پارادوکسی به نام آیات قرآنی و اسلام!!!
قرآن بخودی خود ندارد عیبی!
بخش دوم:
برای روشن نمودن این نقیصه ما به مقایسه دو مجموعه از بحثهای معروف قرآن می پردازیم. علت انتخاب این دو سری و مجموعه آیات در شباهت موضوع در بحث چیدمان عمدی فوق است که هر دو بحث مذکور موضوع ثابتی را با تعدادی آیات رهگیری نموده و با درج سوره ها و شماره آیات هر دو بحث این عدم نظم ترتیبی و موضوعی را بیان می نمایند. همچنین در ادامه این نقیصه موجود را در اختلاط با بحث ناسخ و منسوخ توضیح می دهیم که چگونه این عدم نظم موضوعی و ترتیبی زمانی که در اختلاط با یکی دیگر از مشکلات درک قرآن، راه را بر خواننده قرآن ناهموارتر و غیر ممکن می نماید.
مقایسه:
1- بقره(256) لااکره فی دین در بحث آزادی اندیشیدن در اسلام .
2- نحل(67) نوشابه شیرین با رزق حلال در بحث منع نوشیدن شراب.
یکی از ادعاهای همیشگی دینمداران این است که قرآن در بقره(256) فرموده است: لااکره فی دین. یعنی در پذیرش دین اجباری نیست. از این بابت و موضوع، آیین اسلام برخواسته از قرن ششم میلادی را با قوانین مدنی برخواسته از شعور علمی قرن اخیر مطابقت داده و مدعی اند که حضرت در قرن 6 میلادی و ساکن آن جامعه بدوی و عشیره ای صدر اسلام، مسلط و مطلع بر امور فعلی و اخیربوده است و این را از محاسنات آیین اعتقادی اسلام میدانند.
برای بررسی این ادعا باید نخست به مجموعه آیات مربوط به رسالت پیامبری و پذیرش و یا عدم قبول اسلام را در مفاد قرآن بررسی نمایم و ببینم که کدامیک ازاین آیات تا چه حد تاثیر گذار بوده اند و اساساُ آخرین آیه که حکم قطعی را داشته است کدام بوده است؟
بدین منظور چهار آیه این بحث را اشاره می نمایم تا با ارائه احادیث شان نزول ببینم کدام آیه نهایی و آخرین حکم است. بعد آنرا در اختلاط با ناسخ و منسوخ بررسی می نمایم. نهایتا عدم نظم ترتیبی و عددی آیات را شاهد خواهیم بود. از بررسی موضوعی و ترتیبی و ناسخ و منسوخ و شان نزول خواهیم دید که چه دریای از مشکلات فهم قرآن بر خواننده مسلمان ایجاد میگردد و صد البته این مثال فقط برای چهار آیه از مجموع 6236 آیات قرآن است.
1- بقره(256) در پذیرش دین اجباری نیست.
2- آل عمران(19) همانا دین پسندیده نزد خدا اسلام است.
3- آل عمران(85) هر کس غیر از دین اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست و در آخرت از زیانکاران است.
4- مائده(3) آخرین آیه از نزول قرآن در حج الوداع: امروز دین شما را که اسلام است برایتان برگزیدم.
3 فقره از آیات فوق دارای شان نزول و روایت خاص خود در مدینه هستند:
1- شان نزول بقره(256) به نقل از شیخ طوسی: درباره بعضی از پسران انصار در مدینه است که این پسران یهودی بودند و پدران مسلمان در صدد اجبار تغییر دین به اسلام بر فرزندانشان بودند. همچنین احادیث دیگر مثل: مردی از انصار که دو پسرش شیفته فرامین آیین مسیحیت شده بودند.
2- شان نزول آل عمران(85) به نقل از شیخ طوسی: عکرمه نقل از یهودانی که مسلمان شده بودند و در مقابل دستور و خواسته پیامبر در آل عمران(97)" ولله الناس حج البیت" که بطرف مکه برای مناسک حج بروید امتناع نمودند و الله سریعاُ آل عمران(85) را نازل نمود.
3- شان نزول مائده(3) در سال دهم هجرت و حج الوداع است.
بقره(256) محصول سالهای آخر بقدرت رسیدن محمد در مدینه است ولی حرف آخر را نمی تواند بزند چون مائده(3) را اکثر مفسرین قرآن ،آخرین آیه نازل شده از قرآن بوسیله جبرئیل میدانند. پس مائده(3) ملاک عمل در پذیرش دین و اعتقادات شخص قرار می گیرد..
از طرفی دیگر درمشکل و پدیده ناسخ و منسوخ در قرآن باز بر این امر تاکید شده است که:
بقره(106) هر چه از آیات قرآن نسخ کنیم یا حکم آن را متروک سازیم بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم.
نحل(101) و ما هر گاه آیتی را از راه مصلحت نسخ کرده به جای آن آیتی دیگر آوریم.
پس با توجه به مفاد این دو آیه در باب ناسخ و منسوخ. می توانیم بدین نحو استدلال نمایم که چون مائده(3) آخرین آیه از آیات قرآن با رتبه واقعی نزول در مقام(113) و سال دهم هجرت است و دارای موضوعی مشابه با سایر آیات سه گانه فوق در پذیرش دین است.
پس مائده(3) با نزول واقعی شماره(113) ناسخ آیات قبلی ومشابه هم موضوع خود خواهد بود.
بقره(256) با رتبه نزول واقعی (87).
آل عمران(19- 85) با نزول واقعی(89) را نفی و نسخ می نماید.
در ضمن علاوه بر مشکل پراکندگی موضوعات در اختلاط با ناسخ و منسوخ بودن آنها،به عدم نظم ریاضی در این چهار آیه و دور بودن موضوعات از یکدیگر برخورد می نمایم:
1- سوره بقره شماره 2 و آیه مذکور در ردیف(256)که به انضمام 5 آیات فاتحه شخص سوال کننده باید 261 آیات قرآن را جستجو نماید تا به اولین حکم در باب موضوع خاص خود برسد.
2- سوره آل عمران شماره 3 و آیه (19) بعد از 280 آیات به دومین آیه از موضوع اشاره شده خواهد رسید.
3- آل عمران(85) بعد از 346 آیات به موضوع پرداخته است.
4- مائده(3) سوره شماره پنجم است که بعد از 670 آیات به ادامه موضوع پرداخته است.
این نمونه ای از مشکل اختلاط بین پراکندگی موضوعات با عدم نظم ترتیبی و عددی آیات با پدیده ناسخ و منسوخ بودن آیات قرآن بود.
یعنی شخص مراجعه کننده به قرآن برای یافتن پاسخ یک سوال کوچک در باره اجبار و پذیرش دین باید 670 آیات را از میان این سه نقیصه مدیریتی شده جستجو نماید:
1- نقیصه پراکندگی موضوعات.
2- نقیصه آیات ناسخ و منسوخ .
3- نقیصه عدم نظم ترتیبی و ریاضی در قرآن.
تا به این 4 جواب متضاد با یکدیگر برسد.
خواهید دید که عملا کمتر کسی این فراغت فکر و زمان را دارد که برای دستیابی به پرسش خود از این همه سد و مانع بگذرد. این همان مشکلی است که باعث دوری و نخواندن مسلمانان از مفاد قرآن شده است. مسلمانان قرآن را روخوانی و قرائت می نمایند ولی هیچگاه بدنبال یافتن پرسش های خود در میان آیات قرآن نیستند. چون معضلات موجود که بنا بر فرضیه ما بطور عمد مدیریت شده است عامل ناتوانی و حقارت آنان را فراهم می آورد.
مسلمانان بعلت وجود این نقائض مدیریتی شده در قرآن خود را حقیر شمره و ناتوان ازدستیابی بر اطلاعات داخل قرآن. این همان هدفی بوده است که از روز نخست جمع آوری و تدوین قرآن بر آن همت شده است. دستگاه خلافت عثمان بخوبی میدانست که در تصادم با اندیشه و فرهنگهای بسیار برتر امپراطوری بیزانس و ایران باستان از تازیان قرار گرفته اند. مدیریت در چیدمان قرآن و سخت غیر قابل فهم نمودن آیات تنها عکس العملی بود در کنار لبه تیز شمشیرشان که آنان میتوانستند در مقابل این فرهنگهای برتر از خود نشان و ارائه بدهند. درغیر اینصورت شاید اگر اسلام قرار بود در دل و خاک شبه جزیره عربستان و فقط برای تازیان بماند الزاما راهی ساده و بی آلایش بجز ترتیب نزولی و هماهنگی موضوعات و نظم ترتیبی آیات قرآن را یعنی همان قرآن ارائه شده علی پیگیری می نموند.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر