نگاهی پژوهش گرایانه در بهم ریختگی آیات قرآن
( و طبقه بندی آیات قرآن بر اساس موضوعات)
نوشتار چهارهم:
2- آیات اشاره به حجاب: نور (31) احزاب (53- 55- 59)= 2 سوره و 4 آیه....
- نور(31) و باید سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود و پسران برادر و خواهران خود و زنان خود (یعنی زنان مسلمه).
- احزاب(53) و هر گاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده طلبید که حجاب برای آنکه دلهای شما را پاک و پاکیزه بماند بهتر است.
- احزاب (55) و زنان را باکی نیست که بر پدران و فرزندان و برادرانشان و برادر و خواهرزادگان و زنان مسلمان و کنیزان ملکی بی حجاب در آیند.
- احزاب (59) ای پیغمبر(گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه آنها (یه عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند.
از این 4 آیه حجاب همان نور(31)- احزاب(59) بر مقنعه بر سینه و دوش و چادر صحبت می نمایند و هیچ گونه اشاره ای بر حجاب و یا پوشش موی سر هم نمی کنند.
از 2 سوره حجاب یکی سوره احزاب و ازدواج محمد بن عبدالله با زینب در سال 4 هجرت و دیگری سوره نور در سال 5 هجرت نازل شده است. قرآن کتاب بسیار گیج کننده ای برای آن دسته از مسلمانانی است که خواهان درک واقعی و علت موضوعی آیات آن می باشند. اما آن دسته از مسلمانان که قرآن را فقط روخوانی می کنند هیچگاه به علت و یا شان نزول ایات توجهی ندارند و دنبالش هم نیستند!
اکثر آیات قرآن دارای شان نزول می باشند و برای دریافت واقعی آیه باید به تاریخ اسلام و علت و جریان آن مورد خاص توجه نمود. آیات همگی بر اساس شرایط خاصی از زمان و مکان و افراد صادر شده اند که اگر آن افراد در باب آن جریان باهم دیگر توافقی داشتند اصلا آن آیه نازل نمی گشت.
در "بحث مجموعه آیات الهی الله در باب احکام و شرع آیین اسلام در بند 4-1- آیات ذبح شرعی و حرام و حلال و شرب الکل با تعداد 4 سوره و 5 آیه" دیدیم که هر 4 سوره شرب و خم دارای شان نزول و احادیث می باشند.اگر در مهمانی عتبان بن مالک بعد از صرف مشروب سعد بن وقاص بعلت هجو شعری از انصار بدان صورت مجروح نمی شد و موضوع و شکایت به محمد هم نمی رسید- بالطیع آیه ی هم صادر نمی گشت و امروزه هم مشروب حلال و آزاد بود.
موضوع حجاب هم بدین صورت و عنوان بوده است که زن عرب آزاد از هر قید و بندی در میان اجتماع رفت و آمد داشته است و طبق معمول آیات قرآنی و پدید آمدن موضوعی باعث شان نزول و آرائه حکمی شده است.
رهبر اسلام بر زنان خود تعصب شدیدی داشته است و پاداش و مجازات آنان را هم در بهشت و جهنم دو برابر زنان دیگر اعراب شمرده است.(احزاب 30- 31)
او حتی برای آداب گفتار و نحوه گفتگوزنان خود آیه نازل می نمود و از زنان خود می خواست که با دیگران نرم و نازک صحبت نکنند.(احزاب 32)
او احترام زیادی را برای خود و بالطبع مجموعه زنان خود از اعراب طلب می نمود و این خواسته را فقط بوسیله آیات قرآنی در یک بینش دینی می توانست از اعراب بخواهد تا با مشروعیت بخشیدن به آن اعراب گردن فراز چشم چران را وادار به احترام به خود و حریم خصوصی خود نماید.به این علت مجموعه زنان خود را با عنوان مادر مومنین بر اعراب خطاب نمود.(احزاب 6)
او نه تنها در بحث زنان مجبور بود که سندیت بیان خود را به شریعت ببندد- بلکه در تمام زوایای دیگر و برخورد با اعراب هم از همین نگرش و بینش خود خدابینی و نبوت و پیامبری استفاده نمود تا بتواند عرب گردنکش را وادار به پذیرش مفاد و قانون خود بنماید.
او وقتی شنید که یکی از اعراب اعلام میدارد که بعد از مرگ تو ما با زنان تو ازدواج میکنیم زنان خود را مکلف نمود که بعد از مرگ خود تا ابد تنها و بیوه بمانند و تن به ازدواج با مردی دیگر ندهند.(احزاب 53)
در باب تمام این آیات هم البته روایت و حدیثی هم موجود می باشد. شان نزول احزاب (53) بدین نحو می باشد.
"ابن عباس می گوید: شخصی پیش یکی ازهمسران حضرت آمد و حضرت به وی فرمود از این پس نباید چنین کاری از تو سر زند. مرد گفت این زن دختر عموی من است نه از من عملی ناروا سر زد و نه از وی.
پیغمبر فرمود این را میدانم ولی کسی از خداوند غیورتر و از من غیورتر نیست. مرد دمغ شد و از آنجا رفت و قرقر کنان می گفت مرا از سخن گفتن با دختر عمویم منع می کند. پس از مرگش با وی ازدواج خواهم کرد و آیه 53 سوره احزاب بدین مناسبت نازل شده است"(1).
حجاب هم به دلایل فوق و بر اساس اقتضای شرایط خاص زمان – مکانی تحقق یافت و دارای حدیث و شان نزول می باشد.باز در رجوع به احزاب(53) اگر آن مرد عرب آن روز به دیدار دختر عمویش نمی آمد و یا محمد ابن عبدالله آن دو را به هنگام دیدار نمی دید- بالطبع این آیه هم صادر نمی شد. تمام آیات شان نزول با توجه به موضوع خاص اتفاق افتاده در زمان و مکان خود فاقد ارزش دینی می باشند و سندیت قرار دادن این قبیل آیات و آوردنش به عصر و دوره کنونی با عقل نقاد و خرد پرسشگر آدمی در تضاد قرار می گیرد.
در باب بند اول احزاب (53) که هر گاه از زنان رسول مطاعی می طلبید از پس پرده بطلبید و توصیه حجاب باز هم شان نزول دیگری و داستان دوباره ای از اتفاق و موضوعی که باعث و بانی این جریان و آیه شد موجود است بدین شرح:
"نزول آیه حجاب:
پس از اینکه خداوند زینب را به عقد محمد در آورد پیش از همخوابی با وی از شدت خوشحالی و رضایت و خشنودی از ازدواجش با زینب یک مهمانی نان و گوشت به راه انداخت و برخی از یاران و اصحاب خود را به آن دعوت نمود. در الکشاف زمخری آمده است که پیش آز این آیه برای هیچکدام از زنان خود پیامبر چنین مهمانی نداده بود. حلبی می گوید: مهمانی به راه انداخت که پیش از این برای هیچیک از همسرانش نکرده بود. او گوسفندی را سر برید و به خورد میهمانانش داد.پس از آنکه برخی از میهمانان خانه را ترک کردند. تعدادی همچنان ماندند و سرگرم گفت و گو نشستند و این مسئله پیامبر را بسیار ناراحت کرد. در بخاری آمده است: پیامبر از خانه خارج می شد و سپس باز می گشت ولی آنها همچنان نشسته و سرگرم گفت وگو بودند. او بیرون میرفت و باز می گشت ولی میهمانان کماکان در خانه حضور داشتند.تا بالاخر به وی خبر دادند که میهمانان همه رفته اند و او نیز به خانه بازگشت"(2).
بنابراین اگر این اعراب میهمان پر حرف بعد از صرف نان و گوشت در وقت مقرر رفع زحمت می نمودند. هیچگاه این آیه الهی صادر نمی شد و لزوم حجاب و به زیر چادر و پوشش بردن نیمی از جمعیت جهان اسلام هم بوجود نمی آمد. حال باید پرسیده شود که لزوم آوردن قانون و حکمی از 1500سال قبل به دوره و عصر امروزی و زندگی شهرنشینی چه مزایا و بهره ای معنوی برای جامعه زنان مسلمان دارد؟
ملاک قرار دادن این 4 آیه بعنوان کلام آسمانی که بنیانگذار اسلام بر اساس شرایط سیاسی زمان خود مجبور به پیروی از آن و مشروعیت بخشیدن شرعی به کلام خود بود تا به ایجاد اتحاد قبائل همیشه متخاصم پایان بدهد. باعث گردیده که پیروان این آیین سیاسی امروزه هم در تبعیت از همان قوانین و آیات حجاب خود را در زندگی شهر نشینی با آن قوانین مصلحتی در 1500 سال قبل هماهنگ و منطبق بنمایند.
آیین اسلام با ارائه چندین سوره و آیه رسم زنده بگورنمودن دختران را که رسمی غالب و رایج بین همه اعراب نبود را نفی و ممنوع نمود و در عین حال با فقط این 4 آیه حجاب تمامی زنان ملل مسلمان را برای همیشه در پوشش اجباری حجاب برای ابدالعمر زنده بگور نمود.
ادامه دارد...
فهرست منابع:
1- علی دشتی در بیست و سه سال بکوشش و ویرایش بهرام چوبینه انتشارات مهر صفحات 269-270.
2- معروف عبدالغنی رصافی در شخصیت محمدی مترجم م.س. شاهپوری نشر آلیبری صفحات 405-406.
( و طبقه بندی آیات قرآن بر اساس موضوعات)
نوشتار چهارهم:
2- آیات اشاره به حجاب: نور (31) احزاب (53- 55- 59)= 2 سوره و 4 آیه....
- نور(31) و باید سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود و پسران برادر و خواهران خود و زنان خود (یعنی زنان مسلمه).
- احزاب(53) و هر گاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده طلبید که حجاب برای آنکه دلهای شما را پاک و پاکیزه بماند بهتر است.
- احزاب (55) و زنان را باکی نیست که بر پدران و فرزندان و برادرانشان و برادر و خواهرزادگان و زنان مسلمان و کنیزان ملکی بی حجاب در آیند.
- احزاب (59) ای پیغمبر(گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه آنها (یه عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند.
از این 4 آیه حجاب همان نور(31)- احزاب(59) بر مقنعه بر سینه و دوش و چادر صحبت می نمایند و هیچ گونه اشاره ای بر حجاب و یا پوشش موی سر هم نمی کنند.
از 2 سوره حجاب یکی سوره احزاب و ازدواج محمد بن عبدالله با زینب در سال 4 هجرت و دیگری سوره نور در سال 5 هجرت نازل شده است. قرآن کتاب بسیار گیج کننده ای برای آن دسته از مسلمانانی است که خواهان درک واقعی و علت موضوعی آیات آن می باشند. اما آن دسته از مسلمانان که قرآن را فقط روخوانی می کنند هیچگاه به علت و یا شان نزول ایات توجهی ندارند و دنبالش هم نیستند!
اکثر آیات قرآن دارای شان نزول می باشند و برای دریافت واقعی آیه باید به تاریخ اسلام و علت و جریان آن مورد خاص توجه نمود. آیات همگی بر اساس شرایط خاصی از زمان و مکان و افراد صادر شده اند که اگر آن افراد در باب آن جریان باهم دیگر توافقی داشتند اصلا آن آیه نازل نمی گشت.
در "بحث مجموعه آیات الهی الله در باب احکام و شرع آیین اسلام در بند 4-1- آیات ذبح شرعی و حرام و حلال و شرب الکل با تعداد 4 سوره و 5 آیه" دیدیم که هر 4 سوره شرب و خم دارای شان نزول و احادیث می باشند.اگر در مهمانی عتبان بن مالک بعد از صرف مشروب سعد بن وقاص بعلت هجو شعری از انصار بدان صورت مجروح نمی شد و موضوع و شکایت به محمد هم نمی رسید- بالطیع آیه ی هم صادر نمی گشت و امروزه هم مشروب حلال و آزاد بود.
موضوع حجاب هم بدین صورت و عنوان بوده است که زن عرب آزاد از هر قید و بندی در میان اجتماع رفت و آمد داشته است و طبق معمول آیات قرآنی و پدید آمدن موضوعی باعث شان نزول و آرائه حکمی شده است.
رهبر اسلام بر زنان خود تعصب شدیدی داشته است و پاداش و مجازات آنان را هم در بهشت و جهنم دو برابر زنان دیگر اعراب شمرده است.(احزاب 30- 31)
او حتی برای آداب گفتار و نحوه گفتگوزنان خود آیه نازل می نمود و از زنان خود می خواست که با دیگران نرم و نازک صحبت نکنند.(احزاب 32)
او احترام زیادی را برای خود و بالطبع مجموعه زنان خود از اعراب طلب می نمود و این خواسته را فقط بوسیله آیات قرآنی در یک بینش دینی می توانست از اعراب بخواهد تا با مشروعیت بخشیدن به آن اعراب گردن فراز چشم چران را وادار به احترام به خود و حریم خصوصی خود نماید.به این علت مجموعه زنان خود را با عنوان مادر مومنین بر اعراب خطاب نمود.(احزاب 6)
او نه تنها در بحث زنان مجبور بود که سندیت بیان خود را به شریعت ببندد- بلکه در تمام زوایای دیگر و برخورد با اعراب هم از همین نگرش و بینش خود خدابینی و نبوت و پیامبری استفاده نمود تا بتواند عرب گردنکش را وادار به پذیرش مفاد و قانون خود بنماید.
او وقتی شنید که یکی از اعراب اعلام میدارد که بعد از مرگ تو ما با زنان تو ازدواج میکنیم زنان خود را مکلف نمود که بعد از مرگ خود تا ابد تنها و بیوه بمانند و تن به ازدواج با مردی دیگر ندهند.(احزاب 53)
در باب تمام این آیات هم البته روایت و حدیثی هم موجود می باشد. شان نزول احزاب (53) بدین نحو می باشد.
"ابن عباس می گوید: شخصی پیش یکی ازهمسران حضرت آمد و حضرت به وی فرمود از این پس نباید چنین کاری از تو سر زند. مرد گفت این زن دختر عموی من است نه از من عملی ناروا سر زد و نه از وی.
پیغمبر فرمود این را میدانم ولی کسی از خداوند غیورتر و از من غیورتر نیست. مرد دمغ شد و از آنجا رفت و قرقر کنان می گفت مرا از سخن گفتن با دختر عمویم منع می کند. پس از مرگش با وی ازدواج خواهم کرد و آیه 53 سوره احزاب بدین مناسبت نازل شده است"(1).
حجاب هم به دلایل فوق و بر اساس اقتضای شرایط خاص زمان – مکانی تحقق یافت و دارای حدیث و شان نزول می باشد.باز در رجوع به احزاب(53) اگر آن مرد عرب آن روز به دیدار دختر عمویش نمی آمد و یا محمد ابن عبدالله آن دو را به هنگام دیدار نمی دید- بالطبع این آیه هم صادر نمی شد. تمام آیات شان نزول با توجه به موضوع خاص اتفاق افتاده در زمان و مکان خود فاقد ارزش دینی می باشند و سندیت قرار دادن این قبیل آیات و آوردنش به عصر و دوره کنونی با عقل نقاد و خرد پرسشگر آدمی در تضاد قرار می گیرد.
در باب بند اول احزاب (53) که هر گاه از زنان رسول مطاعی می طلبید از پس پرده بطلبید و توصیه حجاب باز هم شان نزول دیگری و داستان دوباره ای از اتفاق و موضوعی که باعث و بانی این جریان و آیه شد موجود است بدین شرح:
"نزول آیه حجاب:
پس از اینکه خداوند زینب را به عقد محمد در آورد پیش از همخوابی با وی از شدت خوشحالی و رضایت و خشنودی از ازدواجش با زینب یک مهمانی نان و گوشت به راه انداخت و برخی از یاران و اصحاب خود را به آن دعوت نمود. در الکشاف زمخری آمده است که پیش آز این آیه برای هیچکدام از زنان خود پیامبر چنین مهمانی نداده بود. حلبی می گوید: مهمانی به راه انداخت که پیش از این برای هیچیک از همسرانش نکرده بود. او گوسفندی را سر برید و به خورد میهمانانش داد.پس از آنکه برخی از میهمانان خانه را ترک کردند. تعدادی همچنان ماندند و سرگرم گفت و گو نشستند و این مسئله پیامبر را بسیار ناراحت کرد. در بخاری آمده است: پیامبر از خانه خارج می شد و سپس باز می گشت ولی آنها همچنان نشسته و سرگرم گفت وگو بودند. او بیرون میرفت و باز می گشت ولی میهمانان کماکان در خانه حضور داشتند.تا بالاخر به وی خبر دادند که میهمانان همه رفته اند و او نیز به خانه بازگشت"(2).
بنابراین اگر این اعراب میهمان پر حرف بعد از صرف نان و گوشت در وقت مقرر رفع زحمت می نمودند. هیچگاه این آیه الهی صادر نمی شد و لزوم حجاب و به زیر چادر و پوشش بردن نیمی از جمعیت جهان اسلام هم بوجود نمی آمد. حال باید پرسیده شود که لزوم آوردن قانون و حکمی از 1500سال قبل به دوره و عصر امروزی و زندگی شهرنشینی چه مزایا و بهره ای معنوی برای جامعه زنان مسلمان دارد؟
ملاک قرار دادن این 4 آیه بعنوان کلام آسمانی که بنیانگذار اسلام بر اساس شرایط سیاسی زمان خود مجبور به پیروی از آن و مشروعیت بخشیدن شرعی به کلام خود بود تا به ایجاد اتحاد قبائل همیشه متخاصم پایان بدهد. باعث گردیده که پیروان این آیین سیاسی امروزه هم در تبعیت از همان قوانین و آیات حجاب خود را در زندگی شهر نشینی با آن قوانین مصلحتی در 1500 سال قبل هماهنگ و منطبق بنمایند.
آیین اسلام با ارائه چندین سوره و آیه رسم زنده بگورنمودن دختران را که رسمی غالب و رایج بین همه اعراب نبود را نفی و ممنوع نمود و در عین حال با فقط این 4 آیه حجاب تمامی زنان ملل مسلمان را برای همیشه در پوشش اجباری حجاب برای ابدالعمر زنده بگور نمود.
ادامه دارد...
فهرست منابع:
1- علی دشتی در بیست و سه سال بکوشش و ویرایش بهرام چوبینه انتشارات مهر صفحات 269-270.
2- معروف عبدالغنی رصافی در شخصیت محمدی مترجم م.س. شاهپوری نشر آلیبری صفحات 405-406.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر