روزگاری بسیار دیر، در جایی بسیار دور، خدایی که جز خودش
خدایی دیگر را نمی دید، مردی از بیشمار مردان و زنان بر روی زمین تا آن
هنگام تخت و یکدست را برگزید و از او خواست برایش خانه ای بسازد نه مانند
خانه خودش از کرک بز، که از سنگ و گل:
سوره ۲۲...: الحج، آیه ۲۶
و چون بنمایاندیم براى ابراهيم جاى خانه را، چيزى را با من انباز مگردان و پاکیزه دار خانه ام را براى گردندگان و ایستادگان و خم شوندگان به خاک افتاده
این خدایی که خود را یکتا می دید، از بندگانش خواسته بود که ستایشش کنند و برایش نماز بگزارند و هر سال به دیدار آن خانه بروند.
سالیانی بسیار گذشت؛ آن خانه بارها ویران آبهای خروشان شد، جایگاه بتان و تندیس ها شد؛ و جز تنها یک بار و آن هم به گفته خود همان خدا و در برابر پیلان تنومند، آن خدای یکتا کاری برای خانه خود نکرد. نه آن را از بتان پاک نمود و نه پس از ویرانی دوباره سازی کرد، هر چه شد به دست همان بندگان نمازگزار گردنده ی آن خانه بود!
بندگان دیگر از برگزیدگان آن خدا و از فرزندان و نوادگان همان برگزیده نحستین، خانه ای دیگر ساخته بودند در جایی دیگر، و هر جایی از جهان آن روزگار تخت که بودند به سوی آن خانه نوین نماز می گزاردند
پس از گذر سالیان بسیارتر، و در روزگاری به همین نزدیکی، آن خدای تنها، برای اینکه از یادها نرفته باشد، از میان همه مردان و زنان روی زمین همچنان تخت و گسترده، مردی دیگر از میان گردندگان خانه نخستین اش را برگزید تا او را و هستی و بودن اش را به مردمان یادآوری کند.
آن برگزیده، اندک و بیش، چهارده سال رو به سوی خانه دوم خدایش که آن را "خانه پاکیزه" می گفتند نماز می کرد. تا اینکه نوادگان برگزیده نخستین، پیروان برگزیده پایانی آن خدای توانا را به سرزنش گرفتند که به سوی پرستشگاه ما نماز می کنید!
آن خدای دانا که گویی تا آن هنگام خانه نخستین اش را از یاد برده بود، در میان نماز برگزیده و فرستاده پایانی اش، به همیاری فرشته همنشین اش، روی او را از سوی "خانه پاکیزه" به سوی "خانه نخستین" بر می گرداند:
سوره ۲: البقرة - آیه ۱۴۴
همانا می بینیم روی چرخاندن ات را در آسمان، پس به راستی می گردانیم تو را به "قبله"ای که تو را خشنود می کند. پس بگردان رویت را به سوی "مسجدالحرام" و هر جا هستید بگردانید رویتان را به آن سو، و نوشته داده شدگان هم می دانند که این درستی از سوی پروردگارشان است و الله ناآگاه نیست از کردارشان
الله، آن خدای همه چیزدان و همه کارکن، که از بودن سنگ ماگنت و گرد بودن زمین و ماگنتی بودن دو سوی بالا و پایین آن آگاهی هم نداشت، و برای خشنودی و شادی برگزیده و فرستاده اش از هیچ کاری رویگردان نبود، روی نمازگزاران را از آن بالا بالاهای دور، به این پایینترهای نزدیک گرداند!
و همان شد که در سالیان نخست گریز و کوچ پیروان نورسیده الله، دشمنی و چندگانگی در کار الله با پیروانش پیدا شد، خدایی که جز خودش، هیچ خدای دیگری را تاب نمی آرد؛ آسان است که نوای ساز را و نوش شراب را نیز!
و این پرستشگاه تازه، شد جایی که سالی یکبار، الله از خون هزار هزار چارپایان بی نوا و بی گناه سیراب می شد و می شود؛ و در میانه سال نیز تشنگی اش را از خون جوانان و نوباوگان و پیران سالخورده ای که الله را باور ندارند می نشاند و خواهد نشاند! و این داستانی هر ساله و هر باره است!
سوره ۲۲...: الحج، آیه ۲۶
و چون بنمایاندیم براى ابراهيم جاى خانه را، چيزى را با من انباز مگردان و پاکیزه دار خانه ام را براى گردندگان و ایستادگان و خم شوندگان به خاک افتاده
این خدایی که خود را یکتا می دید، از بندگانش خواسته بود که ستایشش کنند و برایش نماز بگزارند و هر سال به دیدار آن خانه بروند.
سالیانی بسیار گذشت؛ آن خانه بارها ویران آبهای خروشان شد، جایگاه بتان و تندیس ها شد؛ و جز تنها یک بار و آن هم به گفته خود همان خدا و در برابر پیلان تنومند، آن خدای یکتا کاری برای خانه خود نکرد. نه آن را از بتان پاک نمود و نه پس از ویرانی دوباره سازی کرد، هر چه شد به دست همان بندگان نمازگزار گردنده ی آن خانه بود!
بندگان دیگر از برگزیدگان آن خدا و از فرزندان و نوادگان همان برگزیده نحستین، خانه ای دیگر ساخته بودند در جایی دیگر، و هر جایی از جهان آن روزگار تخت که بودند به سوی آن خانه نوین نماز می گزاردند
پس از گذر سالیان بسیارتر، و در روزگاری به همین نزدیکی، آن خدای تنها، برای اینکه از یادها نرفته باشد، از میان همه مردان و زنان روی زمین همچنان تخت و گسترده، مردی دیگر از میان گردندگان خانه نخستین اش را برگزید تا او را و هستی و بودن اش را به مردمان یادآوری کند.
آن برگزیده، اندک و بیش، چهارده سال رو به سوی خانه دوم خدایش که آن را "خانه پاکیزه" می گفتند نماز می کرد. تا اینکه نوادگان برگزیده نخستین، پیروان برگزیده پایانی آن خدای توانا را به سرزنش گرفتند که به سوی پرستشگاه ما نماز می کنید!
آن خدای دانا که گویی تا آن هنگام خانه نخستین اش را از یاد برده بود، در میان نماز برگزیده و فرستاده پایانی اش، به همیاری فرشته همنشین اش، روی او را از سوی "خانه پاکیزه" به سوی "خانه نخستین" بر می گرداند:
سوره ۲: البقرة - آیه ۱۴۴
همانا می بینیم روی چرخاندن ات را در آسمان، پس به راستی می گردانیم تو را به "قبله"ای که تو را خشنود می کند. پس بگردان رویت را به سوی "مسجدالحرام" و هر جا هستید بگردانید رویتان را به آن سو، و نوشته داده شدگان هم می دانند که این درستی از سوی پروردگارشان است و الله ناآگاه نیست از کردارشان
الله، آن خدای همه چیزدان و همه کارکن، که از بودن سنگ ماگنت و گرد بودن زمین و ماگنتی بودن دو سوی بالا و پایین آن آگاهی هم نداشت، و برای خشنودی و شادی برگزیده و فرستاده اش از هیچ کاری رویگردان نبود، روی نمازگزاران را از آن بالا بالاهای دور، به این پایینترهای نزدیک گرداند!
و همان شد که در سالیان نخست گریز و کوچ پیروان نورسیده الله، دشمنی و چندگانگی در کار الله با پیروانش پیدا شد، خدایی که جز خودش، هیچ خدای دیگری را تاب نمی آرد؛ آسان است که نوای ساز را و نوش شراب را نیز!
و این پرستشگاه تازه، شد جایی که سالی یکبار، الله از خون هزار هزار چارپایان بی نوا و بی گناه سیراب می شد و می شود؛ و در میانه سال نیز تشنگی اش را از خون جوانان و نوباوگان و پیران سالخورده ای که الله را باور ندارند می نشاند و خواهد نشاند! و این داستانی هر ساله و هر باره است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر