آیات قرآن معانی پیشین و پسین دارند!!
قسمتی از کتاب نقدی بر قرآن نوشته پرفسور ایلهان آرسل
با گفتن اینکه آیات قرآن معانی پیشین و پسین دارند سعی در پوشاندن تناقضها ، بی معنی بودن و عدم منطق در آیات قرآن را دارند . قسمت دوم
از دیگر آیات قرآن... که اسلامگرایان معتقدند تناقضی در آنها وجود ندارد ، بلکه این همان موضوع " معانی
پسین وپیشین " قرآنی است ، آیاتی است که به داستان یونس مربوط میشود .
در سوره 21 قرآن ، سوره انبیا آیات 87 و 88 چنین مینویسد :
" و ذو النون را یاد کن آن دم که خشمناک برفت و گمان کرد بر او سخت نمی گیریم ، پس از ظلمات ندا داد که پروردگارا! خدایی جز تو نیست ، تسبیح تو گویم که من از ستمگران بودم .
پس اجابتش کردیم و از تنگنا نجاتش دادیم و مؤمنان را نیز چنین نجات می دهیم . "
درک و فهم معانی و منظور نویسنده از این سطور نا ممکن است . " ذوالنون " کیست ؟ چیست ؟ چرا خشمگین شده بود که به او یاری خواهد کرد ؟ چرا در ظلمات تنها بودن هدا را باور میکند و در سایه این باور رهائی می یابد ، معلوم نیست . و با تمام این مجهولات خدا به محمد میگوید که " ذوالنون " را یاد کن . آنچه خدا در باره " ذوالنون " میگوید معلوم نیست که چیست . زیرا که در آیات و سوره های پیشین چیزی در این مورد که قابل توجه باشد ، نیست . فقط در ابتدا قرآن سوره چهارم ، سوره نسا اشاره میشود که یونس نیز مانند دیگر پیامبران کسی را برای واسطه وحی داشته است . ( نسا آیه 163 ) " ما به تو وحی کردیم ، همانطور که به نوح و پیامبران پس از او وحی کردیم و به داود زبور دادیم . "
و نیز در سوره دهم ، سوره یونس فقط در یک آیه اشاره ای شده است که قوم یونس در سایه ایمان بخدا از عذاب رهائی یافتند . ( سوره یونس 98 ) " چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد ، تنها قوم یونس بود که همین که ایمان آورد عذاب ذلت آور دنیوی را از ایشان برداشتیم و تا مدتی دیگر از زندگی برخوردارشان کردیم ."
لازم بتوضیح ندارد که هیچکدام از آیات مذکور در سوره های نسا و یونس ، برای توضیح آیات 87 و 88 سوره انبیا کافی نیستند . خواننده از خود میپرسد که ، خدا به محمد راجع به یونس چه گفته بود که حال میگوید " ذوالنون را یاد کن " ؟ برای روشن شدن این موضوع بایستی به سوره 37 قرآن ، سوره صافات جهش ! بکنیم . چونکه آنجا مینویسد ، یونس یکی از " پیامبران " بوده ، در کشتی با " آنها " متقابلا قرعه میکشد و چون میبازد به دریا انداخته میشود ، از طرف خداوند از شکم ماهی در " بی حالی " بیرون کشیده میشود و بعد خدا به او گیاهی با برگهای پهن میرساند ، او را به قومی با صد هزار نفوس و یا بیشتر برای پیغمبری میفرستد ، این قوم به او ایمان میاورند و خدا برای مدتی آنها را نگه میدارد . سوره صافات آیات 139 – 148 " و یونس از رسولان ( ما ) است!
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر ( از جمعیّت و بار ) فرار کرد.
و با آنها قرعه افکند ، ( و قرعه به نام او افتاد و ) مغلوب شد!
( او را به دریا افکندند ) و ماهی عظیمی او را بلعید ، در حالی که مستحقّ سرزنش بود!
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود ...
تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند
( به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و ) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود
و بوته کدویی بر او رویاندیم ( تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد )
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری- یا بیشتر- فرستادیم
آنها ایمان آوردند ، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم! "
همانطور که دقت میکنید در اینجا هر جمله مملو از نا شناخته ها و غیر قابل درکهاست . بطور مثال : کشتی مورد بحث چیست ؟ یونس برای چه و چگونه وارد این کشتی شده بود ؟ با چه کسانی بود و این کسان به چه دلیل قرعه کشیدند ؟ چرا بازنده را به دریا انداختند ؟ در دریا چکونه از طرف یک ماهی قورت داده شده و چگونه زنده مانده بود ؟ بعد از اینکه از شکم ماهی بیرون آورده شد چرا خدا به او گیاهی با برگهای پهن داد ؟ خدا او را به کدام قوم پیامبر کرده بود ؟
بله ، هیچکدام از این سئوالات جوابی ندارند ! با این حال اسلامگرایان سوره های انبیا و صافات را داری آیات با معانی پسین وپیشین میدانند و میگویند آیات سوره صافات توضیح و روشنگر آیات سوره انبیا هستند .
زیرا که سوره صافات قبل از سوره انبیا نازل شده است . هر چند سوره صافات سوره 37 قرآن از لحاظ کتابت است ولی بعنوان سوره 56 نازل شده است و نیز سوره انبیا که سوره 21 کتابت قرآن است د ر رتبه 73 نزول قرار دارد . یعنی از دید اسلامگرایان داستان یونس را در قرآن بایستی بترتیب نزول آیات خواند و درک کرد نه بترتیب کتابت آنها در قرآن . اگر اینگونه عمل کنیم و آیاتی که به داستان یونس در سوره صافات موجود است و قبل از سوره انبیا نازل شده است را بخوانیم و متعاقبا آیات مربوط به داستان یونس را در سوره انبیا بخوانیم ، دیگر تناقض و نکته مبهمی وجود نخواهد داشت زیرا در این صورت جمله " ذوالنون را یاد کن " در آیه 87 سوره انبیا براحتی قابل درک و پرمفهوم خواهد شد !
لازم است اشاره کنیم که این ادعای اسلامگرایان اهمیت و ماهیت علمی ندارد زیرا ابتدا هیچ کتابی را ( مثلا قرآن ) نمیتوان از انتها و یا از وسط شروع کرد و خواند ، به ترتیب کتابت خوانده میشود و همانطور ارزیابی میشود و اساسا طبق نظر اسلامگرایان تشخیص ترتیب آیات و سوره های قرآن و تنظیم آنها ، مشخصا خود خداست و خدا این ترتیب را بترتیب نزول آیات تنظیم کرده است . اگر خدا خواستار خواندن قرآن بترتیب زمانی نزول آیات و سوره ها بود ، این را آشکارا بیان میکرد و بطور مثال میگفت : که آیات قرآن دارای معانی پسین و پیشین هستند از اینرو این کتاب را بترتیب نزول آیات بخوانید ، حال اینکه چنین چیزی موجود نیست . بنابه گفته محمد آیات سوره های قرآن تنظیم ترتیب آنها و خواندن قرآن در همان شکل و حال دستور خداست . آیا یافتن راهی غیر از این ، یعنی خواندن آیات بترتیب نزول آنها ، در برابر امر خدا قرار گرفتن نیست ؟
نتیجه ای که بدست میدهد اینکه با گفتن " آیات معانی پسین و پیشین دارند " و قرآن را باید بترتیبی غیر از ترتیب کتابت خواند و بر این اساس به یک ارزیابی دیگر دست یافت ، نیز از دیدگاه اسلامگرایان متناقض اراده خداست .
علاوه بر این در مورد ترتیب زمانی نزول آیات قران اطمینان کامل وجود ندارد ، کدام آیه و سوره کجا و کی نازل شده است جای بحث دارد . با این اعتبار هنگام خواندن قرآن بترتیب کتابت در کنار تناقضات و در هم ریختگی موجود اگر بخواهیم ترتیب نزول آیات را نیز جستجو کنیم با بن بست و یا معضلی حل نشدنی روبرو خواهیم شد .
تمام اینها یک طرف ، برای یک آن هم که شده مانند اسلامگرایان رفتار کنیم و آیات قرآن را بر اساس " معانی پسین و پیشین " بخوانیم ، باز هم تناقضات ، ابهامات مربوط به داستان یونس حل نخواهد شد و امکان درک مطلب همچنان نا ممکن است .
ترتیب آیات مربوط به داستان یونس بترتیب کتابت
سوره چهارم سوره نساء آیه 163
سوره دهم سوره یونس آیه 98
سوره بیست و یکم سوره انبیاء آیه 87 و 88
سوره سی و هفتم سوره صافات آیه 148 – 139
سوره شصت و هشتم سوره قلم آیات 50 – 48
اگر آیات فوق را بترتیب نزول تنظیم کنیم چنین خواهد شد
سوره قلم سوره دوم نازل شده
سوره یونس سوره پنجاه و یکم نازل شده
سوره صافات سوره پنجاه و ششم نازل شده
سوره انبیاء سوره هفتاد و سوم نازل شده
سوره نساء سوره هفتاد و شش نازل شده
حال داستان یونس را بترتیب نزول انها میخوانیم
در سوره قلم سوره ای که بعنوان سوره دوم نازل شده است د ر آیات 50 – 48 چنین مینویسد : " اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش ، و مانند صاحب ماهی [ یونس ] مباش ( که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد ) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود ، ( از شکم ماهی ) بیرون افکنده می شد در حالی که نکوهیده بود!
ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد! "
یعنی بنابه این آیات خدا به محمد میگوید که صبر پیشه کن و مانند " صاحب ماهی " نباشد . در این حال " صاحب ماهی " را در خشم غرق شده و بدرگاه خدا دعا کرده و پشیمان شده معرفی میکند و اضافه میکند " و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود ، ( از شکم ماهی ) بیرون افکنده می شد در حالی که نکوهیده بود! "
و نیز خدا میگوید که در نهایت امر او را انتخاب کرده و او را از صالحین قرار داده و به او وحی ها میفرستد .
با خواند این آیات سوره قلم ، سوره ای که گفته میشود بعنوان سوره دوم نازل شده است ، چیزی نمیتوان دریافت . د رحقیقت نمیدانیم این آیات در رابطه با یونس هستند یا نه ؟!! زیرا که در این آیات از کسی بعنوان " صاحب ماهی " سخن میگوید ، صاحب ماهی کیست ؟ اصلا صاحب ماهی یعنی چه ؟ خدا قبلا راجع به این موضوع سخنی نگفته است که بدانیم . در اینجا از کلمه " حوت " استفاده کرده است که به معنای ماهی است . پس خدا به یک نفر " صاحب ماهی " میگوید ، ولی چرا ؟ او چکار کرده است که شایسته این لقب شده . امکان پاسخ دادن یه هیچکدام از این پرسشها ممکن نیست ، چرا که سوره علق دومین سوره نازل شده است و در سوره های قبلی سخنی در این مورد بمیان نیامده است .
بنابه نظر تحلیل گران اسلامی ، " صاحب ماهی " در سوره قلم همان یونس است . چرا خدا " یونس " یودن او را آشکارا بیان نمیکند ؟ در خصوص اینکه چرا خدا ترجیح میدهد یونس را " صاحب ماهی " بنامد هیچ توضیح و اطلاعی نمیدهد . باز بهمین شکل در آیات فوق " صاحب ماهی " خشمگین است ، با خدا سخن میگوید ، راز ونیاز میکند ، خدا او را انتخاب میکند و از " صالحین " قرارش میدهد . ولی سئوال اینست که چرا یونس خشمگین شده است ؟ چرا خدا به محمد میگوید " اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش ، و مانند صاحب ماهی [ یونس ] مباش ( که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد ) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند. " ( آیه 48 سوره قلم )
جواب را نمیدانیم . زیرا در باره هیچکدام از اینها سخنی گفته نشده است . برای کسب اطلاعات در باره تمام این مجهولات بایستی تمام ایات و سوره های بعدی که نازل شده اند را بخوانیم . آنوقت میفهمیم که یونس که در کشتی بوده بدریا پرت شده است و بعد توسط یک ماهی بزرگ بلعیده شده و یک مدت در شکم ماهی مانده و بعد توسط خدا نجات یافته است و بدین سبب است که خدا او را " صاحب ماهی " مینامد و با این اصطلاح ماندن یونس در شکم ماهی را روشن میکند . و واقعا تمام آیات مربوط به داستان یونس بعد از سوره قلم ، در سوره یونس میباشد و در سوره یونس که سوره پنجاه و یکم قرآن میباشد . بعبارت دیگر خدا بعد از سوره قلم و آیات فوق الذکر در مورد یونس ، مدت زمانی به اندازه 49 سوره فاصله داده است و بعد سوره یونس را فرستاده است و در این فاصله به داستان یونس هیچ اشاره ای نشده است . بجاست اینجا مشخص کنیم که با نگاه کردن به سوره یونس و نام سوره ، استنباط خواننده کسب اطلاعاتی راجع به یونس است و نیز روایت داستان او ، در حالیکه اصلا اینگونه نیست . زیرا سوره ای که از 109 آیه تشکیل شده ف فقط و فقط در یکجا اشاره به یونس دارد و آن آیه 98 است .
سوره یونس آیه 98 " چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد ، تنها قوم یونس بود که همین که ایمان آورد عذاب ذلت آور دنیوی را از ایشان برداشتیم و تا مدتی دیگر از زندگی برخوردارشان کردیم . " همانطور که میبینید اینجا با یونس و امت او روبرو میشویم ، اما معلوم نیست امتش چه کسانی هستند ، چه کرده اند که به عذاب دچار شدند و سپس رهائی یافتند . برای یافتن پاسخ بایستی آیات و سوره های بعدی را مطالعه کنیم ! با انجام این مطالعه نصفه و نیمه در میابیم که ، قوم یونس او را انکار میکنند و یونس از میا آنها جدا میشود و وقتی قوم متوجه عذابی که از طرف خدا قرار است برای آنها بیاید میشوند ، پشیمان شده و به خدا التماس و راز و نیاز میکنند و خدا آنها را می بخشد .
در سوره صافات که در رده 56 نزول و 37 کتابت قرار دارد ، آیه 139 میگوید : " و البته یونس فرستاده ما ست " ، اینجاست که در می یابیم یونس یک پیغمبر بوده است . بعد از آن در هشت آیه از یونس سخن میگوید ، که خیلی بهم ریخته هستند . بخوانیم : " به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر ( از جمعیّت و بار ) فرار کرد.
و با آنها قرعه افکند ، ( و قرعه به نام او افتاد و ) مغلوب شد!
( او را به دریا افکندند ) و ماهی عظیمی او را بلعید ، در حالی که مستحقّ سرزنش بود!
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود ...
تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند
( به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و ) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود
و بوته کدویی بر او رویاندیم ( تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد )
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری- یا بیشتر- فرستادیم
آنها ایمان آوردند ، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم! " صافات آیات 148 – 140
یافتن هر گونه مفهوم از این آیات کاملا غیر ممکن است . در این بین سعی میشود که به داستان یونس پرداخته شود ولی همچنان ناقص رها میشود . چه شده است که یونس سوار کشتی " پر " شده و فرار کرده است ؟ چرا با آن کشتی نشستگان قرعه انداخته است ؟ به چه دلیل خود را سرزنش میکرده ؟ چگونه از طرف ماهی بلعیده شده ؟ چگونه خدا او را از شکم ماهی زنده ولی " بیحال " بیرون کشیده و گیاهی از خانواده کدویان به او داده است ؟ در نهایت او برای چه کسانی برای پیامبری فرستاده شده بود ؟
ادامه دارد
قسمتی از کتاب نقدی بر قرآن نوشته پرفسور ایلهان آرسل
با گفتن اینکه آیات قرآن معانی پیشین و پسین دارند سعی در پوشاندن تناقضها ، بی معنی بودن و عدم منطق در آیات قرآن را دارند . قسمت دوم
از دیگر آیات قرآن... که اسلامگرایان معتقدند تناقضی در آنها وجود ندارد ، بلکه این همان موضوع " معانی
پسین وپیشین " قرآنی است ، آیاتی است که به داستان یونس مربوط میشود .
در سوره 21 قرآن ، سوره انبیا آیات 87 و 88 چنین مینویسد :
" و ذو النون را یاد کن آن دم که خشمناک برفت و گمان کرد بر او سخت نمی گیریم ، پس از ظلمات ندا داد که پروردگارا! خدایی جز تو نیست ، تسبیح تو گویم که من از ستمگران بودم .
پس اجابتش کردیم و از تنگنا نجاتش دادیم و مؤمنان را نیز چنین نجات می دهیم . "
درک و فهم معانی و منظور نویسنده از این سطور نا ممکن است . " ذوالنون " کیست ؟ چیست ؟ چرا خشمگین شده بود که به او یاری خواهد کرد ؟ چرا در ظلمات تنها بودن هدا را باور میکند و در سایه این باور رهائی می یابد ، معلوم نیست . و با تمام این مجهولات خدا به محمد میگوید که " ذوالنون " را یاد کن . آنچه خدا در باره " ذوالنون " میگوید معلوم نیست که چیست . زیرا که در آیات و سوره های پیشین چیزی در این مورد که قابل توجه باشد ، نیست . فقط در ابتدا قرآن سوره چهارم ، سوره نسا اشاره میشود که یونس نیز مانند دیگر پیامبران کسی را برای واسطه وحی داشته است . ( نسا آیه 163 ) " ما به تو وحی کردیم ، همانطور که به نوح و پیامبران پس از او وحی کردیم و به داود زبور دادیم . "
و نیز در سوره دهم ، سوره یونس فقط در یک آیه اشاره ای شده است که قوم یونس در سایه ایمان بخدا از عذاب رهائی یافتند . ( سوره یونس 98 ) " چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد ، تنها قوم یونس بود که همین که ایمان آورد عذاب ذلت آور دنیوی را از ایشان برداشتیم و تا مدتی دیگر از زندگی برخوردارشان کردیم ."
لازم بتوضیح ندارد که هیچکدام از آیات مذکور در سوره های نسا و یونس ، برای توضیح آیات 87 و 88 سوره انبیا کافی نیستند . خواننده از خود میپرسد که ، خدا به محمد راجع به یونس چه گفته بود که حال میگوید " ذوالنون را یاد کن " ؟ برای روشن شدن این موضوع بایستی به سوره 37 قرآن ، سوره صافات جهش ! بکنیم . چونکه آنجا مینویسد ، یونس یکی از " پیامبران " بوده ، در کشتی با " آنها " متقابلا قرعه میکشد و چون میبازد به دریا انداخته میشود ، از طرف خداوند از شکم ماهی در " بی حالی " بیرون کشیده میشود و بعد خدا به او گیاهی با برگهای پهن میرساند ، او را به قومی با صد هزار نفوس و یا بیشتر برای پیغمبری میفرستد ، این قوم به او ایمان میاورند و خدا برای مدتی آنها را نگه میدارد . سوره صافات آیات 139 – 148 " و یونس از رسولان ( ما ) است!
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر ( از جمعیّت و بار ) فرار کرد.
و با آنها قرعه افکند ، ( و قرعه به نام او افتاد و ) مغلوب شد!
( او را به دریا افکندند ) و ماهی عظیمی او را بلعید ، در حالی که مستحقّ سرزنش بود!
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود ...
تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند
( به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و ) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود
و بوته کدویی بر او رویاندیم ( تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد )
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری- یا بیشتر- فرستادیم
آنها ایمان آوردند ، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم! "
همانطور که دقت میکنید در اینجا هر جمله مملو از نا شناخته ها و غیر قابل درکهاست . بطور مثال : کشتی مورد بحث چیست ؟ یونس برای چه و چگونه وارد این کشتی شده بود ؟ با چه کسانی بود و این کسان به چه دلیل قرعه کشیدند ؟ چرا بازنده را به دریا انداختند ؟ در دریا چکونه از طرف یک ماهی قورت داده شده و چگونه زنده مانده بود ؟ بعد از اینکه از شکم ماهی بیرون آورده شد چرا خدا به او گیاهی با برگهای پهن داد ؟ خدا او را به کدام قوم پیامبر کرده بود ؟
بله ، هیچکدام از این سئوالات جوابی ندارند ! با این حال اسلامگرایان سوره های انبیا و صافات را داری آیات با معانی پسین وپیشین میدانند و میگویند آیات سوره صافات توضیح و روشنگر آیات سوره انبیا هستند .
زیرا که سوره صافات قبل از سوره انبیا نازل شده است . هر چند سوره صافات سوره 37 قرآن از لحاظ کتابت است ولی بعنوان سوره 56 نازل شده است و نیز سوره انبیا که سوره 21 کتابت قرآن است د ر رتبه 73 نزول قرار دارد . یعنی از دید اسلامگرایان داستان یونس را در قرآن بایستی بترتیب نزول آیات خواند و درک کرد نه بترتیب کتابت آنها در قرآن . اگر اینگونه عمل کنیم و آیاتی که به داستان یونس در سوره صافات موجود است و قبل از سوره انبیا نازل شده است را بخوانیم و متعاقبا آیات مربوط به داستان یونس را در سوره انبیا بخوانیم ، دیگر تناقض و نکته مبهمی وجود نخواهد داشت زیرا در این صورت جمله " ذوالنون را یاد کن " در آیه 87 سوره انبیا براحتی قابل درک و پرمفهوم خواهد شد !
لازم است اشاره کنیم که این ادعای اسلامگرایان اهمیت و ماهیت علمی ندارد زیرا ابتدا هیچ کتابی را ( مثلا قرآن ) نمیتوان از انتها و یا از وسط شروع کرد و خواند ، به ترتیب کتابت خوانده میشود و همانطور ارزیابی میشود و اساسا طبق نظر اسلامگرایان تشخیص ترتیب آیات و سوره های قرآن و تنظیم آنها ، مشخصا خود خداست و خدا این ترتیب را بترتیب نزول آیات تنظیم کرده است . اگر خدا خواستار خواندن قرآن بترتیب زمانی نزول آیات و سوره ها بود ، این را آشکارا بیان میکرد و بطور مثال میگفت : که آیات قرآن دارای معانی پسین و پیشین هستند از اینرو این کتاب را بترتیب نزول آیات بخوانید ، حال اینکه چنین چیزی موجود نیست . بنابه گفته محمد آیات سوره های قرآن تنظیم ترتیب آنها و خواندن قرآن در همان شکل و حال دستور خداست . آیا یافتن راهی غیر از این ، یعنی خواندن آیات بترتیب نزول آنها ، در برابر امر خدا قرار گرفتن نیست ؟
نتیجه ای که بدست میدهد اینکه با گفتن " آیات معانی پسین و پیشین دارند " و قرآن را باید بترتیبی غیر از ترتیب کتابت خواند و بر این اساس به یک ارزیابی دیگر دست یافت ، نیز از دیدگاه اسلامگرایان متناقض اراده خداست .
علاوه بر این در مورد ترتیب زمانی نزول آیات قران اطمینان کامل وجود ندارد ، کدام آیه و سوره کجا و کی نازل شده است جای بحث دارد . با این اعتبار هنگام خواندن قرآن بترتیب کتابت در کنار تناقضات و در هم ریختگی موجود اگر بخواهیم ترتیب نزول آیات را نیز جستجو کنیم با بن بست و یا معضلی حل نشدنی روبرو خواهیم شد .
تمام اینها یک طرف ، برای یک آن هم که شده مانند اسلامگرایان رفتار کنیم و آیات قرآن را بر اساس " معانی پسین و پیشین " بخوانیم ، باز هم تناقضات ، ابهامات مربوط به داستان یونس حل نخواهد شد و امکان درک مطلب همچنان نا ممکن است .
ترتیب آیات مربوط به داستان یونس بترتیب کتابت
سوره چهارم سوره نساء آیه 163
سوره دهم سوره یونس آیه 98
سوره بیست و یکم سوره انبیاء آیه 87 و 88
سوره سی و هفتم سوره صافات آیه 148 – 139
سوره شصت و هشتم سوره قلم آیات 50 – 48
اگر آیات فوق را بترتیب نزول تنظیم کنیم چنین خواهد شد
سوره قلم سوره دوم نازل شده
سوره یونس سوره پنجاه و یکم نازل شده
سوره صافات سوره پنجاه و ششم نازل شده
سوره انبیاء سوره هفتاد و سوم نازل شده
سوره نساء سوره هفتاد و شش نازل شده
حال داستان یونس را بترتیب نزول انها میخوانیم
در سوره قلم سوره ای که بعنوان سوره دوم نازل شده است د ر آیات 50 – 48 چنین مینویسد : " اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش ، و مانند صاحب ماهی [ یونس ] مباش ( که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد ) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود ، ( از شکم ماهی ) بیرون افکنده می شد در حالی که نکوهیده بود!
ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد! "
یعنی بنابه این آیات خدا به محمد میگوید که صبر پیشه کن و مانند " صاحب ماهی " نباشد . در این حال " صاحب ماهی " را در خشم غرق شده و بدرگاه خدا دعا کرده و پشیمان شده معرفی میکند و اضافه میکند " و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود ، ( از شکم ماهی ) بیرون افکنده می شد در حالی که نکوهیده بود! "
و نیز خدا میگوید که در نهایت امر او را انتخاب کرده و او را از صالحین قرار داده و به او وحی ها میفرستد .
با خواند این آیات سوره قلم ، سوره ای که گفته میشود بعنوان سوره دوم نازل شده است ، چیزی نمیتوان دریافت . د رحقیقت نمیدانیم این آیات در رابطه با یونس هستند یا نه ؟!! زیرا که در این آیات از کسی بعنوان " صاحب ماهی " سخن میگوید ، صاحب ماهی کیست ؟ اصلا صاحب ماهی یعنی چه ؟ خدا قبلا راجع به این موضوع سخنی نگفته است که بدانیم . در اینجا از کلمه " حوت " استفاده کرده است که به معنای ماهی است . پس خدا به یک نفر " صاحب ماهی " میگوید ، ولی چرا ؟ او چکار کرده است که شایسته این لقب شده . امکان پاسخ دادن یه هیچکدام از این پرسشها ممکن نیست ، چرا که سوره علق دومین سوره نازل شده است و در سوره های قبلی سخنی در این مورد بمیان نیامده است .
بنابه نظر تحلیل گران اسلامی ، " صاحب ماهی " در سوره قلم همان یونس است . چرا خدا " یونس " یودن او را آشکارا بیان نمیکند ؟ در خصوص اینکه چرا خدا ترجیح میدهد یونس را " صاحب ماهی " بنامد هیچ توضیح و اطلاعی نمیدهد . باز بهمین شکل در آیات فوق " صاحب ماهی " خشمگین است ، با خدا سخن میگوید ، راز ونیاز میکند ، خدا او را انتخاب میکند و از " صالحین " قرارش میدهد . ولی سئوال اینست که چرا یونس خشمگین شده است ؟ چرا خدا به محمد میگوید " اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش ، و مانند صاحب ماهی [ یونس ] مباش ( که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد ) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند. " ( آیه 48 سوره قلم )
جواب را نمیدانیم . زیرا در باره هیچکدام از اینها سخنی گفته نشده است . برای کسب اطلاعات در باره تمام این مجهولات بایستی تمام ایات و سوره های بعدی که نازل شده اند را بخوانیم . آنوقت میفهمیم که یونس که در کشتی بوده بدریا پرت شده است و بعد توسط یک ماهی بزرگ بلعیده شده و یک مدت در شکم ماهی مانده و بعد توسط خدا نجات یافته است و بدین سبب است که خدا او را " صاحب ماهی " مینامد و با این اصطلاح ماندن یونس در شکم ماهی را روشن میکند . و واقعا تمام آیات مربوط به داستان یونس بعد از سوره قلم ، در سوره یونس میباشد و در سوره یونس که سوره پنجاه و یکم قرآن میباشد . بعبارت دیگر خدا بعد از سوره قلم و آیات فوق الذکر در مورد یونس ، مدت زمانی به اندازه 49 سوره فاصله داده است و بعد سوره یونس را فرستاده است و در این فاصله به داستان یونس هیچ اشاره ای نشده است . بجاست اینجا مشخص کنیم که با نگاه کردن به سوره یونس و نام سوره ، استنباط خواننده کسب اطلاعاتی راجع به یونس است و نیز روایت داستان او ، در حالیکه اصلا اینگونه نیست . زیرا سوره ای که از 109 آیه تشکیل شده ف فقط و فقط در یکجا اشاره به یونس دارد و آن آیه 98 است .
سوره یونس آیه 98 " چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد ، تنها قوم یونس بود که همین که ایمان آورد عذاب ذلت آور دنیوی را از ایشان برداشتیم و تا مدتی دیگر از زندگی برخوردارشان کردیم . " همانطور که میبینید اینجا با یونس و امت او روبرو میشویم ، اما معلوم نیست امتش چه کسانی هستند ، چه کرده اند که به عذاب دچار شدند و سپس رهائی یافتند . برای یافتن پاسخ بایستی آیات و سوره های بعدی را مطالعه کنیم ! با انجام این مطالعه نصفه و نیمه در میابیم که ، قوم یونس او را انکار میکنند و یونس از میا آنها جدا میشود و وقتی قوم متوجه عذابی که از طرف خدا قرار است برای آنها بیاید میشوند ، پشیمان شده و به خدا التماس و راز و نیاز میکنند و خدا آنها را می بخشد .
در سوره صافات که در رده 56 نزول و 37 کتابت قرار دارد ، آیه 139 میگوید : " و البته یونس فرستاده ما ست " ، اینجاست که در می یابیم یونس یک پیغمبر بوده است . بعد از آن در هشت آیه از یونس سخن میگوید ، که خیلی بهم ریخته هستند . بخوانیم : " به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر ( از جمعیّت و بار ) فرار کرد.
و با آنها قرعه افکند ، ( و قرعه به نام او افتاد و ) مغلوب شد!
( او را به دریا افکندند ) و ماهی عظیمی او را بلعید ، در حالی که مستحقّ سرزنش بود!
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود ...
تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند
( به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و ) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود
و بوته کدویی بر او رویاندیم ( تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد )
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری- یا بیشتر- فرستادیم
آنها ایمان آوردند ، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم! " صافات آیات 148 – 140
یافتن هر گونه مفهوم از این آیات کاملا غیر ممکن است . در این بین سعی میشود که به داستان یونس پرداخته شود ولی همچنان ناقص رها میشود . چه شده است که یونس سوار کشتی " پر " شده و فرار کرده است ؟ چرا با آن کشتی نشستگان قرعه انداخته است ؟ به چه دلیل خود را سرزنش میکرده ؟ چگونه از طرف ماهی بلعیده شده ؟ چگونه خدا او را از شکم ماهی زنده ولی " بیحال " بیرون کشیده و گیاهی از خانواده کدویان به او داده است ؟ در نهایت او برای چه کسانی برای پیامبری فرستاده شده بود ؟
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر