گاهشماری، سالنما و تقویم نگاری، بخش نخست
درباره گاهشماری و تقویم بسیار می توان گفت: این روزها، روزهای آغازین سال نو عبری است، مانند نوروز و فروردین خودمان! سال عبری با پاییز آغاز می شود و ماه نخست آن تیشری نام دارد! جشن سال نو ...هم "روش هشانا" نام دارد که می شود "آغاز سال"! داستان توییت های میان یک کاربر ایرانی و یک کاربر آمریکایی اسراییلی تبار را هم که بی گمان میدانید!
از هنگامی که انسانها یکسانی آب و هوا را در بخشی از زندگی خود دریافتند و آنها را "بهار و تابستان و پاییز و زمستان" نامیدند، کوشیدند که کارهای بازرگانی و کشاورزی و آیینی و جنگی و رفتن و آمدن ها و دیگر کارهای خود را با نگاه به این دگرگونی های جهان و طبیعت پیرامون شان، برنامه ریزی کنند! از همین روی، توانستند گاهشماری و تقویم نگاری را پدید آورند و بنگارند و بنویسند!
گاهشماری یا تقویم نگاری از دیرباز دگرگونی های بسیاری دیده است! روشهای گونه گونی هم برای یافتن و ساختن آن هست: خورشید، ماه و مه-خورشیدی! روشهای دیگری هم هست که شاید چندان کاربردی نداشته باشند، با اینهمه بنیان و کارکرد بیشتر آنها بر گردش ماه و خورشید و زمین بنا شده است!
گاهشماری همانند نگارش و خط، از نشانه های شهرنشینی و یکجانشینی، و پیشرفته بودن یک جامعه و همزیستی انسانی است! و هر چه گاهشمار و تقویم از ریزبینی و دقت بیشتری برخوردار باشد، نشان از برتری کمابیش آن بر دیگر گاهشمارها و تقویم هاست!
گاهشماری ایرانی جلالی، براساس گردش خورشید نگاشته می شود که به دست گروهی از دانشمندان ایرانی در بازه فرمانروایی سلطان "جلال الدوله ملکشاه سلجوقی" نگاشته و برنامه ریزی شد! دانشمندانی همچون " ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، ابومظفر اسفزاری، ابوعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی" و به سرپرستی دانشمند یگانه جهان "حکیم عمر خیام" و به فرمان وزیر دانا و کاردان سلطان، "خواجه نظامالملک طوسی"!
این کار هم برای این بود که نوروز، هجده نوروز از هنگام خود پستر مانده بود! این گاهشمار، تاکنون درست ترین گاهشماری است که با آغاز بهار و پاییز و تابستان و زمستان بیشترین هماهنگی را دارد! این گاهشماری هم اکنون در ایران و افغانستان کاربرد دارد! می توان گفت که این گاهشماری برای برنامه ریزی کارهای بازرگانی و کشاورزی بهترین است! گاهشماری گریگوری و عیسوی هم کمابیش همانند آن است!
گاهشماری عبری، گاهشمار و تقویمی است که کاربرد آن بیشتر دینی-آیینی بوده است، با اینهمه کاربری کشاورزی آن را نباید نادیده گرفت! این گاهشماری "مه-خورشیدی" است بدینگونه که بر مبنای گردش ماه کار می کند، دوازده ماه "بیست و نه" و "سی" روزه است و هر چهار سال یک ماه "سی" روزه برای هماهنگی با سالنماهای خورشیدی و نیز برای هماهنگی فصلها، به آن افزوده می شود!
گاهشماری قمری عربی که اکنون کاربرد دارد، کارآیی آیینی دارد! با چرخش ماه، روزها و ماه های آن را می شمارند و هیچ ماهی از آن در جای ویژه و بخصوصی از سال جای نمی گیرد! بهار و پاییز، تابستان و زمستان ندارد! هر چند که نام ماههای آن نشان از آن دارد که پیشترها، بهار و پاییز در این گاهشماری بوده است که اکنون نیست: ربیع الاول=بهار نخست، ربیع الثانی=بهار دوم؛ جمادی الاول=سرمای نخست، جمادی الثانی=سرمای دوم!
بیشتر گاهشماری ها، "دوازده" ماه "سی" و یا "بیست و نه" روزه، دارند و بسیاری دیگر "سیزده" ماهه هستند. مانند گاهشمار اتیوپیایی که ماه سیزدهم آن پنج روزه است! این ماه کم و زیاد شده را در عربی "نسی" می گویند! سالی را که ماه فراموش شده در آن باشد "کبیسه" یا در چاه افتاده می گویند! کبیسه گیری روش بسیار دشواری است که تنها گاه شماران و تقویم نگاران از چگونگی آن آگاهند!
آغاز گاهشماری ها شاید تنها از این روی با ارزش باشد که یادآور یک رویداد تاریخی است. مانند: روز آفرینش آدم، به تخت نشستن یزگرد سوم ساسانی، زادروز عیسای ناصری، یا کوچ و گریز فرستاده پایانی الله از مکه به سوی یثرب!
گاهشماری امروزه از آنچنان ارزش بازرگانی-اقتصادی برخوردار شده است که دولتها و حکومتها به آسانی از کنار آن نمی گذرند، و گاه برنامه های خود را تا سالیان دور دور با نگاهی ریزبین و درست به گاهشمار و تقویم پی می ریزند. با اینهمه بوده اند فرمانروایانی که گاهشماری و تقویم نگاری را نادیده گرفته اند که در بخش دیگر به آن پرداخته خواهدشد
درباره گاهشماری و تقویم بسیار می توان گفت: این روزها، روزهای آغازین سال نو عبری است، مانند نوروز و فروردین خودمان! سال عبری با پاییز آغاز می شود و ماه نخست آن تیشری نام دارد! جشن سال نو ...هم "روش هشانا" نام دارد که می شود "آغاز سال"! داستان توییت های میان یک کاربر ایرانی و یک کاربر آمریکایی اسراییلی تبار را هم که بی گمان میدانید!
از هنگامی که انسانها یکسانی آب و هوا را در بخشی از زندگی خود دریافتند و آنها را "بهار و تابستان و پاییز و زمستان" نامیدند، کوشیدند که کارهای بازرگانی و کشاورزی و آیینی و جنگی و رفتن و آمدن ها و دیگر کارهای خود را با نگاه به این دگرگونی های جهان و طبیعت پیرامون شان، برنامه ریزی کنند! از همین روی، توانستند گاهشماری و تقویم نگاری را پدید آورند و بنگارند و بنویسند!
گاهشماری یا تقویم نگاری از دیرباز دگرگونی های بسیاری دیده است! روشهای گونه گونی هم برای یافتن و ساختن آن هست: خورشید، ماه و مه-خورشیدی! روشهای دیگری هم هست که شاید چندان کاربردی نداشته باشند، با اینهمه بنیان و کارکرد بیشتر آنها بر گردش ماه و خورشید و زمین بنا شده است!
گاهشماری همانند نگارش و خط، از نشانه های شهرنشینی و یکجانشینی، و پیشرفته بودن یک جامعه و همزیستی انسانی است! و هر چه گاهشمار و تقویم از ریزبینی و دقت بیشتری برخوردار باشد، نشان از برتری کمابیش آن بر دیگر گاهشمارها و تقویم هاست!
گاهشماری ایرانی جلالی، براساس گردش خورشید نگاشته می شود که به دست گروهی از دانشمندان ایرانی در بازه فرمانروایی سلطان "جلال الدوله ملکشاه سلجوقی" نگاشته و برنامه ریزی شد! دانشمندانی همچون " ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، ابومظفر اسفزاری، ابوعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی" و به سرپرستی دانشمند یگانه جهان "حکیم عمر خیام" و به فرمان وزیر دانا و کاردان سلطان، "خواجه نظامالملک طوسی"!
این کار هم برای این بود که نوروز، هجده نوروز از هنگام خود پستر مانده بود! این گاهشمار، تاکنون درست ترین گاهشماری است که با آغاز بهار و پاییز و تابستان و زمستان بیشترین هماهنگی را دارد! این گاهشماری هم اکنون در ایران و افغانستان کاربرد دارد! می توان گفت که این گاهشماری برای برنامه ریزی کارهای بازرگانی و کشاورزی بهترین است! گاهشماری گریگوری و عیسوی هم کمابیش همانند آن است!
گاهشماری عبری، گاهشمار و تقویمی است که کاربرد آن بیشتر دینی-آیینی بوده است، با اینهمه کاربری کشاورزی آن را نباید نادیده گرفت! این گاهشماری "مه-خورشیدی" است بدینگونه که بر مبنای گردش ماه کار می کند، دوازده ماه "بیست و نه" و "سی" روزه است و هر چهار سال یک ماه "سی" روزه برای هماهنگی با سالنماهای خورشیدی و نیز برای هماهنگی فصلها، به آن افزوده می شود!
گاهشماری قمری عربی که اکنون کاربرد دارد، کارآیی آیینی دارد! با چرخش ماه، روزها و ماه های آن را می شمارند و هیچ ماهی از آن در جای ویژه و بخصوصی از سال جای نمی گیرد! بهار و پاییز، تابستان و زمستان ندارد! هر چند که نام ماههای آن نشان از آن دارد که پیشترها، بهار و پاییز در این گاهشماری بوده است که اکنون نیست: ربیع الاول=بهار نخست، ربیع الثانی=بهار دوم؛ جمادی الاول=سرمای نخست، جمادی الثانی=سرمای دوم!
بیشتر گاهشماری ها، "دوازده" ماه "سی" و یا "بیست و نه" روزه، دارند و بسیاری دیگر "سیزده" ماهه هستند. مانند گاهشمار اتیوپیایی که ماه سیزدهم آن پنج روزه است! این ماه کم و زیاد شده را در عربی "نسی" می گویند! سالی را که ماه فراموش شده در آن باشد "کبیسه" یا در چاه افتاده می گویند! کبیسه گیری روش بسیار دشواری است که تنها گاه شماران و تقویم نگاران از چگونگی آن آگاهند!
آغاز گاهشماری ها شاید تنها از این روی با ارزش باشد که یادآور یک رویداد تاریخی است. مانند: روز آفرینش آدم، به تخت نشستن یزگرد سوم ساسانی، زادروز عیسای ناصری، یا کوچ و گریز فرستاده پایانی الله از مکه به سوی یثرب!
گاهشماری امروزه از آنچنان ارزش بازرگانی-اقتصادی برخوردار شده است که دولتها و حکومتها به آسانی از کنار آن نمی گذرند، و گاه برنامه های خود را تا سالیان دور دور با نگاهی ریزبین و درست به گاهشمار و تقویم پی می ریزند. با اینهمه بوده اند فرمانروایانی که گاهشماری و تقویم نگاری را نادیده گرفته اند که در بخش دیگر به آن پرداخته خواهدشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر