۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

تقسیم کننده ی بهشت و جهنم


در باب مُقسم (قسیم النار والجنة) بودن علی!

می گویند علی قسیم الجنة و النار است یعنی تقسیم کننده ی بهشت و جهنم است!
برای روشن شدن عبارت بالا به چند نمونه از روایات و احادیث موجود در کتب و نوشته های اسلامی اسلامگرایان توجه کنید.

روایات اهل شیعه:
از عبدالله بن عباس نقل شده است که گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ... ای گروه مردم! همانا علی تقسیم کننده جهنم (نار) است کسی که یاور و دوست او باشد وارد آتش نخواهد شد و کسی که دشمن او باشد از آن نجات نخواهد یافت. همانا او تقسیم کننده بهشت است کسی که دشمن او باشد وارد آن نخواهد شد و کسی که دوست او باشد از آن محروم نخواهد شد.(امالی شیخ صدوق ص 83 ، به سند دیگر خصال ، شیخ صدوق ، ص 496.)
از امام صادق پرسیدند به چه علت امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب قسیم الجنة والنّار است؟ گفت: به خاطر اینکه دوست داشتن او ایمان و دشمن داشتن او کفر است، و همانا بهشت برای اهل ایمان آفریده شده است و جهنم برای اهل کفر خلق شده است پس او به این علت قسیم الجنة و النار است. بنابراین در بهشت وارد نمی‌شود مگر اهل محبت و دوستی با او و وارد آتش نمی‌شود مگر اهل دشمنی با او. (علل الشرایع ج 1 ص162).

روایات اهل تسنن:
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: من تقسیم کننده دوزخ هستم.(الفایق فی غریب الحدیث، جارالله زمخشری، ج 3، ص 97 .)
از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند: من قسمت کننده دوزخ هستم. زمانی که روز قیامت فرا رسد می‌گویم (به آتش) این (شخص) برای تو و این (شخص) برای من .(البدایه و النهایه ج 7 ص 392)
حال این سوال مطرح می شود که قسی القلبی چون علی چطور به این مقام رسیده است؟ برای پاسخ و اثبات پرسش بالا تنها به چند نمونه از کشتارهایی که در کارنامه زندگانی این علی تقسیم کننده بهشت و جهنم(!) بدست خود مسلمانان ثبت شده است می پردازیم:

نقش مستقیم و غیر مستقیم تاریخی امام علی در جنگ ها و کشتارهای دسته جمعی:

درکشتار قبیله بنی قریظه :
حضرت علی پس از پیروزی بر قبیله بنی قریظه تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088) پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و حضرت علی و" زبیر" در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)

در کشتار خاندان " ازد " :
حضرت علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان " ازد" را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)

در کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان حضرت علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بدست حضرت علی و یارانش بقتل رسیدند.

در کشتار ایرانیان :
ا- شهر ری :
در زمان حضرت علی مردم " ری " در ایران سر به طغیان بر علیه اعراب مسلمان گذاشته و از پرداخت خراج به والیان اعراب خودداری کردند بطوریکه در خراج آن دیار کسری پدید آمد.حضرت علی " ابو موسی " را با لشکری فراوان به سرکوب شورش مردم " ری " در ایران فرستاد. (فتوح البلدان.صفحه 150)

2- فارس و کرمان :
مردم فارس و کرمان نیز در ایران بر علیه اعراب مسلمان قیام کردند و عمال حضرت علی را از شهر بیرون کردند.حضرت علی برای خاموش کردن شورش مردم فارس و کرمان در ایران " زیاد بن ابیه" را به سوی فارس و کرمان فرستاد. ( جهت آشنایی با جنایات این سردار معروف " زیاد بن ابیه" به کتاب مروج الذهب. جلد2. صفحه 29 مراجعه فرمایید)

3- شهر استخر :
در زمان حضرت علی نیز مردم استخر درایران باردیگر به علیه اعراب مسلمان سر به شورش گذاشتند و این بار" عبدالله ابن عباس" به فرمان حضرت علی شورش توده های مردم استخر در ایران را به خون فرو نشاند. (فارسنامه.صفحه 136)

در نبرد " لیله الحریر" :
حضرت علی در نبردی بنام " لیله الحریر" در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)
تعداد کسانی که در آن شب و روز حضرت علی به دست خود کشته بود 523 کس بود. (مروج الذهب . جلد 1 . صفحه 746)

در کشتار" عبدالله خرمی و یارانش" :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور حضرت علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)

در کشتار کسانی که بعد از فوت حضرت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت حضرت محمد نشان داده بودند
حضرت علی و خالد بن ولید همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)

نقش تاریخی امام علی در ترور مخالفان :

1 - حضرت علی در ترور شاعری بنام " حویرث بن نقیذ" :
وی شتر دختران حضرت محمد " فاطمه " و " ام کلثوم " را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط حضرت علی در جریان یک توطئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)

2 - در سر بریدن " مغیره" :
پیر مردی بنام "مغیره" که پس از فتح مکه از ترس حضرت محمد گریخته بود بوسیله حضرت علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)

نقد زندگی تاریخی حضرت علی
4 - در سر بریدن "نضر" و "عقبه" :
پس از شکست " ائیل " حضرت محمد به حضرت علی دستور داد که " نضر" پسر" حارث " را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام " الظیه " از میان اسرا "عقبه" پسر" ابی معیظ " بدستور حضرت محمد و بدست حضرت علی (کلیک) سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57) (سیرت رسول الله .صفحه 296)

5 - درسر بریدن "عتبه" :
مردی بنام "عتبه" که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت حضرت محمد تف کرده بود بوسیله حضرت علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)


عمل زشت و شنیع کشتن به نام و بخاطر یک باور و عقیده و یا در جهت ایمان به هرکسی حتی الله و یا هر خدای دیگری وحشتاک ترین، هولناکترین و غیر بارو ترین عمل جاهلانه و ضد انسانی بدست هر انسانی است. این اقدام به کشتن یک نمونه روشن و بارز تجاوز به حریم شخصی و باورمندی هر انسان دیگری است.
حال باید از پیروان ذوب شده این مرشد بزرگ و معلم خدا گونه دراویش، امیر مومنان و شاه مردان (!) پرسید، چطور سمبل مقدس شده آنها چنین می کرده است و برای الله ذهن محمّد چنین انسان های دگر اندیش را به خاک و خون می کشیده و به قتل می رسانده است؟
آیا این روایات و احادیث که دو نمونه در بالا ذکر شده است، در تعالیم مسلمان جایی ندارد و از زبان شریعتمداران این آئین خارج نمی شود؟
آیا اینگونه مقدس سازی از پیشوایان دین اسلام و از چنین جلادان در تاریخ اسلام نظیر همین علی بن ابیطالب، خود بسط خرافه پرستی و جهالت گستری نیست؟
آیا به عنوان یک انسان که باید اصل و اساس اندیشیدن او بر دانایی و خِردورزی باشد، باور ندارید این مکتب و فلسفه وجودی اسلام برخرافات، جهل و جهالت و اسطوره سازی های دروغین و ضد بشری بنا شده است؟
آیا شک کردن در زوایای گوناگون این آئین آنهم در هزاره سوم و در قرن بیست و یکم از جهان متمدن بشریت برای یک انسان مدرن امروزی فرا نرسیده است؟
و در پایان ای کاش می شد از محمّد بن عبدالله این بنیانگذار مافیای اسلامی پرسید که:
آیا دوستی و یاور بودن با چنین جلادی که چنین کارنامه ی خونینی را در پرونده زندگانی خود دارد، درست و عاقلانه خواهد بود؟‌ آیا این عمل اسمش همدستی و شریک جرم بودن با یک جنایت کار تاریخ نیست و نخواهد بود؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر