فرهنگ معین این واژه را چنین معنی کرده است.
فرزند نامشروع و ناپاک زاده و مترادف آن در زبان انگلی...سی هم
illegitimate, bastard, roguish,sly است.
این واژه حرامزاده نمونه های مترادف دیگری هم در زبان پارسی برایش وجود دارد نظیر زنازاده و روسپی زاده،..
واژه حرامزاده در اصل و در اساس دارای ریشه، بار و باور دینی و مذهبی دارد و از تفکرات دینی و مذهبی به بخش محاوره های معمولی در گفتارها وارد شده است. دلیلش هم این است که بنا بر باورهای دینی، باید ازدواج یک زن و یک مرد بر اساس شرایط و موازین شرعی و دینی باشد تا فرزند و یا فرزندان متولد شده حلال زاده و پاک نامیده شوند!
البته مورد دیگری هم در دین اسلام برای واژه حرامزاده و زنازاده بودن وجود دارد و آن برچسب زدن کافر و دگر اندیش با آن است، که به آن در ادامه همین نوشته پرداخته خواهد شد.
پس واژه حرامزاده به کودک و یا فردی اطلاق میشود که از نتیجه رابطهای نامشروع یا خارج از روابط قانونی و شرعی زناشویی بدنیا آمده است. چون از دیدگاه مذهبی فقط پس از اجازه شرع است که میتواند نطفه یک کودک درست و صحیح بسته شود! در غیر این صورت این نطفه شیطانی است و کودک تشکیل شده از چنین نطفه ای از سوی ادیان توحیدی که اسلام هم یکی از آنهاست، برچسب حرامزادگی خواهد خورد.
بطور مثال در قرون گذشته داشتن سکس قبل از ازدواج در کلیسای کاتولیک ممنوع بوده است و حتی تا سال ۱۹۸۳ کشیشها از غسل تعمید کودکان بنا به گفته آنها » نوزاد حرامزاده « خودداری میکردند.
و یا حتی تا پیش از انقلاب فرانسه، فقط کلیساها اجازه داشتند خطبه عقد بین زن و مرد را جاری کنند. امّا پس از انقلاب فرانسه قدرت کلیساها در این زمینه محدود کردید و در سال ۱۷۹۲ » عقد غیر کلیسایی « بین زن و مرد اجباری شد. در آلمان پنج سال بعد از تاسیس "رایش" یعنی در سال ۱۸۷۶ بود که ادارههای ثبت احوال در کنار کلیساها اجازه یافتند ازدواج بین زن و مرد را به ثبت برسانند. امری که هنوز در ایران امروز هم در دست دکانداران دین است و آنها هستند که باید با خواندن خطبه ننگ آوری به زبان عربی به یک ازدواج مشرعیت و سندیت شرعی و قانونی بدهند!
در همین جا لازم به یادآوریست که دو واژه دیگر هم در بین اسلامگراها رواج دارد که به ریشه همین حرامزاده بودن بر می گردد. ولد الزنا و ولد الشبهه!
بطور کل فرزندانی که خارج از ازدواج شرعی متولد می شوند و حرامزاده نامیده میشوند، یا ولد الزنا هستند که منظورفرزندی است که از راه زنا و رابطه غیر مشروع تولد می یابد!
و یا ولد الشبهة هستند که یعنی شخصی با زنی به گمان این که زن اوست نزدیکی نماید و بعد فرزندی به دنیا بیاید، به آن فرزند، فرزند متولد شده از روی شبهه گویند! (امری که عملا غیر ممکن است با فردی همخوابه باشی و ندانی که زن توست!)
به همین دلیل هم فرزندانى که از دید اسلام از طریق نامشروع متولد شده اند از بعضى مزایاى اجتماعى محروم هستند مثلاٌ در مورد ولد الزنا، چنین اشخاصی نمی توانند مرجع تقلید و یا امام جماعت باشند و همچنین پدر و مادر زناکار از آنها ارث نبرده و این فرزند هم از آنان ارث نمی برد!
اما ولد الشبهه می تواند امام جماعت واقع شده و همچنین ارث برده و از او ارث می برند!
حال ببینیم از دید اسلام و قرآن چه نوع روابطی حرام و حرامزاده به چه افراد و یا گروه هایی اتلاق میشود.
۱- فرزند متولد شده از محارم
آیه ۲۳ از سوره نساء
» حرام شد بر شما مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههايتان، و خاله هايتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرهايتان که به شما شير دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شما پرورش يافتهاند و با آن همسران همبستر شدهايد و زنان پسرانتان که از پشت خودتان هستند، و جمع دو خواهر با همديگر. مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد! «
پس از دید الله در آیه 23 از سوره نساء اگر فرزند و یا فرزندانی با همبستر شدن از چنین محارمی متولد شوند، حرامزاده هستند.
۲- کافر و دگراندیش
در قرآن سوره قلم آیات ۱ تا ۱۳ محمّد از زبان الله ذهنش به خودش دلداری میدهد و از قول این الله به خودش می گوید:
تو نگران نباش که کافران و دگر اندیشان تو را دروغگو و دیوانه خطاب می کنند و به تو ایمان نمی آورند. آنان خود خشن، گستاخ و حرامزاده و یا زنازاده هستند پس تو به راه خودت ادامه بده.
در اینجا محمّد از زبان الله در واقع به هرکس (کافر و دگراندیش) را که به پیامبری او باورمند نیست زنازاده و حرام زاده خطاب می کند. یعنی بیش از 5 میلیارد انسان از کل جعیت روی کره زمین که به محمّد و اسلام اعتقاد و باور ندارند، از دید الله که همان محمّد باشد، حرامزاده و زنازاده هستند!
۳- حال ببینیم تکلیف بقیه انسان های باقی مانده بر روی کروه زمین که پیرو ادیان توحیدی و ابراهیمی هستند و اسلام و پیروانش نیز جزوء آنها می باشند ماجرا به چه صورت است.
با توجه به محتوای آیه ۲۳ از سوره نساء که ازدواج با محارم حرام است، همین الله در آیه اول از سوره نساء در باره شروع خلقت انسان ها چنین می گوید:
نساء آیه ۱
» اي مردم، بترسيد از پروردگار خود، آن خدايي که همه شما را از يک تن بيافريد و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقي بسيار در اطراف عالم از مرد و زن پراکند. « !
این آیه معنی و مفهومش این است که اول آدم را خلق کرده، بعد حوا را از او خلق کرده و سپس از آمیزش و همبستر شدن این دو تن و سپس فرزندان خود اینها با هم نسل انسان ها بوجود آمده و گسترش یافته است!
یعنی براساس گفته خود الله در آیه ۲۳ سوره نساء که آمیزش های با بستگان درجه یک و دو را حرام دانسته است و فرزندان حاصل از اینگونه آمیزش ها را لابد حرام زاده و زنا زاده میداند پس همه انسانها از جمله پیروان اسلام از بدو خلقت با آمیزش فرزندان آدم و حوا باید حرامزاده و زنازاده خطاب شده و نامیده شوند!
حال ممکن است عده ای بگویند که در عبارت پایانی آیه ۲۳ از سوره نساء الله گفته است: مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد!
در پاسخ به این دسته باید گفت:
محمّدبن عبدالله از یک سو اکثریت انسان های دگر اندیش جهان امروز که بالغ بر 5 و اندی میلیارد نفر هستند را فقط به دلیل نا باور بودن به او و قرآنش زنازاده و حرامزاده خطاب می کند! و از سوی دیگر با شیاد بازی و حیله گری هر چه تمامتر آمیزش های قبل از اسلام یعنی آمیزش با خویشاندان درجه یک و دو از آدم تا به پیامبری خودش را با این عبارت پایانی آیه 23 از سوره نساء » مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد! « از نظر حرامزادگی و حرامزاده بودن بی عیب می یابد، بخشیده و فراموش هم می کند! او با این کار در اصل به دنبال پاک کردن صورت مسئله است نه حل مسئله که همان خرافه بودن همه این افسانه سازی هاست.
از طرف دیگر باید از این الله ذهن محمد پرسید:
این چگونه الهی است که چنین امر مهمی را در باب حرام بود آمیزش های با محارم برای تمام انسان های از آدم تا محمّد فراموش کرده و حکمی برایش صادر نکرده و چنین مورد مهمی را بی خیال شده و توجه ای به آن نکرده تا در قرآن فقط به آن اشاره کند و مطرح نماید!؟
اگر این نوع از آمیزش ها ایراد پزشکی و یا اخلاقی داشته است که دارد، باید از اول این عمل منع میگردید. چرا صبر کرده تا آنرا از دوران محمّد و اسلام به بعد به اجرا در آورد!؟
و یا چرا در بدو خلقت برای اینکه فرزندان آدم مجبور نشوند با محارم خود آمیزش کنند همزمان تعداد بیشتری از نمونه های آدم و حوا را خلق نکرد تا این مشکل حرامزادگی در بین انسان ها پیش نیاید؟
او که داشت آدم را از گل درست می کرد! چرا ملاتش را بیشتر نگرفت تا بجای یک آدم بطور مثال ۱۰۰ تا آدم و حوا بسازد تا این مشکل ازدواج بین هابیل و قابیل با خواهرانشان هم پیش نیاید؟
این پیامبر اسلام با الله ساخته ذهنش تصور میکرده که انسان ها پیش از اسلام عقب مانده او بی فرهنگ و بی تمدن بودند و این فرهنگ سازی و نکات اخلاقی از زمان او آغاز شده است!
در صورتی که بر اساس یافته های تاریخی همانند قوانین حمورابی بسیاری از اینگونه آمیزش ها در جوامع انسانهای قبل از اسلام یعنی هزاران سال پیش از نظر معیار های اخلاقی در آن جوامع رایج نبوده و انجام هم نمی شده است. بجز موارد استثنایی که امروزه هم پیش می آید ولی از دید علمی به خاطر مشکلات ژنتیکی و سلامت جسمی نوزادن متولد شده و همچنین دیدگاههای اخلاقی در جوامع بشری قبل و بعد از اسلام قابل قبول نبوده و نمی باشد و حتی این عمل امروزه در بسیاری از کشورها از نظر قانونی یک امر خلاف و جرم محسوب میشود.
پس این ازدواج و همبستر شدن یافته او و یا الله ذهن او نبوده بلکه در فرهنگ و تمدن بشری خیلی جلوتر شکل گرفته و تجربه شده است.
جمع بندی
آنچه که از نگاه علمی مسلم و منطقی بنظر میرسد این است که چنین دید و نگاهی به انسان ها که بر چسب زنازاده و حرام زادگی به آنها زده شود مطلقا نادرست بوده و هیچ مبنای درست عقلی و اثبات شده علمی برای آنها وجود ندارد و کاربرد چنین واژه گانی از دیدگاه خِردگرایی هم مردود و رد شده است. چه انسان با ازدواج قانونی از یک پدر و مادر بدنیا آمده باشد و چه بدونه ازدواج قانونی در اصل قضیه در طبیعت بسته شدن نطفه یکسان است و هیچ فرقی با هم نمی کند.
این نگاه حرامزاده دیدن انسان ها فقط برآمده و بر گرفته از دیدگاه صرفا دینی است که کاملا جاهلانه و ابلهانه بوده و از نادانی و جهالت خود انسانها سرچشمه گرفته که آنهم برآمده از خرافات دینی باز خود همین انسان های باورمند به دین و مذهب بوده و می باشد.
هر چند که از دید و نگاه دگر اندیشان بر اساس یافته های علمی، تئوری خلقت و آفرینش یک افسانه و خرافه بیش نیست امّا اگر لازم باشد با زبان خود همین دین گرایان و یا انسانهای بی فرهنگ جوامع دینی بویژه اسلامی به آنها پاسخی داده شود این خواهد بود که بر طبق نوشته ها و گفتارهای خود قرآن و سایر کتب دینی، خود آنها از زنجیره نیاکانی هستند که فرزندان چنین آمیزش های حرامی از زمان آدم و حوا و فرزندان آنها بوده اند. بنابراین ریشه این حرامزادگی و حرامزاده بودن در خود افسانه های ادیان ابراهیمی از جمله اسلامی نهفته است نه در علم، دانش و باور های خِردگریانه دگر اندیشان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر