۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

محمد پیغمبر است چنانکه من شاعرم ! بخش دوم



بخش دوم

آیۀ ۲ سورۀ بقره
ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین
آن کتاب که شک وشبهه ای درآن نیست هدایت است برای متقین (!)

در نوشته پیشین اشاره گردید که این آیه بالا به دو موضوع اشاره و تاکید دارد.

۱ـ نبودن شک و شبهه در کتاب ( که باید منظور قرآن باشد).
۲ـ کتابی برای هدایت متقین.

به مورد اول که نبودن شک و شبهه در کتاب قرآن است در بخش اول این نوشته پرداخته شد و اکنون به بخش دوم که هدایت متقین است می پردازیم.

۲ـ کتابی برای هدایت متقین.

در ابتداء آیه ۳ از سوره بقره از عبارت » الذین یومنون بالغیب « آنان که به غيب ايمان مى‌آورند، استفاده شده که به بخش دوم آیه ۲ از سوره بقره برای اشاره به مورد خاصی مربوط میشود و آن اینکه متقین و یا مومنین راستین را الله بگونه ای مایل است نشان دهد و ترسیم کند که این گروه به غیب ایمان دارند و بدینوسیله موهومات غیبی را یک امر حقیقی و واقعی در ذهن های مسلمانان جلوه دهد!

درقرآن کلماتی مثل متقین، مومنین، مرتدین، منافقین و... هستند که هیچ تعریف عقلانی و منطق پذیری را ندارند امّا هر کس که باورمند به دین اسلام باشد، می تواند ادعای داشتن و یا نداشتن این صفات را به فردی دیگر که خود تشخیص دهد را بدهد و همین واژه ها و صفات را دستاویز مناسبی نماید تا بطور مثال منتقدین اسلام را با واژه های منافقین، مشرکین، فتنه گران، کافران، دگر اندیشان، بی دینان و... برچسب زده و برای دفع و نابودی آنها اقدام نماید. بدین صورت که گروه قدرتمند و حاکم می تواند براحتی بگوید فلان شخص منافق است! نه سند می خواهد و نه اثبات لازم دارد فقط کافیست یک آیه قران را برای اثبات گفته و ادعای خود شاهد بگیرد و بر زبان آورد. امری که همین امروز هم در گفتارهای مسئولین حکومت اسلامی در ایران به دفعات دیده و شنیده میشود.

و اما متقین چه کسانی هستند؟ قرآن متقین را دارای چند صفت معرفی می کند.
یکی از این صفات برای متقین » مومنین به غیب « است. یعنی به غیب ایمان داشتن.
پرسش: غیب چیست؟
غیب یعنی آنچه که نیست. غیب چیزی است که آنرا نمی بینیم ، نمی شنویم و از هیچ طریق علمی هم قابل اثبات کردن نیست. بطور مثال شکر را درآب نمی بینیم اما با نوشیدن آن محلول، شیرینی آنرا حس می کنیم و یا امواج رادیوئی را نمی بینیم و با گوش غیر مسلح نمی شنویم امّا با داشتن دستگاهها و ابزارهایی میتوانیم آن امواج ها را دریافت کرده و بشنویم. ولی ملائکه را نه می بینیم، نه می شنویم و نه حس می کنیم. غیب یعنی همین، یعنی قبول موهومات!
امّا از دید یک مومن با ایمان غیب یعنی واقعیت.
فردی را تصورکنید که به چیزی ایمان دارد، که نیست و وجود ندارد، امّا اگر به او بگویید که حوریان در بهشت هفتاد متر قد دارند، می خواهید که نپذیرد و قبول نکند؟! این که بر خلاف ایمان به غیب اوست.

به زبان ساده تر ایمان به غیب یعنی اینکه: هرچه ما اولیای دین گفتیم را باید بدونه شک داشتن بپذیرید و پرسشی در آن نباید باشد.

درواقع الله و محمّد در باور های اسلامی و قرآنی با یک تیر دو نشان میزنند. یکی غیب را که نیست همانند وحی الهی، جن و بهشت و جهنم را حق جلوه می دهند و دیگر اینکه از دست یک مخالف (کافر و دگراندیش) در صورت انکار این غیب و موهومات ساخته شده بدست خود آنها راحت می شوند.

کافر یعنی پوشاننده! دراصطلاح قرآنی، کافر یعنی کسی که حق را ببیند و آنرا بپوشاند. یعنی اینکه شما غیبی را که نیست و ندیده ای، دیده و فهمیده ای و آنرا منکر شده ای و روی حق محمّدی و قرآنی (یعنی همان غیب و موهومات ) را پوشانده ای، پس کافری!

دلیل آنکه محمّد هم بسیاری از قبیله قریش را که خود او نیز از همان قبیله بود، کافر می نامید به همین دلیل حق طلبیدنی بود که وی برای خود قائل بود. یعنی از دید او آن دسته از قریش که دانسته و یا ندانسته دیدند و یا فهمیدند حق با اوست و وی راست می گوید ولی این حقیقت را پوشاندند و آنرا انکار کردند، پس کافر شدند.
به زبانی دیگر محمد می گفت یک بت و قریشیان می گفتند، ۳۶۰ بت بهتر از یک بت است و همین امر برچسب کافر بودن و کافر شدن آنان از سوی محمّد را سبب میگردید. چون تک بت بر حق او، الله را رد می کردند.

محمّد با کار برد این واژه » کافر« دو کار انجام داد. یکی حرف و تفکرات فکری خود را برحق نشان میداد و دیگر اینکه آندسته از قریش را که منکر این حق او بودند کافر میدانست و کافر شان خطاب میکرد.

اینجاست که الله و محمّد در دین اسلام دو راه جلوی پای شما می گذارند. یا هرآنچه را که ما می گوییم قبول کن و هیچ سوال و اعتراضی نکن و یا کافری و کافر هم مستحق مرگ و کشته شدن است!
راه سومی وجود ندارد. دراسلام اصطلاحی به نام مخالف نداریم. دگراندیش یک کلمۀ بی معنی است. یا با مایی و یا برما و بر علیه ما! یا مومن با ایمان و معتقد به غیب و حق از دید پیامبر اسلام هستی و یا یک کافر، دگراندیش و مخالف ما!

بنا براین متقین از دید محمّد و خدا ی ذهن او الله، کسانی هستند که به غیب ایمان دارند، پرسش نمی کنند، شک نمی کنند و هر آنچه را که محمّد و الله حق میدانند و مینامند، حق دانسته و بدونه چون و چرا پذیرفته و تمکین می کنند.
چیزی که اسلام را ماشین کشتارکرده همین است که برای کاربرد احکام و اصطلاحات من دارآوردی آن هیچ حد و مرزی و استدلال منطق گرایانه ای وجود ندارد.
شما می توانید هرکس را که مایل هستید با یک اصطلاح قرآنی مثل: کافر- مرتد- منافق- مشرک و... از بین ببرید. نیازی هم به استدلال عقلی و انسانی ندارید. اصولا"خود این کلمات و برچسب زدن ها یک حکم پایانی صادرشده از سوی یک قاضی هستند.
وقتی کسی کافر خوانده و خطاب میشود یعنی حکم اعدام او بطور اتوماتیک و خودکار از سوی دین اسلام صادر شده است!

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر