محمد پیغمبر است چنانکه من شاعرم !
بخش اول
آیۀ ۲ سورۀ بقره
ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین
آن کتاب که شک وشبهه ای درآن نیست هدایت است برای متقین (!)
این آیه به دو موضوع اشاره و تاکید دارد.
۱ـ نبودن شک و شبهه در کتاب ( که باید منظور قرآن باشد).
۲ـ کتابی برای هدایت متقین.
به مورد اول که نبودن شک و شبهه در کتاب قرآن است می پردازیم
۱ـ تا زمانی که محمد زنده بود کتاب قرآنی درکار نبود و تنها کتابی که درآن زمان مطرح بود کتاب یهودیان » تورات « بود ( اگر کتب عهد جدید و مسیحیت را در اینجا در نظر نگیریم و وارد بحث خود نکنیم).
پس آن کتاب که خود ( آن ) اشاره به دور است جای شبهه دارد. زیرا وقتی من بخواهم از کتابم حرف بزنم می گویم: این کتاب و به آن اشاره می کنم و نه آن کتاب که معلوم نیست چیست و کجاست!
۲ـ مطرح کردن اینکه درکتاب شبهه ای نیست خودش شبهه انگیز است.
بطور مثال شما به کتاب های دیگر نگاه کنید و ببینید کدامیک با این مطلب شروع شده که » آن کتاب که شک وشبهه ای درآن نیست « !
دلیل این جمله در بند دوم میتواند به این خاطر باشد که محمد به یهودیان می گفت:
ازطرف خدا به من وحی می شود! یهودیان هم برای اطمینان از ادعای او از وی می خواستند تا جملاتی از این وحی را برایشان به زبان بیاورد، لذا به او می گفتند:
چند تا از جملاتی که به تو وحی شده است را برایمان باز گو کن، وقتی محمد چند جمله را بازگو میکرد، یهودیان به فکر فرو میرفتند و می گفتند:
همۀ این جملاتی را که گفتی و بازگو کردی ما خودمان توی کتابمان داریم و تو فقط چند واژه را جا به جا کرده ای و گرنه اینها همان آیات کتاب تورات ماست و نه جملات کتاب تو!
بنابراین تو پیغمبر نیستی و از دید ما یک شیاد و کلاهبرداری.
همین امر هم موجب نارحتی محمد میشده و در نتیجه باعث اعلان جنگ دادن به یهودیان گردیده است.
حال به یک مثال دیگر برای بهتر روشن شدن این گفته بالا و ماجرای در آن توجه کنید:
فرض کنید، من به شما می گویم که شاعرم!
شما به من می گویید: اگر شاعر هستید چند بیت شعر بگویید!
من این بیت را برای شما می گویم:
الایا ایهاالساقی ادرکاسا وناولها — که عشق راحت نمود اول ولی افتاد مشکلها
شما کمی فکر می کنید و متوجه میشوید:
اینکه از بیت های غزلیات حافظ است! تنها فرقش این است که شما واژه » راحت « را جایگزین واژه » آسان » کرده اید!
سپس شما رو به من کرده و می گویید:
این بیت شعر از حافظ است و شما( که من باشم) شاعر نیستید و ادعایتان دروغین است. من هم از این پاسخ ناراحت می شوم و به شما اعلان جنگ می کنم.
بنابراین با همین یک مثال ساده میتوان پی برد که این تنها دلیل آوردن این عبارت » آن کتاب که شک وشبهه ای درآن نیست « از سوی محمّد در کتاب ذهنش (قرآن) بوده است.
۲ـ ـ کتابی برای هدایت متقین.
مورد بعدی اینکه این کتاب برای هدایت متقین است!
خوب این متقین چه کسانی هستند؟
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر