۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

.پاسخ غیر موجه الله بر پرسشی موجه! بخش نخست

ما می دانیم که آیین سیاسی اسلام که محصول بینش خودخدابینی محمد است در طی 13 سال تبلیغ رسالت در مکه فقط توانست یکصد و اندی را از فقیر و فقرای آنجا را بخود جذب نماید. شهر مکه زادگاه محمد بود. او دارای اقوام و آشنایان زیادی در آنجا بود. همه او را بعنوان فردی امین و درستکار می شناختند ولی با این توصیفات باز هم به او نگرویدند.
واقعاُ این سوال بزرگ تاریخ اسلام را باید در این سوال و پرسش بیابیم که چرا با حضور حجم گستره 4617 آیات صلح جویان...ه و شاعرانه او در مکه،کسی جذب وی نگردید؟
یک نمونه بارز از نگرویدن مکیان به محمد عدم ارائه معجزه او بوده است.
از منظرهای مختلف میتوان بر این بحث تحلیل ارائه نمود.
این نوشتار با تمرکز بر آیات قرآن دال بر ادامه رسالت پیامبری محمد به این موضوع خواهد پرداخت.
در بحث رسالت پیامبری ما شاهد آیاتی هستیم که ادامه رسالت محمد به رسالت پیامبران بنی اسرائیل منتهی میگردد.
اینجا بود که قوم یهود را به این فکر برانگیخت که اگر محمد بر اساس این آیات خود را منتسب به پیامبران قوم یهود و بنی اسرائیل می نماید پس باید به مانند آنان هم معجزاتی از خود بروز بدهد و رسالت پیامبریش را بدین طریق اثبات نماید.این سوال بسیارموجهی برای مکیان و قوم یهود بود. سوال موجه هم صد البته جوابی در خور تحسین و موجه لازم دارد.
آیا این جواب موجه به سوال کنندگان داده شد؟
نخست باید نظری بر آیات ادامه رسالت محمد بر پیامبران بنی اسرائیل بیاندازیم تا ببینیم چرا مکیان و قوم یهود تقاضای ارائه دادن معجزه و اثبات پیامبری از محمد را داشتند؟ آنان هر چه در کتب دینی خود از پیامبران پیشین خوانده بودند توام با اعجاز های متفاوت بوده است. این زمینه اصلی پرسش و طلب معجزه از محمد بود. محمد خود در آیات عدیده ای در قرآن بر این اعجاز پیامبران پیشین مهر تایید زده بود.
بالغ بر 1700 آیات تمرکز بر پیامبران پیشین و شرایط زیست و اعجاز آنها در قرآن موجود است. اکنون مخاطبین از او امثال این قبیل اعجاز را استمداد می نمودند. این پرسش بسیار موجه برای مکیان و قوم یهود بود. بخصوص زمانی که محمد خود را به پیامبران پیشین منتسب می نمود:

احزاب(7) یاد آر آنگاه که ما از پیغمبران عهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و پیش از تو از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی ابن مریم از همه پیمان محکم گرفتیم.
آل عمران(84) بگو ای پیغمبر ما به خدای عالم و شریعت و کتابی که به خود ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و فرزندانش نازل شد و آنچه به موسی و عیسی از جانب خدا نازل شد به همه ایمان آورده ایم.

امثال این قبیل آیات در باب رسالت و انتساب محمد به پیامبران بنی اسرائیل بود که این زمینه سوال موجه را برای مکیان و قوم یهود بوجود آورده بود. تمام پیامبران قوم بنی اسرائیل دارای اعجاز بودند. قوم یهود با تبلیغ گسترده آیین خود عامل تحقیری برای تازیان شده بود. تازیان هم از بس فخر فروشی قوم یهود را شنیده بودند به تمام این قبیل ادعاها و معجزات پیامبران بنی اسرائیل آشنا بودند.
نمونه ای از این قبیل معجزات که در قرآن در باب اعجاز این پبامبران امده است بدین شرح است:
اعراف(177) معجزه عصای موسی.
اعراف(133) معجزه طوفان و ملخ موسی.
اعراف(160) معجزه آوردن مرغ و ترنجبین برای قوم یهود.
الشعراء(64) معجزه عبور از دریا.
الحجر(53) معجزه صاحب پسر شدن ابراهیم در سن پیری.
عنکبوت(24) در آتش انداختن ابراهیم.
اعراف(64) معجزه نجات نوح.
انبیاء(91) معجزه تولد عیسی.
مائده(110) معجزات عیسی مسیح.
آل عمران(37) معجزات مریم.
و غیره که در تمامی سوره های قرآن بدانها پرداخته است.

این قبیل داستانسرایهای محمد در آیات رسالت پیامبری خویشتن و انتساب خود به پیامبران پیشین بنی اسرائیل بود که عامل این سوال موجه برای مخاطبین خود شده بود. آنان هم از محمد ارائه معجزه می خواستند. می گفتند اگر تو از همان نسل و تبار و تیره این پیامبران پیشینی که با الله در ارتباط بودند، هستید پس باید بتوانید معجزاتی بر ما نشان بدهید. در اصل معجزات سختی هم مثل اعجاز لیست فوق پیامبران نامبرده طلب نمی نمودند. بلکه توقع خیلی کمتری از عبور از دریا - ملخ و طوفان - مرغ و ترنجبین داشتند.

معجراتی را که قوم یهود و مکیان از محمد درخواست می نمودند خیلی ساده تر و آسانتر از لیست فوق اعجاز پیامبر بنی اسرائیل بود.
انعام(8) چرا فرشته ای بر او نازل نمی شود.
اسراء(90) چشمه آبی از زمین بیرون بیاور.
اسراء(91) تو را باغی از خرما و انگور باشد.
انفال(32) بر سرمان سنگی ببار.

این قبیل درخواست اعجاز ساده را محمد قادر به پاسخگوی نبود. با اینکه خود را منتسب به پیامبران بنی اسرائیل با لیست اعجاز فوق می نمود ولی زمانی که مخاطبین از او اعجاز بسیار ساده تری از لیست مزبور می خواستند تنها جواب محمد این بود:

ابراهیم(11) آری ما هم مانند شما بشری بیش نیستم.
فصلت(6) که منهم مانند شما بشر هستم.

این نحوه پاسخگوی محمد برای مخاطبینش قانع کننده نبود. آنان سوالی موجه را بر اساس آیات قرآن ارائه شده بوسیله محمد از او می نمودند. ولی پاسخ محمد از اعجازهای پیامبران بنی اسرائیل خیلی دور و غیر موجه بود. بالاخره بر اثر اصرار و پافشاری مخاطبین محمد به ناچار این آیه را ارائه نمود:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر