راهنمایی کرده اند که چگونه بین غذاها و سموم تفاوت بگذاریم؟ کجا از کار کرد، داروها بما خبر داده اند؟ از ائمه خودتان: بما یک ورق نشان دهید، همانطوری که از بقراط و جالینوس هزارها ورق، نه یکی دو تا نقل شده است که برای مردم نافع است، بما چیزی نشان دهید از علومی که از حرکات فلک و علل این حرکات از یکی امامان شما نقل شده باشد، یا مطلبی از طبایع لطیفه و ظریف مانند هندسه و یا غیر اینها از امور مربوط به لغات که قبلا معلوم نباشد و پیشوایان شما ان را اختراع کرده باشند." (4)
اگر ما ایرانیان از رازی، خیام،... و فردوسی ها الگو برداری کرده بودیم هرگز در پی شیادان دین و مذهب همانند امامان پوشالی و خمینی ها روان نمی شدیم.
ما ملتی هستیم که به بزرگان حقیقی ایران زمین و جهان از روی ناآگاهی پشت کرده ایم و پیرو و مقلد راهزنان و نوکران دزدان
برای خواندن و مطالعه این مقاله ارزشمند به لینک زیر مراجعه کنید
http://khabar1.com/رازی-و-دین-ستیزی-او/
منابع:
1- Jennifer Michael Hecht, «Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson», pg. 227-230. (به نقل از مناظره محمد زکریای رازی با ابوحاتم رازی. ص:426.)
2- مناظره محمد زکریای رازی با ابوحاتم رازی. ص:427.
3- همان. ص:428.
4- همان. ص:532.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر