۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

دابة الارض

دابة الارض که در قران ذکر شده چیست؟

در کتاب قرآن٬ کلمات و جملات بسیار گنگ و بی معنا یافت می شود که به قول ملایان رازهای نهفته در این کتاب می باشند. یکی از این مفاهیم بی اساس و دور از واقع " دابة " می باشد که در سوره نمل آیه 82 به آن اشاره ...شده است. در هیچ کجای قران نمی توان حتی یک آیه پیدا کرد که در توضیح یا توجیه این واژه٬ اشاره ای کرده باشد. چون طبق معمول که نمی دانند برای این کلمات چه توجیحی بتراشند٬ چنگ بر دامن حدیث انداخته و تعابیر عجیبی را برای این کلمه به نقل از امامان خود٬ ذکر می کنند. خواندن نظرات امامان شیعه در این باب خالی ازلطف نیست. زمانی که از آنان معنی "دابة" را می پرسند٬ چنین پاسخ می دهند:
1.علی می گوید: جنبنده با ایمان است و قرآن می خواند و به خدای رحمان ایمان دارد، غذا می خورد و در بازارها راه می رود!!( بحارالأنوار، ج53، ص 110؛ الأیقاظ، ص 383). در جای دیگرپاسخ می دهد: جنبنده ای است که نان و سرکه و زیتون می خورد! (.بحارالأنوار، ج53، ص112)
2.محمد می گوید: او به قدری نیرومند است که نه کسی به او می رسد و نه کسی می تواند از دست او فرار کند. در پیشانی مؤمن علامت می گذارد و می نویسد: "مؤمن" و در پیشانی کافر علامت می گذارد و می نویسد "کافر" و با او، عصای موسی و انگشتر سلیمان است. (مجمع البیان، ج7، ص 234)
3.امام صادق می گوید: مردی به عمّار گفت: دابة یعنی چه؟ عمّار گفت: به خدا سوگند! من روی زمین نمی نشینم؛ غذایی نمی خورم و آبی نمی نوشم، تا دابة الارض را به تو نشان دهم». سپس همراه آن مرد به خدمت حضرت علی آمد؛ در حالی که حضرت خرما و سرشیر می خورد. هنگامی که چشم امام به عمّار افتاد فرمود:عمّار بیا. پس او آمد و نشست و با امام مشغول خوردن شد. آن مرد، سخت در تعجب فرو رفت؛ آن مرد به او رو کرد و گفت:«عجیب است؛ تو سوگند یاد کردی که غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین ننشینی، مگر این که دابة الارض را به من نشان دهی». عمّار در جواب گفت: «من، او را به تو نشان دادم؛ اگر می فهمیدی. (یعنی این جنبده علی ست!!!) (تفسیر قمی٬ جلد 2٬ ص 131)
4.درجای دیگر علی می گوید: من جنبده زمینم. من به جای دماغ و چشم حضرت مهدی هستم !!!. (بحارالأنوار، ج53، ص 110؛ الأیقاظ، ص 383).
اهل سنت هم بر این باورند که دابة : سردابه، سر گاو است و چشمانش، چشمان خوک و گوش آن، گوش فیل و شاخش، شاخ گوزن و گردن آن، گردن شتر مرغ و سینه آن، سینه شیر و رنگ آن، رنگ پلنگ و لگن آن، لگن گربه و دم آن، دم قوچ و چهاردست و پایش، چهار دست و پای شتر است. بین هر کدام از دو مفصل او، دوازده ذراع فاصله است (نقل ازابی زبیر الدر المنثور، ج5، ص 117).
آیا علی دابة است؟ آیا این روایت یک مطلب انتزاعی و بی اساس است؟ آیا مردم مسلمان از خود نمی پرسند که این مطالب چه معانی دارد؟ آیا کتاب قران٬ راهنمای ذهن جویای حقیقت بشر است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر