جهنم باوری دورغین امّا کلیدی جهت ایجاد خوف و حشت در بین انسانها در دست اسلام ناب محمّدی!
هنر ترساندن از جهنم کاراترین مهره شطرنج بازی دین در دست پیامبران توحیدی بویژه در مسحیت (نسخه جدیدتر یهودیت) و اسلام بوده و هست.
ادیان ابراهیمی برای تضمین کردن فروش محصولات دینی خود که همانا دروغ، تزویر ، خرافات، جهالت و شیاد بازیست، نقطه ضعف دیرینه انسانها که همان تصورات زندگی پس از مرگ است را بخوبی دریافته اند و از آن مرتب بهره برده و میبرند. آنها این تصورات را به دو صورت خوب و بد و یا بهشت و جهنم برای پیروانشان ترسیم کرده تا بدین وسیله کنترل کار را که همان اطاعت بی چون و چرای پیروانشان هست را در دست داشته باشند. در مورد یکی از این ابزارهای کنترل انسانها که جهنم باشد باید گفت:
جهنم ٬ واژه ای ست عبری ( گِ +هینوم = درهٔ هینوم) دره ای در بیرون از اورشلیم که راه به سمت بیت لحم از آنجا پیموده می‌شود. کودکان زمانی در آنجا برای خدایی به نام ملخ (ارمیا ۷:۳۱) قربانی می‌شده اند. و بعدها در آنجا آتشی متداوم در گرفت. ازین رو تصویری شد برای دوزخ(شئول در عبری) مکانی برای محکومیت و انقراض گنهکاران.
برای نمونه پیامبر اسلام، محمّد بخوبی از این ترفند آکاه بوده و با آوردن چنین آیاتی برای ترسیم کردن جهنم ( چند نمونه در پائین آورده شده است) که از نوشته های عهد جدید و تخیلات درونی خودش الهام گرفته و آنها را از زبان خدای ذهنش الله باز گو میکرده، پیروانش را برای پیروی ازخود مرتبا در بازی شطرنج قدرت مطلقه و تمامیت خواهانه اش در حالت کیش قرار میداده و پس از وی نیز جانشینانش و شریعتمداران اسلام این بازی شطرنج دینی او را برای در حالت کیش قرار دادن مسلمانان ادامه داده و میدهد. محمّد بدرستی میدانست همانگونه که دکاندران دینش هم امروز میدانند که بزرگترین نقطه ضعف هر انسانی ترس است و برای بسیاری ترس از مردن بالاترین و خوفناکترین لحظه زندگیست. بنابراین آنها( محمّد و جانشینانش ) از این حربه ترساندن انسانها بدرستی و با زیرکی تمام استفاده کرده و میکنند. محمّد با به زبان آوردن آیاتی در توصیف از جهنم برای ترساندن پیروانش از زندگانی پس از مرگ در صورت عدم پیروی از او و الله ذهنش آنها را مطیع اوامر و دستورات خودش می کرد و هنوز هم این عمل با شدت تمام توسط شریعتمداران راه او ادامه دارد. به چند نمونه از این آیات دقت کنید.
توبه 19
ودر بزرگترین روز حج خدا و رسولش به مردم اعلام می دارند که خدا و رسول از مشرکین بیزارند. پس اگر شما مشرکان توبه کردید برایتان بسی بهتر خواهد بود، و اگر رو برگردانید بدانید که شما بر نیایید، و مژده عذابی دردناک به آن کافران برسان!
بقره 24
پس اگر چنين نكنيد، كه هرگز نخواهيد كرد( منظور اطاعت از محمّد و الله ذهنش است)، از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم و سنگها است، و براى كافران، آماده شده است!
بقره 217
...ولى كسى كه از آيينش برگردد( یعنی مرتدان که از آئین محمّد برگشته اند) ، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك او، در دنيا و آخرت، برباد مىرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و هميشه در آن خواهند بود!
حج 19
کسانی که کافر شدند لباسهایی از آتش برای آنها بریده می شود و بر سر آنان اب سوزان حمیم جهنم ریزند تا پوست بدنشان و انچه در درون شکم آنهاست گداخته شود!
ابراهیم 49
و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجير مىبينى، كه دستها و گردنهايشان را به هم بسته است!
ابراهیم 50
لباسهايشان از قطران ( ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال) است؛ و صورتهايشان را آتش مىپوشاند...!
و در همین زمینه ملایانی نظیر محمّد باقرمجلسی هم به این توهومات محمّد با ساختن احادیثی برای درست جلوه دادن آیات جهنمی او در قرآن بیشتر دامن زده اند. به این حدیث برای نمونه توجه کنید.
باقرمجلسی:
جبرئیل هم به حضرت محمد عرض کرد که : اگر یکی از پیراهن و سرابیل اهل جهنم بین زمین و آسمان آویزان شود ٬ تمام اهل زمین از بوی بد و حرارت آن می میرند .حضرت محمد با شنیدن این حرف گریه کرد. ( بحارالانوار .جلد 8 .باب النار)
اکنون با نگاه کردن به اینگونه از آیات که چند نمونه از آنها در بالا آورده شده است، باید از خود پرسید.
آیا یک انسان عصر حاضر هنوز هم باید اسیر چنین خرافاتی باشد و برای درست زیستن و درست اندیشیدن، ترس از چنین تخیلات جنون آمیزی را در ذهن خود بپروراند و از آنها پیروی کند؟
آیا تنها وجدان و شرف انسانی کافی نیست تا یک انسان متفکر از آنها به همراه دانش و علم و خِرد خویش برای زندگی درست تر، سالم تر، منطقی تر و آزادانه تر بهره بگیرد؟
خود قضاوت کنید، کدام یک منطقی تر و خِردگرایانه تر هستند، تهدید محمّد با جهنم ذهنش آنهم برای پیروی از او و الله خیالیش برای یک زندگی برده وار و اسیر شده در دستان او و جانشینانش و یا داشتن یک وجدان درست، نیک کردار و شرافتی پاک بعنوان یک انسان دگر اندیش و خِردگرا برای احترام گذاشتن به آزادی و حقوق برابر و یکسان همه انسانها و همزیستی صلح جویانه و احترام گرا در کنار تمام گرایش های موجود در جهان؟
براستی کدام یک عقلانی تر ، منطقی تر و پذیروفتنی تر است؟
هنر ترساندن از جهنم کاراترین مهره شطرنج بازی دین در دست پیامبران توحیدی بویژه در مسحیت (نسخه جدیدتر یهودیت) و اسلام بوده و هست.
ادیان ابراهیمی برای تضمین کردن فروش محصولات دینی خود که همانا دروغ، تزویر ، خرافات، جهالت و شیاد بازیست، نقطه ضعف دیرینه انسانها که همان تصورات زندگی پس از مرگ است را بخوبی دریافته اند و از آن مرتب بهره برده و میبرند. آنها این تصورات را به دو صورت خوب و بد و یا بهشت و جهنم برای پیروانشان ترسیم کرده تا بدین وسیله کنترل کار را که همان اطاعت بی چون و چرای پیروانشان هست را در دست داشته باشند. در مورد یکی از این ابزارهای کنترل انسانها که جهنم باشد باید گفت:
جهنم ٬ واژه ای ست عبری ( گِ +هینوم = درهٔ هینوم) دره ای در بیرون از اورشلیم که راه به سمت بیت لحم از آنجا پیموده می‌شود. کودکان زمانی در آنجا برای خدایی به نام ملخ (ارمیا ۷:۳۱) قربانی می‌شده اند. و بعدها در آنجا آتشی متداوم در گرفت. ازین رو تصویری شد برای دوزخ(شئول در عبری) مکانی برای محکومیت و انقراض گنهکاران.
برای نمونه پیامبر اسلام، محمّد بخوبی از این ترفند آکاه بوده و با آوردن چنین آیاتی برای ترسیم کردن جهنم ( چند نمونه در پائین آورده شده است) که از نوشته های عهد جدید و تخیلات درونی خودش الهام گرفته و آنها را از زبان خدای ذهنش الله باز گو میکرده، پیروانش را برای پیروی ازخود مرتبا در بازی شطرنج قدرت مطلقه و تمامیت خواهانه اش در حالت کیش قرار میداده و پس از وی نیز جانشینانش و شریعتمداران اسلام این بازی شطرنج دینی او را برای در حالت کیش قرار دادن مسلمانان ادامه داده و میدهد. محمّد بدرستی میدانست همانگونه که دکاندران دینش هم امروز میدانند که بزرگترین نقطه ضعف هر انسانی ترس است و برای بسیاری ترس از مردن بالاترین و خوفناکترین لحظه زندگیست. بنابراین آنها( محمّد و جانشینانش ) از این حربه ترساندن انسانها بدرستی و با زیرکی تمام استفاده کرده و میکنند. محمّد با به زبان آوردن آیاتی در توصیف از جهنم برای ترساندن پیروانش از زندگانی پس از مرگ در صورت عدم پیروی از او و الله ذهنش آنها را مطیع اوامر و دستورات خودش می کرد و هنوز هم این عمل با شدت تمام توسط شریعتمداران راه او ادامه دارد. به چند نمونه از این آیات دقت کنید.
توبه 19
ودر بزرگترین روز حج خدا و رسولش به مردم اعلام می دارند که خدا و رسول از مشرکین بیزارند. پس اگر شما مشرکان توبه کردید برایتان بسی بهتر خواهد بود، و اگر رو برگردانید بدانید که شما بر نیایید، و مژده عذابی دردناک به آن کافران برسان!
بقره 24
پس اگر چنين نكنيد، كه هرگز نخواهيد كرد( منظور اطاعت از محمّد و الله ذهنش است)، از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم و سنگها است، و براى كافران، آماده شده است!
بقره 217
...ولى كسى كه از آيينش برگردد( یعنی مرتدان که از آئین محمّد برگشته اند) ، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك او، در دنيا و آخرت، برباد مىرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و هميشه در آن خواهند بود!
حج 19
کسانی که کافر شدند لباسهایی از آتش برای آنها بریده می شود و بر سر آنان اب سوزان حمیم جهنم ریزند تا پوست بدنشان و انچه در درون شکم آنهاست گداخته شود!
ابراهیم 49
و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجير مىبينى، كه دستها و گردنهايشان را به هم بسته است!
ابراهیم 50
لباسهايشان از قطران ( ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال) است؛ و صورتهايشان را آتش مىپوشاند...!
و در همین زمینه ملایانی نظیر محمّد باقرمجلسی هم به این توهومات محمّد با ساختن احادیثی برای درست جلوه دادن آیات جهنمی او در قرآن بیشتر دامن زده اند. به این حدیث برای نمونه توجه کنید.
باقرمجلسی:
جبرئیل هم به حضرت محمد عرض کرد که : اگر یکی از پیراهن و سرابیل اهل جهنم بین زمین و آسمان آویزان شود ٬ تمام اهل زمین از بوی بد و حرارت آن می میرند .حضرت محمد با شنیدن این حرف گریه کرد. ( بحارالانوار .جلد 8 .باب النار)
اکنون با نگاه کردن به اینگونه از آیات که چند نمونه از آنها در بالا آورده شده است، باید از خود پرسید.
آیا یک انسان عصر حاضر هنوز هم باید اسیر چنین خرافاتی باشد و برای درست زیستن و درست اندیشیدن، ترس از چنین تخیلات جنون آمیزی را در ذهن خود بپروراند و از آنها پیروی کند؟
آیا تنها وجدان و شرف انسانی کافی نیست تا یک انسان متفکر از آنها به همراه دانش و علم و خِرد خویش برای زندگی درست تر، سالم تر، منطقی تر و آزادانه تر بهره بگیرد؟
خود قضاوت کنید، کدام یک منطقی تر و خِردگرایانه تر هستند، تهدید محمّد با جهنم ذهنش آنهم برای پیروی از او و الله خیالیش برای یک زندگی برده وار و اسیر شده در دستان او و جانشینانش و یا داشتن یک وجدان درست، نیک کردار و شرافتی پاک بعنوان یک انسان دگر اندیش و خِردگرا برای احترام گذاشتن به آزادی و حقوق برابر و یکسان همه انسانها و همزیستی صلح جویانه و احترام گرا در کنار تمام گرایش های موجود در جهان؟
براستی کدام یک عقلانی تر ، منطقی تر و پذیروفتنی تر است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر